X

آرشیف

دست خون چکان طالب

 

(طالب) نان گدایی را نزیبد ســـــــــــروری
یا بگیرد برکف قدرت نظام رهـــــــــــــــبری

مینهد سر پیش پای دشمن میهن مــــــــــدام
بهتر است یابد ز ( آی, اس,آی ) برگ چاکری

کتله ی بیدادگر شالوده ریزد نظم جهـــــــل
میزند طبل اناالحق در نظام خر خری

خون انسانرا برغم حکم مولای جهـــــــــان
برزمین ریزد به چنگالش چو وحشی جنوری

در شگفتم زین هیولای ستمگســــــــتر خدا
میتراود از دودستش خون زیبا پیکـــــری

می درد ظلمت سرشتـی سینه درد آشنا
می کشد باتیغ کند انسان والا گوهــــــری

انتحاری کی مسلمان است آید در نماز
بم کشد بر قتل مردم از فراز منبـــــری

از ابابیل ای خدا با قهر چون اصحاب فیل
سنگ ریزی بر سرش از بام چرخ چنبــری

وحشی در خون مردم غوطه زد در میمنه
برکتاب هرگز ندارد انتـــــــحاری باوری

سخت بیرحم اند این دیوان جنگل بیدریغ
گل نسازد شمع بزم عید مردم کــــــافری

زاده ی سوراخ دیوار اند نی ام البشـــــر
زان ستیزد برزنی کوراست لطف مادری

آنکه دارد از توان آرد به گــــیتی مولوی
طرح دارد در بغل آیین دانا پــــــروری

از هزاران بو لهب ها یکه تازی درجهان
میپرستی چشــــــــم کور بت پرست آذری

تا نیاید رنج بیجا در گذرگاه زمــــــــان
بگذر از دستــور و فرمان عدالت گستری

یک دوجام می زمینای ادب ریزم ببزم
(ساقی) زیبا سخن لب ریز پر کن ســاغری

تابکی (فرخاری) خوانی قصه ی موش و پشک
چشم کور هرگز نبیند رسم و راه دلبــــــــــری

مولانا عبدالکبیر (فرخاری)
ونکور کانادا

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.