آرشیف

2020-9-14

علم عبدالقدیر

دور نمائی مذاکرات صلح افغانستان در قطر
چشم انداز مذاکرات صلح  افغانستان
دشوار ترین کار پیشبینی تحولات سیاسی  وامنیتی در افغانستان است، عناصر تاثیر گزار در تحولات سیاسی افغانستان  بنوع وابسته اند یا از رهگذر استخباراتی و یا هم از منظر سیاسی و امنیتی . گذشته از آن درد مشترک و دیدگاه مشترک بین طرفین مذاکره کننده کم است، چون قربا نیان جنگ مردم عام اند نه فامیل های زمام داران که این واقعیت سطح گذشت  طرفین را کاهش میدهد .ولی باز هم نمیخواهم آینده  مذاکرات ونتائج  آنرا را با بد بینی  ومنفی بافی به تبصره بنشینم کوشش میکنم چند مورد را یاد آوری کنم اگر ممکن باشند دوستان برداشتها خودرا داشته باشند..
1- شرط اساسی و اخلاقی مذاکرات صلح حد اقل آتش بس و ایجاد فضای امن و مطمئن برای ادامه مذاکرات است. اما جهت طالبان همزمان با آغاز مذاکرات صلح  برای طرفداران خود  در تمام افغانستان دستور شدت جنگ وحمله را داده اند که بد بینی کمک میکند.
2- امریکا من حیث حامی حکومت کابل طی دو سال مذاکرات  صلح تنها بر منافع امریکا تمکرکز کرده نه افغانستان، تا جا ئیکه نما یندۀ آمریکا با اظهار خوشبینی در مورد طالبان گفت: خوشحالم که بعد امضای موافقتنامه  امریکا با طالبان یک امریکا ئی کشته نشده در حالیکه شمار زخمی ها وکشته های مردم ملکی ونظامی افغانستان  از اثر حکلات طالبان به هزاران نفر میرسد.
3-مسئله مهم یا مورد سوم بعد از آتش بس تا ئید  نوع نظام سیاسی در افغانستان  است.اما وزیر خارجه امریکا در روز نخست مذاکرات گفـت:  تا کید بر نوعیت نظام سیاسی در افغانستان مهم نیست.بر هرچه افغانها توافق کنند کافیست این اظهارات  امارت را منتفی نمکیند.جمهوریت را هم تا ئید نمیکند.لذا بر گذشت طرفین کمک نکرده.
4- پذیرش  خواست های  طالبان مانند خروج  کامل نیرو های خارجی از افغانستان، اعاده امارت اسلامی با تبعاتش بر آزادی های فردی واجتماعی برای نسل امروز افغانستان  و جامعه جهانی قابل قبول نیست. لذا طالبان بر این مسئله تا کید نکنند.
5-  حکومت فعلی کابل با این ماهیت هم قابل قبول نیست .در بیست سال  که گذشت افغانستان بد ترین تجربۀ نظام داری را به نمایش گذاشته ،  با وصف هزاران ملیارد دالر کمک جامعه جهانی باز هم از رهگذر فساد اول، از رهگذر ضعف مدیرت اول، از رهگذر کشت وترافیک مواد مخدر اول، از رهگذر نا امنی اول،از رهگذر نقض حقوق بشر اول، در داخل ادارات فساد اداری واخلاقی ، از رهگذر بیسوادی اول در همه بدی ها اول لذا تحمل این نظام هم برای مردم افغانستان وجامعه جهانی دشوار است.
6- توافق بدون میانجی این دو گروه(طالب وحکومت) یک چشم انداز جدید وامید وار کننده ای خواهد داشت. اگر دو طرف به توافق نرسند چه کسی میانجی خواهد بود وچه لباس بر قامت افغانستان خواهند دوخت؟
7- به نظر میرسد  درین دور مذاکرات جامعه جهانی یک توافق حد اقلی را از دو طرف می طلبد، آتش بس، پذیرش یک نظام  که بتواند به دوام آتش بس کمک کند.بقا وادامه نهاد های چون کمیسیون حقوق بشر نی وترانه وغیره آنقدر مهم نخواهد بود.
8- اگر نظام مورد تا ئید مردم افغانستان بگو ئیم صاد قانه نیست چون مردم افغانستان چه از طریق انتخابات وچه بدون انتخابات توان ابراز رائی مستقیم  خودرا ندارند .با این بافت اجتماعی سنتی تا ده ها سال دیگر نظر واراده مردم  ما در گرو وقبضه اربا بان وقدرتمندان قومی ومحلی است.لذا از نظام مورد تا ئید مردم افغانستان صحبت نمیکنم فقط یک معامله که بتواند آتش جنگ وزجر خشونت را کاهش دهد کا فیست.
9- نقش کلیدی در ساختار سازی ونظام سازی را پاکستان دارد، اگر پاکستان قبل از تکمیل سیم خاردار در مرز هائیکه تعیین کرده بپای فیصله آمریکا وحا میانش مهر تا ئید بگذارد به طالبان خواهد گفت دیگر تحمل فشار های ناشی از حضور شما در پاکستان را نداریم به هر نحو ممکن شامل نظام سیاسی شوید درین صورت احتمال شکل گیری یک حکومت متولد از مذاکرات ممکن است.
10- احتمالا  طرفتن به یک حکومت توافقی تن خواهند تا تا بهانه برای خروج آبرو مندانه امریکا از افغانستان بدست اید. توافق برای  پذیرش حکومت مؤقت با زعامت شخص نا شناخته سوم  در پاکت کشور های ذی نفوذ خواهد بود.اینکه چگونه نیرو های طالبان منحل ویا مدغم میشوند چشم انداز مذاکرات صلح  افغانستان.
دشوار ترین کار پیشبینی تحولات سیاسی  وامنیتی در افغانستان است ، عناصر تا ثیر گزار در تحولات سیاسی افغانستان  بنوع وابسته اند یا از رهگذر استخباراتی ویا هم از منظر سیاسی وامنیتی . گذشته از آن درد مشترک ودیدگاه مشترک  بین طرفین مذاکره کننده کم است،چون قربا نیان جنگ مردم عام اند نه فامیل های زمام داران که این واقعیت سطح گذشت  طرفین را کاهش میدهد .ولی باز هم نمیخواهم آینده  مذاکرات ونتائج  آنرا را با بد بینی  ومنفی بافی به تبصره بنشینم کوشش میکنم چند مورد را یاد آوری کنم اگر ممکن باشند دوستان برداشتها خودرا داشته باشند..
1- شر طاساسی واخلاقی مذاکرات صلح حد اقل آتش بس وایجاد فضای امن ومطمئن برای ادامه مذاکرات است.اما جهت طالبان همزمان با آغاز مذاکرات صلح  برای طرفداران خود  در تمام افغانستان دستور شدت جنگ وحمله را داده اند که بد بینی کمک میکند.
2- امریکا من حیث حامی حکومت کابل طی دو سال مذاکرات  صلح تنها بر منافع امریکا تمکرکز کرده نه افغانستان، تا جا ئیکه نما یندۀ آمریکا با اظهار خوشبینی در مورد طالبان گفت: خوشحالم که بعد امضای موافقتنامه  امریکا با طالبان یک امریکا ئی کشته نشده در حالیکه شمار زخمی ها وکشته های مردم ملکی ونظامی افغانستان  از اثر حکلات طالبان به هزاران نفر میرسد.
3-مسئله مهم یا مورد سوم بعد از آتش بس تا ئید  نوع نظام سیاسی در افغانستان  است.اما وزیر خارجه امریکا در روز نخست مذاکرات گفـت:  تا کید بر نوعیت نظام سیاسی در افغانستان مهم نیست.بر هرچه افغانها توافق کنند کافیست این اظهارات  امارت را منتفی نمکیند.جمهوریت را هم تا ئید نمیکند.لذا بر گذشت طرفین کمک نکرده.
4- پذیرش  خواست های  طالبان مانند خروج  کامل نیرو های خارجی از افغانستان، اعاده امارت اسلامی با تبعاتش بر آزادی های فردی واجتماعی برای نسل امروز افغانستان  و جامعه جهانی قابل قبول نیست. لذا طالبان بر این مسئله تا کید نکنند.
5-  حکومت فعلی کابل با این ماهیت هم قابل قبول نیست .در بیست سال  که گذشت افغانستان بد ترین تجربۀ نظام داری را به نمایش گذاشته ،  با وصف هزاران ملیارد دالر کمک جامعه جهانی باز هم از رهگذر فساد اول، از رهگذر ضعف مدیرت اول، از رهگذر کشت وترافیک مواد مخدر اول، از رهگذر نا امنی اول،از رهگذر نقض حقوق بشر اول، در داخل ادارات فساد اداری واخلاقی ، از رهگذر بیسوادی اول در همه بدی ها اول لذا تحمل این نظام هم برای مردم افغانستان وجامعه جهانی دشوار است.
6- توافق بدون میانجی این دو گروه(طالب وحکومت) یک چشم انداز جدید وامید وار کننده ای خواهد داشت. اگر دو طرف به توافق نرسند چه کسی میانجی خواهد بود وچه لباس بر قامت افغانستان خواهند دوخت؟
7- به نظر میرسد  درین دور مذاکرات جامعه جهانی یک توافق حد اقلی را از دو طرف می طلبد، آتش بس، پذیرش یک نظام  که بتواند به دوام آتش بس کمک کند.بقا وادامه نهاد های چون کمیسیون حقوق بشر نی وترانه وغیره آنقدر مهم نخواهد بود.
8- اگر نظام مورد تا ئید مردم افغانستان بگو ئیم صاد قانه نیست چون مردم افغانستان چه از طریق انتخابات وچه بدون انتخابات توان ابراز رائی مستقیم  خودرا ندارند .با این بافت اجتماعی سنتی تا ده ها سال دیگر نظر واراده مردم  ما در گرو وقبضه اربا بان وقدرتمندان قومی ومحلی است.لذا از نظام مورد تا ئید مردم افغانستان صحبت نمیکنم فقط یک معامله که بتواند آتش جنگ وزجر خشونت را کاهش دهد کا فیست.
9- نقش کلیدی در ساختار سازی ونظام سازی را پاکستان دارد، اگر پاکستان قبل از تکمیل سیم خاردار در مرز هائیکه تعیین کرده بپای فیصله آمریکا وحا میانش مهر تا ئید بگذارد به طالبان خواهد گفت دیگر تحمل فشار های ناشی از حضور شما در پاکستان را نداریم به هر نحو ممکن شامل نظام سیاسی شوید درین صورت احتمال شکل گیری یک حکومت متولد از مذاکرات ممکن است.
10- احتمالا  طرفتن به یک حکومت توافقی تن خواهند تا تا بهانه برای خروج آبرو مندانه امریکا از افغانستان بدست اید. توافق برای  پذیرش حکومت مؤقت با زعامت شخص نا شناخته سوم اینکه چگونه نیرو های طالبان منحل ویا مدغم میشوند پیشبینی دشواریست چون در کنار طالبان نیرو های مسلح غیر مسئول هم کم نیست.با درک از وضعیت کنونی تکرار انارشیزم دیگر غیر محتمل نیست.