آرشیف

2014-11-21

بتول سید حیدری

خشونت خانگی عامل خودکشی – خودسوزی زنان در افغانستان

خودکشی عملی اتفاقی و بی‌معنی نیست، بلکه راهی برای رهاشدن ازیک مشکل یا بحران است که شخص را به طورشدید رنج می‌دهد. خودکشی با نیازهای برآورده نشده‌ی احساس یاس و درماندگی، تعارض‌های دوگانه درزندگی و فشار روانی غیرقابل تحمل رابطه‌ی مستقیم دارد و دربروز آن عوامل اجتماعی نیزنقش اساسی دارند.
خودکشی، هشتمین علت مرگ درکل جمعیت و سومین علت مرگ در بین جوانان است. به‌دلیل خصوصی بودن اطلاعات مربوط به خشونت خانگی درکشورافغانستان آماردقیقی ازشیوع خشونت خانگی وجود ندارد.
خشونت به انواع فیزیکی (لت و کوب، انواع آسیب‌های جسمانی، ضربه، شکستگی، صدمه، بستری شدن درشفاخانه) و روانی مانند توهین‌های کلامی، تهدید به طلاق، تهدید به ازدواج مجدد، بیرون کردن و یا حبس کردن زن درمنزل، قطع ارتباط کلامی و خرجی ندادن به زن و درمضیقه نگه داشتن زن و… را شامل می‌شود.
خشونت فیزیکی با سن ازدواج زن، موقعیت شغلی مرد، محل ولایتی که زندگی می‌کنند، سطح سواد وسابقه‌ی بیماری و یا اعتیاد همسر رابطه‌ی معنا داری دارد.
مهم‌ترین علت خودکشی درزنان متاهل افغانستان، خشونت خانگی توسط همسر و یا فامیل شوهر است که می‌تواند انواع گوناگونی ازبدرفتاری‌های جسمانی، روانی، خشونت‌های فیزیکی وحتا جنسی را دربرگیرد.
عواملی چون اجباری بودن ازدواج، سابقه‌ی داشتن بیماری روحی شوهر وازدواج اجباری به‌دلیل قرض خانواده‌ی والدین دختر و اجازه نداشتن برای خروج ازمنزل به تنهایی توسط شوهر وخانواده‌ی شوهر، چندهمسری وعدم تفاهم با شوهر و…عواملی اند که خشونت‌های خانگی را جهت می‌دهد.
گرسنگی، فقر و مشکلات زندگی زن افغان را ازپای درنمی‌آورد اما قرار داشتن در یک وضعیت خانوادگی نامطلوب از نظر روحی و فشار انواع خشونت‌های خانگی است که منجر به افسردگی و نهایتش عمل خودکشی در زن می‌شود.
شاید ۷۵درصد زنان متاهل افغانستانی خشونت خانگی را باتعاریف فوق چه فشارهای روحی، جسمی توسط شوهر و خانواده‌ی شوهر تجربه کرده اند.
اقدام به خودکشی به روش خودسوزی، روشی خشن و بی‌رحمانه درجهت پایان دادن زندگی است که فرد با آتش زدن جسم خود سعی در ازبین بردن خویشتن دارد. درامریکا وکشورهای اروپایی خودسوزی درآخرین رده‌ی انواع خودکشی قرارمی‌گیرد درحالی که کشورهندوستان که دارای بالاترین میزان خودسوزی دردنیاست و بیشتر مردان هستند که اقدام به خودسوزی می‌کنند.
اما درافغانستان متاسفانه زنان قربانیان اصلی خودسوزی هستند. بیشترخودکشی‌ها وخودسوزی‌ها درافغانستان به دلایل مسایل ومشکلات خانوادگی بوده است و افغانستان چهل درصد ازکل خودسوزی وخودکشی در دنیا را به خود اختصاص داده است؛ هرچند آمار و اراقام به صورت منابع مرجع دراین زمینه درافغانستان وجود ندارد.
خودسوزی درافغانستان اغلب توسط کسانی انجام می‌گیرد که به هیچ نوع سیستم حمایتی دست‌رسی نداشته و تمام اقدامات انجام شده‌ی آنها جهت رسیدن به هدفی که به طور معمول رهایی از یک وضعیت آزاردهنده باید باشد، بی‌نتیجه مانده است.
انتظارات جامعه‌ی مردسالارانه‌ی افغانستان ازجنس زن (قبول هرگونه ناهنجاری، خشونت وعذاب درمحیط خانواده جهت تداوم زندگی زناشویی برای یک لقمه نان وحفظ آب‌روی فامیل و دم نزدن و اعتراض نکردن زن) و عدم وجود سیستم‌های حمایتی کارآمد ازمواردی‌اند که زنان را بیشتر درمعرض خودسوزی قرار می‌دهند.
آموزش مهارت‌های حل مشکلات خانواده‌ها ، ارایه‌ی مشاوره درحل مشکلات فردی و خانوادگی، استفاده ازبرنامه‌های زوج درمانی، خانواده درمانی، معرفی به مراکز مشاوره و ارجاع به مراکز تخصصی ازجمله اقداماتی اند که باید صورت بگیرد.
روان‌شناسان ومشاوران و مددکاران اجتماعی به علت موقعیت حرفه‌ای وتخصصی خود نقش موثرتری درکاهش موارد اقدام به خودسوزی درافغانستان دارند که باید رسانه‌های جمعی اعم ازبرنامه‌های تلویزیونی، رسانه‌های ارتباطی، بنرهای تبلغاتی در سطح شهر وارائه‌ی خدمات بهداشتی روانی در این مقوله دست یاری بفشارند.
اگر درافغانستان به روان‌شناس و امور مربوط به مشاوره بادید بسیارجدی توسط ارگان‌های دولتی توجه شود و حمایت‌های لازم را ازاین حوزه انجام دهند قطعا درآینده‌ی نه چندان دور شاهد چنین صحنه‌های دلخراش نسبت به زنان ودختران جوان این مرز وبوم نخواهیم بود.

بتول سیدحیدری ماستری روان‌ شناسی کلینکی