X

آرشیف

حال دل

 

گــــر جلوۀ جمال تو گردد مـــــــۀ فلک
پروانه سان گِرد تو رقصان شود ملک

گویند راز دل شود از باده آشــــــکار
ما را چه مستی بِه زمئیِ لعل آن محک

از قـــاف تا به قــاف ندیدم قـــد و برت
دیدم هزارگلرخ و فرزان صفی به لک

از بسکه محو و بیخودِ عشق تو گشــته ام
در زنده بودنم بدل اُفتد گمــان و شک

اسلام دل ز کفر نگــــاه تو شـــد به هم
وقتی که تیر مژه به او کرد این کُمک

گشتم فدای رویت و چون شمع سوختـــم
پروانـــه وار گِرد تـــو گردیدم هـر شبک

دل شد اســیردامت و زخم نگــــاه خورد
پاشیـــــد غفلتت سر زخــــم دلـــــم نمک

ای خود غزل , شـــوم به فدائی تغزلت
کزدیـــــده میرسانی بــــه گوش دلــم گپک

گــوشی به نـالۀ دل در دام مانـــده دِه
تا دانی حال «واهِب»دلگشته یک به یک

صالحه وهاب واصل
20-دیسمبر –200- هالن
 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.