آرشیف

ای خـدا برملت ماکـن خـوشی هـارا نصیب
در امـور زنــدگــی تـوفـیـق شـان بـنما قریب

تـوعـنایت کـن بـرای مـسلمیـن در هـر کجا
اتحاد باهـم کــننـد وعــقــد شان بـاشــد عجیب

کشمـکش هـادر وطـن بسیار طـولانی شـده
ثـبت در تاریخ گـردیده وهــم کــردنـد حسیب

هیچ کـس درخانــه وجایـش نمی باشد قـرار
درمصیبت های دوران هرزمـان دارند شکیب

هـوش وفکربرما نمانـده محـووحیـران  شـده ایــم
هــرکسی درفکـر خــوبـی می خــورد هـردم  فریب

خانه خانه ،کـوچه کـوچه، صد رییس وصد کلان
طـایـفه طـایـفه زورگـویان هـرکجـا هست بی رقیب

ذلـت وخـواری بـرای اهــل دل گردیـد روا
حـدومقـیاسـش نمی تـوانـد کـه بنـویــسد اد یب

سفــره ی دارا زانـواع غـــذا رنگـیــن بـود
طـفل نادار کی تـوانـد فرق کند ناک را زسیب

گشته اند بیـرون زخانه ازبـرای ترس وبیم
نیـست آسـایـش ، بـرای مردوزن باشـد رعیب

بهـرصلـح وامـنـیـت داریـم دودست بـادعــا
چون نمی گردد قـبـول حـق دعـا باشـد عجیب

صدرهــراخـباربـاشــد کشتن چـند نـوجـوان
درحقـیقت آن چنان است که کنیم برده ضریب

ازبـدی ایـام دایــم ما ســخـن  بشـنـیـده ایــم
می بینیـم تـقدیـرخـودرا هـرزمان یا عـنقریب

هرکه از بهررضای حق به ملت سعی کرد
شــاد بـاد ایــام او وحـق کـــنـد وی را نقیب

دست صابـر بـردعـا به سـوی الله شـد بلـنـد
هـست امـان ملت مـظـلـوم دعای هـرغریب