آرشیف

بتاریخ هفتم برج اکتوبر سال ۲۰۰۱میلادی قطعات وجزوتام های قوای نظامی اضلاع متحد ۀ امریکا تهاجم مسلحانۀ را درکشورویران شده افغانستان از اثرجنگهای داخلی بمنظور ازبین بردن حاکمیت طالبان وسازمان القاعده اغازنمودند . مدت چندی ملیشه های طالبان عقب نشینی کرده ودرضمن نیروهای رزمی شانرابسیج ساختند وبه یک مقاومت نیرومند مبدل گردیدند که حتی امروز درمقابل نیروهای جامعۀ جهانی مقاومت شدیدی را ازخود نشان میدهند . ترازنامۀ ده سال جنگ برای مردم افغانستان وهمچنان برای ثبات منطقه بسیار وحشتناک ومخرب تلقی میگردد . سازمان ملل جهان ده سال بعد ازشروع جنگ توضیح نمود که تعداد قربانیان ملکی نسبت به سال ماقبل آن بلند رفته ووضعیت امنیتی کشور افغانستان خرابتر گردیده است . به اساس راپورتخمینی جنبش صلح بین المللی بصورت عموم تا حال هفتادهزار نفر قربانی این جنگ شده که از آنجمله تقریبآ نصف آن مردمان ملکی وغیر نظامی میباشند . تنها بین برج جون واگست سال روان میلادی ۹۷۱نفر جان های شرین شانرا ازدست داده اند . ازشروع سال ۲۰۰۱ میلادی بدینسوبصورت کل بیشتراز۲۵۰۰ سرباز خارجی درجنگ افغانستان کشته شده که از آنجمله ۵۲نفر آن سربازان کشور فدرالی آلمان اند .  در اثر خشونت وزورگوئی درسال ۲۰۱۱میلادی در سراسر کشور درحدود اضافتر از۱۳۰۰۰۰نفر افغان مجبور به ترک دیارو خانه های شان شدند . جنگها ومنازعات ظالمانه وجابرانۀ تحمیل شده امروزی به پیمانۀ وسیعی درسراسرجهان شعله ور گردیده ودر مناطق بحرانی ومتشنج بصورت تدریجی ودوامدار سبب وخامت اوضاع امنیتی میگردد . سلطۀ حاکمیت وقدرت نمایی نظامی وحشتناک ومخرب دورۀ تاریک وبدنام تاریخی  بوش به بهانۀ مبارزه برضد تروریزم جنگهای فاجعه آمیزی رادرکشورهای همچو افغانستان وعراق از خود بجا گذاشت وامروز میتوان از آن چنین نتیجه گیری نمود که جنگ نمیتواند بصورت اجباری امنیت را تأمین نماید ، طوریکه اهالی ملکی درافغانستان از سالیان متمادی بدینطرف این موضوع را از همه خوبتر درک نموده اند . هرگاه همزمان دورنمای اجتماعی برای اهالی ملکی جامعه توسعه وانکشاف نیابد واحیای مجدد دولت در اثر اشتراک وسیع وهمه جانبۀ توده های وسیع مردم تقویه نگردد ، درینصورت دراثر استعمال قوای نظامی مسلح بیشتر وضع امنیتی روبه وخامت نموده وبدون امید بهتر شدن بحالت بحرانی ومتشنج باقی میماند . درینجا ست که جنگ بصورت دوامدار وهمیشگی نسبت به مبارزه بر ضدعلل وعوامل آن درزمان درست ومناسب قیمت تر ومشکل تر تمام میشود .
این جنگ خانمانسوز راجارج  دبلیو بوش دوم به شکل خشن ودروغین آن طرح ریزی نمود . قدرت های مداخله گر ومتجاوز به بهانۀ آوردن صلح وآرامش ، دیموکراسی ، تأمین حقوق و آزادی های زنان ورعایت حقوق بشر ، افغانستان را مورد تهاجم وحمله قرار دادند . درینجا ازنقش برجسته وبرازندۀ موقف زن در اجتماع افغانستان به اساس راپور های سازمان های مختلف حقوق بشر نابسامانی های را ازقبیل خشونت علیه زنان درزمان حاکمیت طالبان ، ازدواج اجباری دختران زیرسن ، تبعیض در تعلیم وتربیۀ قشر اناث وحجاب اجباری یادآوری مینمودند که حقوق آنها پایمال میگردد . معهذا جنگ منحیث مبارزه برای آزادی زن فروخته شدودرنتیجه بعد از ده سال به یک فاجعه ومصیبت وحشتناک مبدل گردید . درحقیقت امر ازحقوق زن حتی حرفی بزبان آورده نمیشود ، فیصدی بیسوادی ازسال ۲۰۰۱میلادی کمتر نشد ، بیکاری قشرجوان به شکل سرسام آوری بلند  رفت. کتلۀ عظیمی ازمردم افغانستان بصورت دوامدار ازگرسنگی رنج برده وزیرخط فقرزندگی نموده وبامشکلات وناهنجاری های مختلف اجتماعی ، سیاسی واقتصادی دست وپنجه نرم میکنند . ازتروریزم درسطح جهان جلوگیری شده نتوانست . اما ناگفته نباید گذاشت که در طی مدت ده سال جنگ ، یگانه چیزی که در افغانستان درحال ترقی وپیشرفت بوده، عبارت از کشت وزرع مواد مخدر وفساد اداری وخیانت دردوایر رسمی دولتی میباشد .
از قرائین چنین برمی آید که نه تنهامردم افغانستان ازین جنگ خانمانسوز خسته شده ، بلکه کشوراضلاع متحدۀ امریکا به شمول تمامی کشورهای سازمان ناتونیزخسته ودرصدد راه بیرون رفت وگریزاند زیرا بادادن تلفات نیروهای نظامی شان روزمره دربرابرخشم وانزجار ونارضایتی های مردمان سرزمین شان قرارگرفته وخصلت مردمی بودن نظام های شان نیزتحت سوال قرارمیگیرد . دروغ شاخداردیگری ازطرف متحدین جنگ یعنی سازمان نظامی ناتودرجهان ، تطبیق موعد خروج سحرآمیز سال ۲۰۱۴میلادی میباشد . تا پایان سال ۲۰۱۴میلادی تنها قطعات وجزتام های نظامی که در جنگ اشتراک دارند ، خارج میشوند . ناگفته نباید گذاشت که قطعات محدودی قدرت های بزرگ جهان بعد ازسال ۲۰۱۴میلادی نیز درافغانستان باقی میمانند . معهذا کشوراضلاع متحدۀ امریکا بدین ارتباط بازمامداران افغنستان در حال مذاکره بوده تا تعدادی از پایگاه های نظامی مهم رادرین کشوراحداث نماید . اینچنین پایگاه های نظامی نفوذ واشنگتن رادرکشورهای دارای منابع سرشارانرژی آسیای میانه ، اولترازهمه درکشورهای همجوارافغانستان ازقبیل ایران وپاکستان تقویت میبخشد . برای اینمنظور به احداث ۳ تا ۵ پایگاه نظامی ضرورت است : پایگاه نظامی بگرام ، مرکزفرماندهی فعلی اضلاع متحدۀ امریکا که به فاصلۀ ۷۵کیلومتری بطرف شمال شرق کابل موقعیت دارد . پایگاه نظامی کندهار درجنوب افغانستان وپایگاه نظامی مزارشریف درصفحات شمال کشور مدنظر گرفته شده است . درلست درخواست نظامی امریکا ، پایگاه نظامی شیندند درغرب افغانستان ( نزدیک به سرحد ایران ) وهمچنان پایگاه نظامی جلال آباد در شرق افغانستان یعنی یک نوع تختۀ تاخت وتاز برای عملیات های محاربوی بطرف پاکستان نیز قراردارد . بدینترتیب یک سلسله امتیازات برای تأسیس پروژۀ پایپ- لین نفت وگازویاحق استخراج آن وجود دارد تاآنرابحیله دردام خویش اندازند وبا الاخره ذخایر زیرزمینی نفت وگاز کشورهای نفت خیز ستراتژیک مهم آسیای مرکزی راتحت کنترول خویش درآورند . سرزمین افغانستان بین کشورهای ایران ، ترکمنستان ، ازبکستان ، تاجیکستان وپاکستان موقعیت داشته وقسمتی ازآن باکشور چین نیزسرحد دارد . این کشور  دارای بزرگترین اهمیت ستیراتیژیکی درمنطقه میباشد . همچنان پروژۀ پایپ – لین نفت وگاز اضلاع متحدۀ امریکا در شمال این کشورتا ساحل اقیانوس هند مورد نظربوده است . افغانستان از ده ها سال به اینطرف بحیث کشور ترانزیت موادسوخت فوسیلی بنابرموقعیت جغرافیایی اش بین ساحۀ نفتی ترکمنستان وگازدریای خزر واقیانوس هند توجه جهان رابه خود جلب نموده است . بنآ هرکه میخواهد درسیاست جهانی قرن بیست ویکم نقش رهبری کنندۀ راایفانماید ، باید مطابق متل وگفتۀ معروف بریسیسینسکی ( BREZEZINSKI) تختۀ شطرنج ایروآسیا راتحت تسلط وحاکمیت خویش داشته باشد وبرای رسیدن به این هدف ، کشورافغانستان یک حوزۀ کلیدی است . روی این دلیل همیشه مورد سوء استفادۀ ابر قدرت های جهان قرار میگیرد . اما ناگفته نباید گذاشت که این واقعیت را تاریخ باشهامت مردم غیور ، شجاع وآزادمنش افغانستان بارها به اثبات رسانیده که خلقهای هندوکش هرگز درتواریخ گذشته شکست را نپذیرفته  ودر آینده نیزنخواهند پذیرفت . فارس ها ، انگریزها وروسها درتاریخ درخشان این سرزمین رادمردان به این واقعیت ها پی برده واینرافقط باتاروپود شان نیزاحساس نموده اند . چنانچه درزمان سابق دومرتبه انگریزها وبیست سال قبل روس ها نیز درقضایای نهایت بغرنج وپیچیدۀ افغانستان با مقاومت مردمان آزادی خواه ، شجاع ووطنپرست این سرزمین روبروشدند وباشکست ننگین وشرم آوری مواجه گردیدند وبدون کسب هدف شان کشورراترک گفته اند . اکنون کشورپاکستان وسازمان جاسوس آی .اس.آی آن نیز از تاریخ مبارزات مردم افغانستان در مقابل اشغالگران ومتجاوزین آگاهی حاصل نمایند وبدانند که افغانها درمقابل حملات راکتی آنها درمربوطات ولایت سرحدی کنرها بی تفاوت مانده نتوانسته وبه قیمت جان های شرین شان ازوجب وجب خاک آبایی شان دفاع مینمایند . زمامداران پاکستانی باید ازشکست های تاریخی باداران شان در افغانستان بیاموزند وبه حملات ننگین وشرم آوری شان بالای مردمان ملکی وبیگناه ولایت کنر خاتمه دهند .
اتباع کشورهای متجاوز ومداخله گر ازدوام این جنگ رضایت ندارند وبرضد سیاست جنگ وخشونت درجهان اند . امروز درخود کشور اضلاع متحدۀ امریکا ۶۲ درصد مردم آن طرفدارخروج فوری نیروهای نظامی شان ازخاک افغانستان میباشد . همچنان رویهمرفته به اساس راپور یک پرسشنامه درحدود ۷۰درصد اتباع آلمان فدرال نیز به موفقیت وپیروزی جنگ درافغانستان عقیده نداشته و درحدود ۴۲ درصد آنهابدین نظراندکه ازتجارب قوای نظامی آلمان درهندوکش باید آموخت ودر آینده ازارسال آن بمنظورعملیات های محاربوی درخارج ازکشور جلوگیری نمود . بنابرین برنامۀ ضد جنگ قدرت های بزرگ جهان عبارت است از : آتش بس فوری بین نیروهای درگیر جنگ ومذاکرات صادقانۀ صلح بمنظورقطع جنگ وخونریزی وتأمین امنیت ،  کشتار مردمان ملکی وغیرنظامی بی گناه وتخریب منازل رهایشی وزمین های مزروعی شان بصورت فوری توقف یابد وازمنابع مالی ائتلاف جنگ برای پروژه های احیای مجدد وبازسازی مدنی افغانستان استفاده صورت گیرد . بدینترتیب شرایط مهم برای تأمین صلح وآرامش ایجاد خواهد گردید وافغان ها دوباره حاکمیت شانرا بدست خواهند آورد.
 
 
مؤخذ مورد استفاده :

 1. GEHRCKE, W . (2011): Dieser krieg ist eine Katastrophe. ND-Zeitung . 66. Jahrgang/Nr.234. Berlinausgabe . Freitag . 7. Oktober . Seite 2 .
2. STRUTYNSKI, P . (2011): Faustdicke Kriegslügen . ND-Zeitung . 66. Jahrgang/Nr.235 . Berlinausgabe . Sonnabend/Sonntag . 8./9. Oktober. Seite 1.

 
ش.انوری
برلین .آلمان ۱۰/۱۰/۲۰۱۱