X

آرشیف

ساحل

 

من پر از شعر شدم

نه پر از شعر!

پر از عشق وصفا

در زفاف شب ابر

من غزل ميگويم

به غزال كوه ها

در كنار دريا

راستي !واژه گكي گم كردم

تو بگو،كه چسان باز ستانم اورا

از همان خيس ترين لبهاي

كه تن سد دريا را بوسه باران ميكند هردم

ميشود گم شدن واژه اي زيبائي را

به همين زيبائي

به همين شاد ابي

به تحمل بنشست؟

تو بگو!

كاش تو ميدانستي

كه چسان رود صفائي دارد

كه چه يك «ساحل»زيبا دارد

شب همه روز همه سال همه

چه شكيبانه به ما مي بخشد

سردي وگرمي بي شائبه را

 

 

سيدشكيب زيرك

 

 22/12/1384 هرات

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.