آرشیف

2017-12-4

درود جناب استاد بزرگوار!

جناب استاد زمانیکه ادعای ادامه راه رهبر شهید برهان الدین وشهید قهرمان ملی را می کنید، لا اقل پنجاه فیصد آن گونه باشید؛
استاد ربانی وقهرمان ملی شهید هیچ گاه ادعای امپراطوری نکردند، ولی ملت شان را به آبرو وبا عزت نگهداری وحرمت کردند.
آن دو شهید هیچ گاه شعارمیان تهی ندادند، ولی در برابر مکتب کمونیز رزمیدند وملت شان را آرامش بخشیدند.
استادربانی و قهرمان شهید هیچ گاه به میز معامله بخاطر منافع خودشان با کسی نه نشستند، و هیچ کس هم نتوانست بالایشان مسخره زند.
جناب استاد! از روزی که ادعای امپراطوری شمال دارید؛ ملت شمال بخون یک سان هست، حتی در پهلوی خانه ات در قول اردوی شاهین بیش از هفت صد نفر جگرگوشه این سرزمین سلاخی شدند.
جناب استاد دیروز در پای معامله با ارگ برایت مسخره زدند، بعدش جبهه نجات ملی ساختی بازهم با ممناعت نشست طیاره حامل دوستم، هم پیمانت بالایت مسخره کردندامروز هم به ممناعت پرواز طیاره حامل خودت وهمرهانت به مسخره گرفته شدی.

جناب استاد
استاد ربانی ومسعود شهید خود حادثه می آفریدند ودیگران را در محور آن جمع می کردند، همیشه طراح به حل مسایل کلان بودند.

وشما استاد چرا طراح حل مسایل کلان نمی شوید؟ تا پای طرح دیگران رفته ومنافع را به پای آنها می ریزانید.
استاد ربانی شهید وشهید احمدشاه مسعود هیچ گاه سبک مانند گنجشگ شاخچه به شاخچه پرش نکردند، بلکه درخت شدند وشاخچه ها ساختند، ودیگران به شاخچه های آن می پریدند
جناب استاد شما چرا این قدر سبک هر روز شاخچه به شاخچه دیگران خیز وجفت می زنید، هیچ مسیر مشخص نیافتید. ونتوانستید مانند درخت شوید، از خود شاخچه بسازید، ودرسایه تان دیگران را آرامش بدهید؟

بامهـر
نوري