آرشیف

2022-11-26

علم عبدالقدیر

دور نمائی روابط همسایه ها با امارت طالبان:

 

 

دیدگاه وتعامل همسایه های أفغانستان با امارت اسلامی طالبان تا ایندم مشکوک وغبار آلود است دو همسایه شرقی وغربی أفغانستان یعمی پاکستان وایران در جریان بیست سال حضور آمریکا در أفغانستان بصورت پیدا وپنهان در کنار طالبان قرار داشتند ،ایران بخاطر حضور امریکا در منطقه با طالبان کمک های سری استخباراتی ، مالی ونظامی داشته  چون منظورش ازین کمک ها چشم داشتن به شکست امریکا وخروج آن از مرز های نزدیک  ایران بوده وهمچنین از نیرو طالبان برای ظربه زدن به داعش نیز استفاده کرده است واما کمک پاکستان با طالبان بر أساس همان استراتیژی ادامه جنگ وبی ثباتی در أفغانستان بود این سیاست تاریخی پاکستان است که شاید ادامه داشته باشد ، البته چین وروسیه دو همسایه دور تر أفغانستان نیز از پیروزی امریکا در أفغانستان خوشحال نبودند، درین نوشته به دلائل شکست امریکا اشاره نمیکنیم چون امریکا در روز های نخست تهاجم در أفغانستان با آوردن سوگلی های بی ریشه وبی پایه ، ضعیف وفاسد چون کرزی واشرف غنی و استفاده از رهبران فاسد أحزاب سابق أفغانستان سند شکست خودرا در أفغانستان امضا کرده بود .بدون در نظر داشت مؤلفه های  وانگیزه های شکست امریکا در أفغانستان وکسستن جال های عنکبوتی حکومت دست نشانده اش به دور نمائی رابطه همیسایه های أفغانستان نسبت به امارت اسلامی اشاره میکنیم.

  • دور نمائی روابط ایران وامارت طالبان :آیا ایران همان عشق وعلاقه که به پیروزی طالبان داشت حالا به پیروزی امارت هم دارد؟ ایران وطالبان رابطه تاریخی دوستانه ندارند چون در دور اول ظهور طالبان جمهوری اسلامی از جبهه مقاومت برهبری احمد شاه مسعود حمایت میکرد وبعد ازتصرف شمال طالبان 11 تن از دپلوماتهای ایران در مزاربرگبار بستند وحتی در مرز با ایران به صف آرائی نظامی پرداختند ، واقعیت این است که طالبان با حضور وفعالیت جمهوری اسلامی در أفغانستان مخالف اند چون جمهوری اسلامی ایران علاوه از فعالیت های مذهبی واستخباراتی  از اقوام شیعه مذهب أفغانستان حمایت میکند واز بین آنها بنام لشکر فاطمیون سر باز گیری میکند  اینها ازعمده مسائل است که فاصله بین طالبان وجمهوری اسلامی را زیاد تر میسازد .ایران وطالبان در یک مسئله با هم توافق دارند وآنهم مخالف با حضور امریکا در منطقه است.خلاصه رابطه طالبان وایران رابط سیاسی بر بنیاد منافع طرفین است ، ایران امید وار است از طالبان بخاطر مبارزه علیه داعش  استفاده کند ومن حیث نیرو مخالف امریکا با آنها رابطه داشته باشند وطالبان هم تا بر سمیت شناخته شدن با ایران مدارا میکند ، با آنکه از زمان تسلط طالبان، درگیری‌های مرزی بین نیروهای امنیتی ایران و گروه‌های طالبان به دلیل سوء تفاهم در شناخت مرز ها  و تنش بر سر منابع آبی گزارش شده است. حالا روابط جای خودرا به مدارا واحتیاط گذاشته است چون بعد از حاکمیت طالبان تنش و در درگیری‌های گاه و بی‌گاه نیروهای آن با مرزبانان ایران بروز می‌یابد و هم به لاینحل ماندن مشکل حقابه هیرمند که طالبان انگیزه و علاقه‌ای برای حل آن ندارند واینکه ایران با وصف پذیرش نماینده ایران در سفارت أفغانستان برسمیت شناختن طالبان را باسا ختن حکومت همه شمول مشروط ساخته که طبعا به مذاق طالبان خوب نمیخورد گذشته از آن تبعیض علیه سنی های ایران برای طالبان قابل قبول نیست .خلاصه ایران آن شوق وعلاقه که با جریان طالبان جنگجو داشت با حکومت ویا امارت طالبان ندارد.
  • طالبان وپاکستان: با ملا حظه دور نمائی روابط تاریخی  أفغانستان وپاکستان  بویژه از پنجا سال به اینسو  یک واقعیت انکار نا پذیر را همه میدانند که بی ثباتی افغانستان درعرصه های مختلف عمق استراتیزی حکومت پاکستان را تشکیل میدهد وپاکستان بخاطر منازعه ای مرزی که با أفغانستان دارد هرگز طرف دار أفغانستان با ثبات ومقتدر نیست لذا پیوسته از مخالفین حکومت های مرکزی أفغانستان حمایت کرده .حتی از مخالفین حکومت های تحت حمایت آمریکا.به همین دلیل  در سیاست های امنیتی واقتصادی خویش زمینه زنده شدن مجدد طالبان را بر نامه ریزی کرد.

نکته: سیاسیون أفغانستان این نکته را بدانند که منابع استخباراتی وسیاسی امریکا دقیقا میدانستند ومیدانند که استخبارات پاکستان از طالبان حمایت کرده است حمایت که باعث خروج نا کام امریکا از أفغانستان شد ولی باز هم امریکا بجای أفغانستان بالای پاکستان سر مایه گزاری میکند.این موضوع را بخاطر یاد آوری کردم تا مبصرین سیاسی أفغانستان در تحلیل های شان این اظهارات را کنار بگذارند که امریکا پاکستان را از چشم انداخته ویا تهدید کرده ویا اینکه روابطش را ضعیف ساخته این تحلیل ها خیلی خوشباورانه وضعیف است چون امریکا میداند پاکستان از طالبان والقاعده حمایت میکند وشکست امریکا در أفغانستان نتیجه حمایت پاکستان از مخالفین حکومت های أفغانستان است ولی بازهم به پاکستان نگاه یک دوست وهم پیمان استراتیژیک دارد ولی در أفغانستان هیچ دوست ندارد. یعنی امریکا بخاطرافغانستان پاکستان را از دست نمیدهد.

حالا اصل مطلب: روابط پاکستان با طالبان حاکم مانند طالبان جنگجو خواهد بود؟ اگر پاکستان بتواند بخاطر کنترول طالبان از کشور های جهان ومنطقه امتیاز بگیرد بدون تردید با طالبان روابط گرم وبا احتیاط خواهد داشت.مثلا با فرستادن سران القاعده تحت حاکمیت طالبان وبعد با نشان دادن آدرس ومحل اقامت شان از امریکا امتیاز میگیرد ویا با ترساندن کشور های آسیائی میانه وحتی روسها وایرانی ها از حضور گروه های ترورستی در أفغانستان ودادن وعده های کنترول این گروه ازحکومت های مذبو امتیاز بگیرد اما این بازی تا چه وقت ادامه خواهد یافت؟ جواب این است که دور نمائی  ادامه دوستی امارت طالبان و حکومت پاکستان در آئنه ای  بمبارد مان بی امان درولایات جنوب وراکت پراگنی ارتش پاکستان در کشور های شرقی ودر گیری های پیهم در بنادراسپین بولدک وتورخم ودند پتان وکشته شدن نظامیان پاکستان توسط جنگجویان طالبان پاکستان که زیر حمایت امارت اسلامی است به سادگی پیشبینی میشود.

دلیل سکوت طالبان در برابر تجاوزات پاکستان این است که طالبان تا هنوز یک حکومت سیاسی مشروع ندارند وفریاد حکومت طالبان را جامعه جهانی نمیشنود وخود طالبان هم آنقدر قوت نظامی ندارند تا پاسخ حملات پاکستان را بدهند ویا فعلا نمیدهند چون فعلا به حمایت ظاهری وریا کارانه پاکستان نیاز دارند.ازآنجا ئیکه  پاکستان طرفدار یک حکومت مقتدر نیست قلبا طرفدار برسمیت شناختن حکومت طالبان هم نیست چون طالبان فعلا یک نیرو متحد ویک پارچه اند وسی هزار نیرو مسلح تحریک طالبان پاکستان نیز در کنار شان است بناء پاکستان با درک این واقعیت از یکطرف طالبان را تحریک میکند تا اقتدار یک پارچه خودرا بر أفغانستان حفظ کنند واز طرف دیگرحکومت طالبان را برسمیت نمیشناسد وحتی با گروه های مخالف طالبان روابط پنهانی بر قرار کرده تا بتوانند ادامه جنگ ودر گیری را به یک دهه دیگر در أفغانستان ساز ماندهی کند.البته طالبان هم این واقعیت را درک کرده اند.حالا پاکستان با بر قراری آتش بس با تحریک طالبان پاکستان میخواهد در بین شان نفوذ کند وایشان را به انشعاب واختلاف وادارد وبعدا به داد شان برسد وطالبان أفغانستان هم در کمین نشسته اند تا از طرف پاکستان برسمیت شناخته شوند وبعد من حیث یک دولت مقتدربا پاکستان تصفیه حساب کنند.

پاکستان از امارت طالبان إحساس خطر میکند: ازینکه ساحه نفوذ ومرکز ثقل قدرت طالبان در ولایات هم مرز به پاکستان است وهم حدود سی هزار نیرو جنگی تحریک طالبان پاکستان که بعد از خروج امریکا با سلاح های مدرن مسلح ومجهز شده اند ودر داخل خاک پاکستان خصوصا در مناطق واجنسی های پشتون نشین نفوذ وتسلط دارند همزمان با ادعای حکومت اسلامی پشتونستان را نیز فراموش نکرده اند برای پاکستان یک زنگ خطر است.به همین دلیل پاکستان در حال ساختن معادلات وفورمول های است تا جنگ داخلی أفغانستان را شعله ور سازد.با آنکه أفغانستان وپاکستان نیاز مندی ها ومنافع مشترک زیاد دارند اما استراتیژی پاکستان در برابرافغانستان در گیری واختلاف دوامدار را روایت میکند.پاکستان طرفدار یک أفغانستان بی ثبات، نیاز مند ومصروف در جنگ های داخلی است.تا وقتیکه سر حدات خود را در امتداد خط دیورند مستحکم واجنسی های پشتون نشین را در جامعه پاکستان مدغم وشعار جدائی طلبی وآزادی خواهی را از مغزهای پشتونها وبلوچها  شستشو کند به این سیاست ادامه میدهد.لذا روابط پاکستان با امارت اسلامی  متمرکز ومقتدر دوستانه نمیشود.

 روابط کشور های آسیائی میانه با طالبان: امارت طالبان قصد مداخله ورویاروئی با کشور های آسیائی میانه را ندارد چون میداند این کشور ها قصد مداخله در أمور أفغانستان را ندارند، اگر امریکا بخاطر أهداف استراتیژیک خود در تقابل با روسیه بر نامه مداخله در أمور کشور های حوزه امنیت جمعی روسیه رارا ساز ماندهی نکند روابط طالبان مانند حکومت های دیگر با کشور های آسیائی میانه عادی خواهد بود.