آرشیف

2016-4-27

سخني چند در بارهء اطرافيان جنرال دوستم

در مقدمه اظهار مي دارم كه جنرال دوستم نزد بنده يك جنگسالار نيست، بلكه طالب كُش و تروريست كُش است. هر شخصيكه طالب بكشد، بدون نظر داشت ارتباط قومي و سمتي اش دوست مي دارمش و در نزد بنده يك قهرمان مي باشد. زيرا طالب دشمن وطنم است، انسان هاي بي گناه و اطفال معصوم ما را به قتل مي رساند و كشورم را به عقب رانده است.
من هيچگاه به صداقت جنرال دوستم ترديدي نكردم، اما در انتخاب اطرافيان، مسولين حزب و صدارت انتقاد و شكايات زيادي دارم. شكاياتم بخاطر خود و منفعت شخصي ام نيست، بلكه بخاطر منفعت وطن، حزب جنبش و بالخصوص بخاطر منفعت تركتباران مي باشد. من فكر مي كنم با اطرافيان فعلي به جاي نمي توان رسيد، اگر كاري ميشد در ١٥ سال گذشته نتيجه مي داد. در طول اين سالها نه حزب جنبش نهادينه گرديد، نه كدر هاي حزب جنبش به دواير دولتي استخدام شد و نه زمينهء رشد جوانان در داخل حزب مهيا گرديد. چشم ديد هايم بنده را به اين نتيجه رسانده كه اكثريت اطرافيان جنرال دوستم و مسولين حزب جنبش ملي اسلامي افغانستان از الف با حزب داري، مردم داري و لابي گري نمي دانند.
بدون شك انسان هاي خوب و توانا نيز موجود است، اما بي صلاحيت هستند. با صلاحيت و مؤثر كساني هستند كه جاه طلب هستند و به فكر ممنونيت رهبر مي باشند. در ١٥ سال گذشته هيچ به ياد ندارم كه مسولين حزب جنبش يك كنفرانس ويا پانل ملي و بين المللي را سازمان دهي كرده باشند. هيچ به ياد ندارم شخصي به نمايندگي از حزب جنبش ملي اسلامي افغانستان در خارج از كشور يك كنفرانس بزرگ علمي داير كرده باشد. مسولين حزب تا امروز نتوانستند در خارج از كشور يك نهاد علمي، فرهنگي و اجتماعي ايجاد كنند. به ابتكار حزب جنبش ملي هيچ دانشگاه در داخل و خارج از كشور ايجاد نگرديد. تجربه ١٥ سال گذشته نشان داد كه بخاطر رشد كدر ها و نهادينه ساختن حزب هيچ برنامه و پاليسي وجود ندارد. سفر هاي اطرافيان جنرال دوستم به اوزبيكستان و تركيه بيشتر سياحتي و به هدف هاي ديگر بوده است.
در ١٥ سال گذشته در هيچ از پروسه هاي سياسي اشخاص اكادميك و نويسنده برازنده حمايت نگرديد. در انتخابات هاي پارلماني و شوراي ولايتي بيشتر قومندان ها، مولوي هاي خيل ها و انسان هاي نا توان مورد حمايت قرار گرفت. در كرسي هاي بلند پايه دولتي نيز چهره هاي تكراري مانند فيض الله ذكي، بابر فرهمند، انور سادات و امثالهم ترجيح داده شد. به جوانان نو ظهور فرصت رشد مهيا نگرديد. امروز اطراف جنرال دوستم را چند شخص محدود احاطه كرده است، بدون اجازه آنها حتي ممكن نمي شود با جنرال ملاقات كرد. اينها به هيچ مورد نمي خواهند انسان هاي توانا در اطراف جنرال دوستم نزديك شود. من چندين اشخاص با معتبر را مي شناسم كه با طَي نمودن كيلو متر ها در كابل آمده، اما با جنرال نتوانسته ملاقات كند. من گروه از جوانان را مي دانم كه تا در هاي شيرپور خود را رسانده اما با جنرال دوستم نتوانسته گفتگو نمايند. من اشخاص را مي دانم بعد از ٤٠ روز توانسته با جنرال سر به پاه فقط ٢ دقيقه ديدار كند. چونكه در داخل حزب رياست بنام ديدار ها و در خواست ملاقات ها موجود نيست. اگر باشد هم به جنرال دوستم موضوع را اطلاع رساني نمي كنند.
امروز ها درد و دغدغه همه امنيت است، جنرال دوستم با مهارت خاص خودش و عمليات نظامي در شمال تا حدي محبوبتش را حفظ كرده، آن روزيكه امنيت نسبي بر قرار شود، توقعات هواداران جنرال دوستم نيز بالا خواهد رفت. مردم آنگاه سرك، برق و براي اولاد شان كار خواهند خواست. آنروز جنرال با اطرافيانش و مسولين صدارت با امتحان بزرگي رو برو خواهد شد. بنابر اين لازم است مسولين حزب و صدارت بخاطر آينده حزب و كدر ها جنبش پلان هاي دراز مدت و به كار هاي عملي اقدام نمايند و جنرال دوستم نيز در انتخاب مسوليت هاي حزبي و دولتي تجديد نظر كرده به جوانان تازه نفس و نو ظهور فرصت بدهد.