آرشیف

2020-2-24

محمد عالم افتخار

خلیلزاد؛ پنجه در پنجه بحران دیگر “انتخاباتی” افغانستان

 
به نظر می آید که این روز ها جناب زلمی خلیلزاد یک بار دیگر سرگرم سرهم کردن و چسپ و سریش دادن شکست و ریخت های قشر حاکمه افغانستان استند که به دنبال انتخابات نامنهاد 1398 و خاصتاً با اعلام آشکارا شتابزده و دسیسه آمیز «نتیجه نهایی» آن به وقوع پیوسته است. چنین ماموریتی برای شخصیت بی بدیل ایشان که هم زاده افغانستان استند و هم به ویژه از «کنفرانس بن» درسال 2001 میلادی و اساسگذاری نظام دولتی کنونی افغانستان در آن؛ بر تمامی جریانات و عناصر و ماتریال های سیاسی ـ نظامی داخلی و خارجی مرتبط به افغانستان دخالت و اشراف مقتدرانه داشته اند؛ خیلی ها مایه تأمل میباشد.
با نظر داشت اینکه جناب خلیلزاد طی یک سال اخیر مصروف پروژه به ظاهر امریکایی و طالبانی «دوحه» بوده اند که در حد اعلای سریت و حساسیت قرار داشت و دارد و در نتیجه به تجارب و مهارت های کار ساز ایشان فزونی بسیار درشت بخشیده است؛ برآیند ماموریت بالفعل در دست اجرای شان هم؛ با تفاوت هایی از مورد جان کری در سال 1393؛ چشمگیرتر خواهد بود.
بنابر این سزاوار است که حدود و ثغور امکانات و آرزو ها در حالات خیلی ها دگرگون شده اکنون را نسبت به ماموریت ایشان به سنجش گیریم. خاصه که در نوستالوژی و پس منظر از ایشان؛ چیز های اندیشه بر انگیز وجود دارد و در آن؛ «نیمه امریکایی» آقای خلیلزاد برازندگی خلل ناپذیر را حایز است تا جاییکه چنین توهم را که «خلیلزاد افغان خود ماست!» نزدیک به حماقت نشان میدهد.
چنانکه پنج سال پیش هم ایشان کمر همت بسته بودند تا یک «اجماع ملی» سیاسیون و داعیه داران قدرت را آنهم بر زمینه اتنخابات و گزینش رئیس جمهور در افغانستان، سازماندهی نمایند که بر خلاف انتظارات اولیه؛ ره آورد ادعایی را نداشت و یا دست آوردش همانا به کرسی نشاندن اهداف سری استخباراتی بود که ما از دنیا بی خبران تاکنون قادر به درک آن نیستیم. خلاصه به دنبال ترک صحنه از جانب آقای خلیلزاد؛ پروسه آنزمانی هم چارنعل به سمت بحران رفت و به جادو و جمبل جانکری یا در واقع تحمیل اراده و دیکتات پولادین ابرقدرت مسلط بر زمین و فضا و مافیهای افغانستان منجر گشت.
برای اکنون که آرزومندیم تاریخ به عین صورت؛ تکرار نشود با اینکه واقعیت ها و حقایق انبوه تازه بر جریانات و اوضاع و احوال افغانستان و جهان افزون شده؛ تجارب و دریافت ها و بالنتیجه نظرات محترم خلیلزاد دچار تحول و تکامل گردیده بازهم نمیتوان بدون نوستالوژی و تحت ذره بین گذاشتن مبانی پایدار شخصیت و رفتار و کردار پیشینه ایشان؛ بر ایشان امیدوار و یا از "مساعی جمیله" ایشان نومید بود.
نه چندان تصادفاً؛ بنده در همان پنجسال پیش با مورد سوال قرار دادن پایانِ به نظرم غیر مترقبه و فاقد نتیجهِ شوری که در انداخته  و شعاری که سر داده بودند؛ متن تحقیقی نسبتاً مفصلی را به نشر سپرده بودم . می سزد هموطنان گرامی بار دیگر آنرا مرور فرمایند:
 
…پس «اجماع ملی» زلمی خلیلزاد؛ چه شد؟!

ادامه مطلب در اینجا