آرشیف

2024-1-21

محمداکرام اندیشمند

حکایت بلوچ ها و بلوچستان

 

حکایت بلوچ ها و بلوچستان، حکایت تلخ است. تلخی این حکایت را میتوان در بمباران و راکت باران متقابل پاکستان و ایران در دو سه روز گذشته به خوبی مشاهده کرد که، هم جمهوری اسلامی ایران  و هم جمهوری اسلامی پاکستان بلوچ ها را به نام تروریست می کُشند. حکایت تلخ بلوچ ها، سرِدراز دارد و مردم بلوچ در وطن و سرزمین خودشان از سوی حاکمان و حاکمیت های پاکستان و ایران حتی در نظام های متفاوت سیاسی پیوسته مورد بیداد و تبعیض قرار گرفته اند و سرکوب شده اند. نه تنها در پاکستان و ایران صدای استقلال خواهی بلوچ ها را خفه کردند، بلکه صدای عدالت خواهی آنها را به گلوله بستند.

بلوچ ها، مردمی با بیشتر از ده ملیون جمعیت با زبان خاص خودشان، زبان بلوچی و حتی فرهنگ، سنت و شمایل مربوط به خودشان، فاقد کشور و دولت جداگانه و مستقل هستند. بلوچ ها میان سه کشور پاکستان، ایران و افغانستان تقسیم شده اند که البته جمعیت بلوچ در افغانستان بسیار کمتر از دو کشور پاکستان و ایران است. اکثریت کامل بلوچ ها در این سه کشور، مسلمان سنی و حنفی مذهب هستند.

بیشترین جمعیت بلوچ ها در پاکستان زندگی می کنند که بیشتر از هفت ملیون نفر میرسد. ایالت بلوچستان یکی از چهار ایالت کشور فدرال پاکستان است. هر چند ایالت بلوچستان پاکستان و نفوس بلوچ ها در این ایالت کمتر از سه ایالت دیگر کشور 232 ملیونی پاکستان است، اما ایالت بلوچستان از نظر مساحت کلان ترین ایالتی است که 44 درصد خاک پاکستان را تشکیل میدهد. بلوچ ها در پاکستان علی رغم مساحت کلان ایالت شان و وجود منابع انرژی و معادن در فقر و محرومیت به سر میبرند و ایالت بلوچستان نسبت به سه ایالات دیگر پاکستان در عرصه های مختلف زندگی توسعه نایافته باقی مانده است.

بخش مهمی از انرژی پاکستان و منابع معدنی، شامل 36 درصد گاز در ایالت بلوچستان قرار دارد و علاوه بر آن این ایالت  دارای مقادیر عظیم ذغال سنگ، طلا، مس، نقره، پلاتین، آلومینیوم و اورانیوم است. ایالت بلوچستان منطقه ترانزیت بالقوه برای خط لوله انتقال گاز طبیعی از ایران و ترکمنستان به هند و پاکستان می باشد. ساحل بلوچستان (مکران) از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به بلوچستان اهمیت استراتژیک قابل توجه می دهد. هم چنان از نظر نظامی آنچنان مهم است که از سه پایگاه بحری  پاکستان، دو پایگاه بحری “اورمارا” و “گوادر” در سواحل بلوچستان قرار دارند. بندر گوادر می تواند یک بندر جانشین کراچی برای پاکستان باشد.

بلوچ ها در ایران در استان یا ولایت  سیستان بلوچستان این کشور زندگی می کنند که جمعیت آن به مرز دوملیون نفر میرسد. شهر زاهدان مرکز این ولایت، شهر بلوچ نشین ایران است. بلوچ ها در جمهوری اسلامی ایران و در نظام حاکم ولایت فقیه شیعه، دوبار مورد تبعیض قرار می گیرند. یک بار به خاطر قومیت شان و بار دیگر به خاطر مذهب شان که سنی حنفی هستند. بلوچ ها در ایران از مشارکت در قدرت سیاسی محروم اند و حتی حق داشتن یک والی بلوچ سنی را به آنها نمیدهند.

بلوچ ها در افغانستان در ولایت نیمروز ودر  ریگستان های هلمند و قندهار به سر میبرند که احتمالاً جمعیت آنها به چند صد هزار نفر برسد و بنا بر عدم سرشماری در افغانستان گاهی فعالان سیاسی بلوچ، جمعیت مردم بلوچ افغانستان را خیلی بیشتر و حتی چند ملیون نفر میدانند. وضعیت بلوچ های افغانستان نیز تعریفی ندارد و در میان جامعه و کشور فقیر و پر از تعصب و تبعیض، بلوچ ها یکی از قربانیان این وضعیت هستند.

 

جنبش استقلال طلبی بلوچ ها برای تشکیل کشور و دولت مستقل بلوچ

فکر و جنبش استقلال طلبی در میان بلوچ ها به دوران استعمار بریتانیا در شبه قاره بر میگردد که هم زمان با تشکیل دو کشور هند و پاکستان در 1947، احمدیارخان، خان قلات در ایالت بلوچستان اعلان استقلال کرد، اما تا سال بعد ارتش پاکستان با آنها وارد جنگ شد و به سرکوب آنها پرداخت. یک دهه بعد در 1958 ارتش پاکستان جنبش دیگر از استقلال خواهی بلوچ ها به رهبری نواب نوروزخان را نیز سرکوب کرد. سرانجام پس از دور سوم شورش های مسلحانۀ استقلال خواهی بلوچ های پاکستان از سال 1963 تا 1969 میلادی، دولت پاکستان با مبارزان بلوچ به آتش بس رسید و در سال 1970 یحیی خان رئیس دولت  پاکستان بلوچستان را به عنوان چهارمین ایالت شناخت. این آتش بس و توافق دیر دوام نکرد و در سال 1973 ذوالفقار علی بوتو صدراعظم پاکستان به این دلیل که بلوچ ها توافقات خود را شکستاندند، حکومت نظامی در ایالت بلوچستان اعلان کرد و به سرکوب آنها پرداخت. موج جدیدی از جنگ میان دولت پاکستان و جدای طلبان بلوچ تا 1977 ادامه یافت. دور بعدی جنگ بلوچ ها در برابر پاکستان پس از 2004 توسط ارتش ازادیبخش بلوچستان شدت گرفت. در آگست 2006 نواب اکبرخان بوگتی از رهبران بلوچ توسط ارتش پاکستان به قتل رسید. از آن بعد شمار زیادی از افراد متنفذ و استقلال طلب بلوچ ها توسط ارتش پاکستان و استخبارات نظامی آن دستگیر، ترور و لادرک شدند.

سازمان ها و گروه های مختلف مسلح بلوچ ها که برای تشکیل کشور و دولت بلوچستان با ارتش پاکستان می جنگند شامل گروه های: ارتش جمهوریخواه بلوچستان، ارتش ازادیبخش بلوچستان، ارتش متحد بلوچ، ارتش ملی گرای بلوچ، لشکر بلوچستان، جبهۀ ملی آزادی بلوچ، ببرهای آزادیخواه بلوچ و غیره میشوند.  از این میان، مهم ترین این گروه ها جبهۀ ازادیبخش بلوچستان(بی اِل اف) و ارتش آزادیبخش بلوچستان (بی اِل اِی) است که در واقع سایر گروه های به این دو گروه اصلی مربوط اند و یا از این دوگره منشعب شده اند. البته ارتش آزادیبخش بلوچستان از سوی پاکستان، بریتانیا، و ایالات متحده آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی محسوب می‌شود.

جبهۀ آزادیبخش بلوچستان(بی اِل اِف) نخست توسط جمعه خان در سال 1964 میلادی  در دمشق تأسیس شد و با حمایت عراق نقش مهمی در شورش 1968 تا 1973  در سیستان و بلوچستان ایران و شورش 1973 تا 1977 در ایالت بلوچستان پاکستان ایفا کرد. نیروهای این جبهه در این دوران به شدت از سوی ایران و پاکستان سرکوب شدند و شماری از اعضا و جنگجویان شان به افغانستان پناه آوردند که آنزمان از سوی سردار محمدداوودخان و سپس حکومت حزب دموکراتیک خلق و شوروی حمایت می شدند.

دولت پاکستان و در واقع ارتش این کشور که از همان آغاز تشکیل کشور پاکستان به سرکوب جنبش استقلال طلبی بلوچ ها پرداخت و در تمام تاریخ پاکستان طی 76 سال که این سرکوب در مقاطع مختلف ادامه یافت، همیشه جنبش استقلال خواهی و حتی فریاد عدالت طلبی و مطالبات مشروع و عادلانۀ بلوچ ها را نتیجۀ دخالت و تحریک هند و افغانستان میداند. در این شکی نیست که هند و در زمان های مختلف و حاکمیت های مختلف در افغانستان، جنبش استقلال طلبی و جدایی خواهی بلوچ ها بصورت مخفی و گاهی هم بصورت علنی مورد حمایت سیاسی و نظامی و مالی قرار گرفته، اما پاکستان هیچگاه اراده و عمل جدی و صادقانه در جهت رفع تبعیض و کنار نهادن ریسمان ظلم از گردن بلوچ ها، نشان نداده است.

 

بلوچ ها و جنبش عدالتی طلبی و آزادیخواهی در جمهوری اسلامی ایران

داستان بلوچ ها در کشور ایران کم و بیش داستان مشابه با بلوچ ها در پاکستان است. در حدود دوملیون بلوچ ایرانی که در جمهوری اسلامی و عمدتاً در ولایت  سیستان و بلوچستان به سر میبرند پیوسته از تبعیض و بی عدالتی بر مبنای قومیت و مذهب شان رنج میبرند. ولایت سیستان و بلوچستان، بنا به شاخص‌های مختلف در سال های متمادی، محروم‌ترین ولایت ایران شناخته می‌شود که  نزدیک به نیمی از جمعیت این ولایت  فقیر هستند. نرخ بیکاری و نرخ بی سوادی در این ولایت از هم ولایات دیگر ایران بیشتر است.

سرکوب جنبش عدالت طلبی و استقلال خواهی بلوچ ها در ایران نه تنها در جمهوری اسلامی پس از سقوط رژیم سلطنتی ایران، بلکه در زمان سلطنت محمدرضاشاه  براه افتید. در اوایل دهۀ هفتاد میلادی سدۀ بیستم محمد رضاشاه جنبش آزادیبخش بلوچستان را در همراهی با ارتش و دولت پاکستان سرکوب کرد و هزاران نفر از بلوچ ها در اثر بمباران ارتش سلطنتی ایران چه در پاکستان و چه در ایران به قتل رسیدند.

پس از سقوط سلطنت رضاه شاه در ایران و تشکیل جمهوری اسلامی ایران، جنبش عدالت طلبی و حتی استقلال خواهی بلوچ ها در ایران برخلاف پاکستان که بیشتر ملی گرایی و چپی بودند، به عنوان جریان های اسلامی و جهادی و همراه با ملی گرایی ظاهر شدند. البته در ایران پس از سرکوب شورش های جنبش آزادیبخش بلوچ توسط محمدرضاه شاه در دهۀ هفتاد، فعالیت و مبارزات مسلحانۀ بلوچ ها در دو دهۀ نخست جمهوری اسلامی در واقع بسوی خاموش رفت، اما پس از آن گروه های اسلامی و جهادی از میان بلوچ های ایران سر برآوردند. گروه جندالله به رهبری عبدالمالک ریگی و سپس جیش العدل در سال 1389 خورشیدی پس از دستگیری و اعدام ریگی توسط دولت ایران از گروه های معروف اسلامی و جهادی بلوچ های ولایت سیستان و بلوچستان ایران هستند که در دو دهۀ اخیر وارد جنگ با جمهوری اسلامی ایران شدند. این گروه ها را جمهوری اسلامی ایران و هم چنان بسیاری از کشورهای منطقه و غربی به شمول امریکا گروه های تروریستی می خواند.

 

نکتۀ آخر

نکتۀ روشن آن است که دولت های پاکستان و ایران با تمام قدرت و خشونت در برابر جنبش ها و جریان های استقلال طلبی بلوچ ها و تشکیل کشور مستقل بلوچستان مقابله می کنند که در چنین وضعیت تشکیل کشور مستقل بلوچستان بسیار نامحتمل خواهد بود. اما آنچه که می تواند تقابل بلوچ ها را با این دولت ها از میان ببرد، تغییر سیاست ظالمانه و سرکوبگرانۀ آنها و پاسخ مثبت به مطالبات مشروع و عادلانۀ مردم بلوچ است. اما تا حالا پاکستان و ایران فریاد عدالت طلبی بلوچ ها را با اِعمال ظلم و تبعیض بیشتر خفه کرده اند. حتی در همین سه روز قبل که اسلام آباد و تهران در ظاهر به حملۀ متقابل راکتی در خاک های همدیگر پرداختند، فقط بلوچ ها را به نام تروریست کُشتند، آنهم، کودکان بلوچ ها را!