آرشیف

2014-12-30

afrotan

دلگرمی و ســرگــرمی انتخاباتــی ! ؟

ایضأ سوال و جواب !

پیوسته به گذشته قسمت هفتم 
 

به جای مراجعه به گذشته ویاد آوری رویداد های ناگوارو رنج آورآن، بکوشید ازآنها چیزی بیاموزید 
« تولستوی فیلسوف نامدار روسی » 

بالاخیره موکب همایونی کاندیدا های محترم انتخابات ریأ ست جمهوری افغانستان اجلال نزول فرمودند و سخن از انتخابات و برنامه های کاندیدا ها یکباردیگر سر زبانها آمد ، همین چند روز قبل وقتی از قول آخند اسد الله وفا خبری منتشر شد که در همین نزدیکی ها و در شهر کابل و نه درهرجا بلکه در خیمه معروف به" خیمه لویه جرگه "که در غرب کابل و در فاصله هشت و ده هزار متراز ارگ "کاخ " سلطنتی همیشه مستدام و در کنار پوهنتون پولیتخنیک واقع است به اذن خلیفه ارگ شریف فرا خوانده خواهند شد و از کثرت این همه حضرات کاندید ا ها که برای کرسی مقام "ریأ " ست جمهوری خودرا " سیأ " کرده اند کم خواهند گردید و به روایت آخُند وفا کاندیداهای ریاست جمهوری تا سه یا چهار تن نزول می یابند .! 
اما فردای آن ناگهان اعلامیه ای بنام وزارت جلیلیه داخله از وسائل ارتباط جمعی منتشر شد که ازتمامی کاندیدا های "ریأ " ست جمهوری خواسته بود تا نمائنده های تام الاختیارو با اعتبار خویش را به آن وزارت معرفی نمایند و تمامی تجهیزات و امکاناتی را که به اساس پیشنهاد کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان وبه منظوریی شخص حضور اعلیحضرت المتوکل علی الله حامد کرزی متولی مدام العمر ارگ شریف تهیه دیده شده حاصل فرمائند . !!
بدون تردید فقط و فقط همین اعلامیه موجب گردید تا استراتیژیی دعوت و فراخوان آخند وفا به خیمه لویه جرگه آسیب ببیند و کاندیدا های ریأ ست جمهوری با سبک و سنگین ساختن معادله انصراف هرچند برای تعیین مقام کد خدائی ارگ یعنی همان ارگاه سابق ریاست جمهوری افغانستان دوماه و چند روز بیش باقی نمانده بود نتوانیستند از تمامی امکانات و امتیازاتی بنام تأمین امنیت کاندیدا ها از " خزانه غیب " دریافت می شد چشم بپوشند و به این زودی از کاندیداتوری خویش اعلام انصراف کنند ؛ !! 
روی همین علت فرا خوان آقای اسد الله وفا برای تقلیل نامزدان مقام ریاست جمهوری به تعویق اُفتید و هیچ یکی از کاندیداتورهای محترمی که برای رسیدن به دائره هلال آسپ شانرا به خاطر مسابقه داخل میدان بُزکشی نموده اند با شنیدن اعلامیه وزارت جلیلیه داخله نخواستند حد اقل در این دوماه فرصتی که برای دلگرمی کاندیداها وجود دارند با مشاهده چنین امتیازات پیشنهادی از حضورخود بحیث نامزد ریاست جمهوری منصرف شوند . البته وجود این وضعیت آشفته و نا پسندانه در جامعه افغانی را تنها نه باید به گردن این رجال و ذوات محترمی که زحمت نامزد شدن برای کرسی ریاست جمهوری افغانستان را متحمل شده اند انداخت بلکه این نوع مناسبات عوارض ورسوبات طبیعی تمامی جوامعی محسوب میشوند که مرحله انتقال ازسنت به تجدد را بصورت مستعجل و مصنوعی پیموده باشند ، چانچه به وضاحت می بینیم و همه جهان شاهد آن است با سرازیر شدن صد ها میلیارد دالر" زبان بسته " ای که بنام بازسازی عمومی اعم از اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی از مرز ها و منفذ های گوناگون کشور ما افغانستان از همه سو و هرکنجی از این کره زمین سرازیر شده است نتوانیسته اندکترین اثری بر وضعیت قشر های فقیر و کم درآمد جامعه افغانی بجا بگذارند . در چنین وضعیت آشفته و تار وتاریک است که انسان باشنده قلمروی بنام افغانستان منجمله نامزدان کرسی ریا ست جمهوری افغانستان که آب و هوایی سرزمین تاریخی و باستانی افغانستان را تنفس کرده اند نه تنها از هویت تاریخی و ملی شان تهی کرده اند بلکه با پاشیدن بذر کینه ها و نفرت ها نسبت به گذشته تمدنی وفرهنگی شان آنانرا همچون رمه ای از بزها بدنبال خویش کشانید . و هرقدری هم که زور میزنند و شعار میدهند نه تأثیری میگذارند و نه خود بجایی میرسند . 
هیچ جامعه شناس و دانشمندی از جهان سوم منجمله افغانستان نمیتواند ازاین حقیقت چشم پوشی کند که عامل این همه ذلت ها و بدبختی های تیوریزه شده درتاریخ فرهنگی و تمدنی ما نتیجه یک غفلت تاریخی است که در طول تاریخ خونین افغانستان و درتمام حکومت ها ی گذشته به مؤلفه فرایند « مشروعیت ملی »بصورت کاذب و با دیدگاه کاملأ معیوب و غیر عادلانه نگریسته شده است و درست در بستر همین تعبیر بیمار و معیوب بوده که از سوی مدعیان و حاملان شعار های بلند بالای همچون آزادی ، دموکراسی و عدالت فاجعه و بحران در جامعه را عمل خصمانه دشمنان بیرون از مرز ها را به عنوان عامل جنگ ها و خشونت ها معرفی نموده اند ، 
بنابراین امروز که نظام سرمایه داری جهانی آنهم با شیوه غیر متعارف و مافیائی همه ملت ها ی جهان سومی شرقی به شمول جامعه افغانی را از پایگاه اصلی و فرهنگی و خود جوش در آورده و آنها را سرا پا مقلد و نیاز مند مصنوعی دالر و دینار ساخته است ، حاکمان و داروغه های این جوامع را به ویروس ناشناخته ء امتیازات و به اساس فورمول تاریخی " نصف لی ونصف لک " مصاب می سا خته اند تا در برابرمواجب و امتیازات همچون برده های نیازمند و ذلیل عمل کنند و هر آنچه را که شعار میدهند جز آرمان تاریخی استعمار که همانا رسیدن به قله های شامخ یک پیشرفت مصنوعی و مافیائی است منعکس نسازند . 
چنانچه می بینیم همین اکنون اکثریت رجال برجسته صحنه ء انتخابات ریاست جمهوری افغانستان یعنی نامزدان بزرگوار انتخابات ریاست جمهوری کسانی اند که از بلندترین مراتب قدرت مافیایی اداره حاکم بر کابل خودر ا به میدان رقابت انتخاباتی رسانده اند و حین کمپاین انتخاباتی شعار های را سر میدهند که نه تنها در خیطه توان ، صلاحیت و قدرت این عزیزان نامزد شده برای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نیست بلکه حتی کشورهای بزرگ صنعتی مانند امریکا و انگلیس و فرانسه و دیگران نیز که در ائتلاف جهانی مبارزه با تروریزم بین المللی در افغانستان حضور دارند نه میتوانند به تنهائی به اکثر اهداف استراتیژیکی نائل آیند که از زبان شرین این کاندید ا های بزرگوار ریاست جمهوری به مردم بی دفاع افغانستان وعده داده میشوند . ! البته ماسوا از اینکه براحساس ضرورت اولیه و یاهم چند گانه فرآیند انتخابات و دموکراسی در حوزه بومی و ملی نگریسته شود که آیا این احساس در بطن مشروعیت درونی و ملی جامعه ما متولد گردیده است و یا هم این نوزاد انتخاباتی در شکم بیگانه و برای اهدافی که حتی بزرگترین نوابغ و دانشمندان علوم معاصر بر هدفمندی های اصلی و نهفته در پروژه انتخابات ریاست جمهوری آگاه نیستند در افغانستان جشن گرفته میشود .؟ ، !! 
اکنون مهمترین پرسشی که بوجود می آید این است که اگر براستی هم کاندیداهای محترم و بزرگواری که شعار میدهند ،« اگر هریکی از آنها به قدرت برسند به تنهایی و یک شبه میتوانند بهشت موعود الهی را در سرزمینی بنام افغانستان برپا سازند !! پس چرا و با ملاحظه به کدامین موانع سر راه این پیامبران عصأ بدست نامزدان ریأ ست جمهوری افغانستان نه توانیستند با گذشته به ظاهر قدرتمند خود اقلأ بوی از این بهشت موعود و " مدینه فاضله " را به مشام ساکنان جغرافیای بنام افغانستان میرساندند ، تا امروز حد اقل با استشمام همان بوی خوش و معطری از بهشت توده های فقیری که در جغرافیای بنام افغانستان از چند ین هزار سال سکونت گزیده اند و به قول اکثریتی از همین بزرگان کاندیدا و دیگر بلند پایه گان دارای یک ملت بزرگ که دو امپراطوری بزرگ جهانی را به زانو در آورده ایم بی بهره مانده اند ؟ » …

ادامه دارد