آرشیف

چآنین گفت کای جوشن کــارزار
بر آسودی از چنگ یک روزگار

کنون کار پیش آمدت سخت باش
بهــــــــر کـــار پیرامن بخت باش

این بیت والاگهر از زبان شیوای فردوسی سخنور نادری جهان است که در گوش امیر تیمور طنین انداخت ،او نتوانست آرام بگیرد، هفت سال بدون رزم و پیکار روزگار بسر برده واز شمشیر وجوشن کار نمیگرفت.،ودوباره باوسایل جنگی خود روی آورد و عرصه ی کارزار را آماده دید و به جهانکشایی دست برد و بخشی از جهان آمیخته به فساد وجنگ وجدال را زیر فرمان ساخت. 
  مبازره جنرال عبدالرشید دوستم چون اسطوره یی در تاریخ زندگی میهن می درخشد  
 جنرال عبدالرشید (دوستم) فرزند نامدار کشور و تیمور  زمان ما که دشمنان قسم خورده ی مردم افغانستان اند،ذکر نام آن موی را بر اندام شان رست می سازد،در خور قدر و ستودنی است ویگانه شخصیت که میهن را از چنگال طالب ، طالب،داعش و دشمنان ددمنش نجات میدهد این جنرال کار کشته و با تجربه است و در گیر و دار ولایت فاریاب نقش آن برجسته و برازنده است. مردم میهن امید وار شدند که میتواند کشور را بسوی آرامی و رفاه سوق می دهد . دشمن باید بداند که آفتاب با دو انگشت پنهان نمی شود. وکلای سراسر کشور جهت جسارت و شهامت اش به احترام به فاریاب رفتند و فرزند رشید کشور را تقدیر نمودند.
نام جنرالدوستم در گوش وطنپرستان و جوانان ما طنین پر خروش دارد و چون خورشید در آسمان زندگی ما می درخشد .فرزند با ناموس وطن میداند که استعماربه کشور جفا نموده و پیکر کشور را نقب زده است.
رهبران گروهک طالب فرزند ناخلف آی. اس. آی اند و بخش دیگر آنها را به وسیله ی این مزدوران به پول می خرند علیه دست خویش قرار میدهند و به کشتن مردم و ویران کردن کشور ما گسیل میدارند.این شعار در نظر انها متروک و آن را لای خاکستر دفن نمودند .
روشن ترین حرف که مزدور بودن آنها را برملا می سازد نالش و زوزه ی ملا منصور آخن به ارتباط مرده ی پدر کلان شان جنرال حمید گل است و احساس می کند که بی پشتوانه گردیده است . او نمی داند که کله پز برخواست جایش چوچه ی آن می نیشیند.یکی دیگری از جواسیس سر سپرده امیر خیل است که در جنازه طالب اشک می ریزد که جنرال دوستم نسل کشی رفته است .این فاشیست درجه دار و رای دزد که با موتر مملو از کارت گیر آمد برای مردم مقهور و مظلوم میهن جنایات آن روشن گردید که خاءین کیست و دست کثیف پاکستانی ها از شانه های کیها بالا می کنند و نمی خواهند که کشور آرام گردد و این مزدوران دیگر در میهن به ویرانی دست نزنند.
یکی ازین مزدور صفتان بنام جنرال (طاقت) تبصره می کند که هر کس در افغانستان است اگر پشتون، تاجک، اوزبیک، نورستانی، پشه ی هزاره و یا هر مردم دیگر باشد پشتون است در حالیکه پشتون و افغان کلیمات مترادف اند و نمی تواند که افغان غیر از پشتون باشد.
آقای (طاقت) چرا آتش نفاق را شعله ور میسازد و نان خویش را در تنور آن پخته می کند.در شمال افغانستان همه اقوام شریف با هم برادروار زندگی می نمایند و تا زمانیکه (طاقت) بی طاقت نشد آنها در کنار هم بسر می بردند.و حالا دارد که وسیله ی طالب محیط شمال را به جنگ فرسایی تبدیل و الوده سازند.
طالب بعد از یوریش ناتو امریکا به کشور ،فرزندان اصیل پشتون قندهار،هلمند،زابل،کنر،جلال اباد،پکتیا،پکتبکا،خوست ……. به شهادت رساند و حالا دارد که اهداف استراتژیک دشمن را در شمال پیاده نماید که خوب و خیال است.
آقایان امیر خیل ، طاقت  و دیگر مغز گنده هایش بداند که ملت شدن پایه محکم اقتصادی و فرهنگی پخته کار دارد و هنوز در شرایط بد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی قرار داریم گرسنه گی، بیکاری ،فقر ووووو میهن را در منجلاب برده است و هنوز هم امیر خیل، طاقت خیل … بالای زخم ناصور مردم نمک می پاشند.همانگونه که زی، خیل….ایماق سجانی، ارتبلاقی … نامهای مشخص اند که با اقوام مختلف ارتباط می گیرد و نمی شود به یک نام همه فرا خواند و از نظر اتنیکی بی نهایت عقب مانده .
تا زمانیکه من، من امیرخیل، طاقت و … از یک گریبان سر نکشیم ملت نخواهیم بود و به حلوا گفتن دهان شرین نمی شود.
پشتون،تاجک، ازبیک،هزاره …..طبل انسانی بکوبید و برادری و یک رنگی را شعار بدهید و به هر کسی که افتراق و اختلاف را چاق می سازد با مشت بر دهانش بکوبید.
با نظرداشت این مقدمه آرزو می بریم ستر جنرال دوستم به درجه مارشالی ارتفا داده شود.
امان معاشر