آرشیف

2021-1-3

محمداکرام اندیشمند

حزب دموکراتیک خلق قبل از حاکمیت

دیروز یازدهم جدی سی و یکم دسمبر، سالروز تاسیس حزب دمواکراتیک خلق افغانستان بود. حزب چپ طرفدار و پیرو حزب کمونیست شوروی که 9 سال پس از تاسیس با کودتا قدرت سیاسی را قبضه کرد و پس از 14 سال حاکمیتی که در جنگ گذشت، متلاشی شد. این مقاله نگاهی به چگونگی تاسیس این حزب و روابطش با شوروی در سال های قبل از حاکمیت دارد.
حزب دموکراتیک خلق افغانستان به گفته دستگیر پنجشیری از اعضای مؤسس حزب به نام جمعیت دموکراتیک خلق در11جدی 1343(1جنوری 1965)با تدویر نخستین کنگره حزب توسط  27 تن اعضای کنگره تأسیس گردید. هفت نفر (نورمحمد تره کی، ببرک کارمل، محمدطاهر بدخشی، دستگیر پنجشیری، شهرالله شهپر، سلطانعلی کشمتند وصالح محمدزیری) اعضای اصلی و چهار نفر(داکترشاه ولی، کریم میثاق، دکتر محمدظاهر احمدزی و عبدالوهاب صافی)اعضای علی البدل کمیته مرکزی انتخاب شدند. سپس در نخستین پلنوم کمیته مرکزی با شرکت اعضای اصلی وعلی البدل نورمحمدتره کی به حیث منشی عمومی حزب و ببرک کارمل معاون وی تعیین گردید.
بسیاری از رهبران ونظریه پردازان حزب دموکراتیک خلق تشکیل حزب مذکور را تداوم مبارزات روشنفکران و ترقیخواهان افغانستان می پندارند که سالها قبل با جنبش مشروطیت آغاز شده بود. سلطانعلی کشتمند از رهبران جناح پرچم حزب به نفوذ اندیشه های مشروطۀ سوم در میان افراد و حلقه های مختلف روشنفکری و سیاسی دهه پنجاه میلادی اشاره می کند و نقش ببرک کارمل را در فعالیت های سیاسی این دوره متبارز می خواند و او را پلی میان بقایای مبارزان آزادیخواه گذشته و جوانان وروشنفکران تازه بپا خاسته معرفی می کند.
اما برخی ازنویسندگان وپژوهشگران به این باوراند که حزب دموکراتیک خلق در یک مسیرجدا و متفاوت از جنبش های روشنفکری به خصوص جریان های مشروطه خواهی شکل گرفت. آنها جریانهای روشنفکری مشروطه خواهی را، حرکت های خود جوش وخو دانگیختۀ ملی و دارای باورهای دینی با دیدگاه اصلاح طلی، نه انقلابی و شورشگری  تلقی میکنند. به عقیده این تحلیلگران، مبارزان مشروطه خواه  در صدد آن بودند تا با ایجاد اصلاحات در نظام سیاسی کشور، راه  را به مشارکت مردم در امور سیاسی از طریق انتخابات هموارکنند. ویژگی دیگر جریان مشروطیت به غیر آیدئولوژیک بودن این جریان وعدم وابستگی و تعلق شان به حلقه های خارجی بر میگشت.
نکتۀ دیگری که موقعیت حزب دموکراتیک خلق را به عنوان وارث جریان روشنفکری برآمده از جریان مشروطیت تضعیف می کند به عدم مشارکت و نقش شخصیت های مهم روشنفکری در دوره ظهور و شکل گیری حزب مذکور بر میگردد. در کنگره مؤسس حزب، شخصیت های مشهور و سرشناس جنبش روشنفکری و مشروطیت حضور نداشتند. نه میرغلام محمدغبار، نه عبدالرحمن محمودی و نه شخصیت های مطرح روشنفکری آن وقت. هرچند میرغلام محمدغبار رهبر حزب وطن یکی از اعضای شش گانه کمیته تدارک برای تشکیل کنگره حزب دموکراتیک خلق بود، اما او به زودی این کمیته را ترک گفت و در تأسیس حزب شرکت نکرد.
هرچند سلطانعلی کشتمند از مخالفت میان غبار و تره کی وعبدالقدوس غوربندی از هوادارن خلقی امین از مخالفت موصوف با ببرک کارمل سخن می گویند، اما نکتۀ مشترک در ادعای آنها، اختلاف غبار با تره کی و کارمل بر سر برنامه و اهداف حزب بود.
میرغلام محمدغبار بعداً در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ در واقع انگیزۀ خروج خود را از کمیته تدارک بیان داشت:
«بعد از سقوط صدارت محمد داودخان(1963میلادی)یک دموکراسی از طرف دولت از بالا اعلان شد که سران حکومتی آنرا گاهی دموکراسی اسلامی افغانی و گاهی دموکراسی تاجدار می خواندند، و بعضی از منتقدین آنرا دموکراسی قلابی می نامیدند. در ضمن آنکه حزب های ساختگی وابسته ی دولت با شعار سوسیالیزم بمیدان آمد و با پشتیبانی دولت در خنثی کردن فعالیت های منورین صادق داخل عمل شد.»

ادامه مطلب در اینجا