آرشیف

2014-11-17

مولانا کبیر فرخاری

جناب (ساقی)

جناب( ساقی) 
در پناه و سایه ی لطف خداوند باشید.
آنچه از طرف تان به رشته ی نگارش آمده است قابل تامل و نگارش دقیق است .
چندی پیش روی موضوعی میان من و جناب (عزیزی) پا به عرصه نهاد و با پا در میانی محترم استاد (فضل) در دهان هردو قفل پند و هدایت نهادند و کلیدش را در جیب تعقل ما قرار دادند ولی مدتی سپری نشده بود که جیب ها را شیطان سوراخ نمود و کلید ها عمرش را به شما بخشید .
علی ای حال قرار آتی به پاسخ تان می پردازم :
قطعه زمین موروثی بین ما نا تقسیم بود در اثر کشمکش ها باز اختلفات چاق شد و با دندان سایی دو طرف یک مشت اراجیف را روی صفحات سایت ها ریختیم و خود را بار دیگر از نظر اخلاق و منش به سر زبنها بردیم .
از نظر ماهیت اجتماعی و سیاسی و شکل ظاهری مخالف هم می باشیم. 
1 – جناب شان البته به فکر خود شان شعری را علی رغم بشار الاسد به خورد رسانه ها دادند که کاملآ به ایده ی و نظر من سازگاری نداشت و علیه آن شعری را به زبان حقایق رویداد ها در سطح جهانی نگاشتم که آتش به جان محترم (عزیزی) افتاد و در تقابل بار دیگر وارد عرصه شد و زخم کهنه و خونین که ریشه عمیق در خاطر فرسوده ما داشت دو باره سر از بستر خاک بیرون آورد .
جنگ سوریه یک جنگ امپریالیستی است و از طرف استعمار آتش آن شعله ور شده و تا زمانیکه میلت ها و منابع سر شار ثروت نفت زیر سیطره انها نیاید و در چنبر شان قرار نگیرد،این جنگ پلید ادامه دارد و کشور سوریه علیه ان می رزمد و اله ی دست انها و کشور های ارتجاعی چون ترکیه ، عربستان سعودی،بحرین،اردن و ….. چون ستونهای پوسیده ی این جنگ ادمخور علیه سوریه و مردم ان قرار گرفته اند ، نمیگردد.
جناب (عزیزی) به طرفداری انها سر گردن شور میدهد و بیت می نویسد و در مورد شعر من و شعر اوشان میتوانید نظرات مردم با شرف کشور ها را مطالعه نمایید که در ارشیف سایت خواندنی جام غور نگاه داری شده اند.در مورد میتوان کتابها نوشت و نظرات کپتالیستی و سوسیالستی را با دقت نوشت و صحت و سقب هر یک را که از تجارب روز که جنگهای خانمانسوز را براه می اندازند کمک جست و حقایق را دور از تعصب و دید وسیع مطالعه نمود .جانب داری محترم (عزیزی ) به طرفداری امریکا گمانم امریکا را مسلمان و امریکا و انگلیس را مسلمانزاده میداند در حالیکه علامه صلیب در هر دو کشور به شمول روسیه در فراز کلیسا کردن افراشته اند و یکی با دیگردر مباینت دیده نمی شود و یا جناب شان جهان را لایتغیر می دانند و تصور میکنند که هنوز (برژنیف) در خر قدرت سوار است بنآ روسیه را با نظرات کهنه جستو جو می نماید .همینکه با امریکا در مخالفت بود کافر است. من جهان را دستخوش دیگر گونی و تغییر می بینم و چیزیکه از تغییر و خمیر مایه ی ان مبرا است خداوند است و دیگر همه ی عناصر جهان مهر تغییر را در پیشانی خویش در می یابد .
جهان در نظرم متشکل از عناصر تشکیل دهنده ماده است و بدون ماده جهان و این همه سیارات و زمین موجود نیست و موجودات در افق دید ما تجلی ماده است . جهان و کائنات را متشکل از ماده میدانم و برای همیشه وجود دارد .
در یک نویشته یی مرا ماده پرست قلمداد کرد و پاسخ دندانشکن و با منطق یافت و یاد آور شدم که اگر ماده (نان)نیابی می میرید و اگر آب و هوا نباشد خشک و فرسوده میشوید این هر دو ماده است و بدون انها با زندگی وداع می نمودید یا اصلآ از وجود تان جهان خالی بود و اگر از ماده انکار می نمایید در محل عبور و مرور موتر و یا به گفته ایرانیان اتو بوس میگذرید، اگر در مسیرش توقف کنید حتمآ جهان را پدرود می گوید که این خود اثر ژرف ماده است .توضیح این مسعله به درازا می رود و خواننده را گیج می سازد و اگر منظور موصوف عبادت و سجده به ماده باشد ، حرفیست نا روا و دور از اندیشه ی انسانی .پیشانی انسان که زیبائی ادمی را بهتر می نمایاند به سنگ و چوب هرگز سر فرود نمی اورد .
دگم اندیشی علامه جهالت و نا دانیست و من به مثابه انسان اکتیف و فعال می اندیشم و از نظرات ارتجاعی بدور ام .گرچه به گفته اقای (عزیزی) پیر فرسوده ام ولی از نظر تفکر و اندیشه کاملآ جوان و انسان با احساسم و با نظرات دور از منطق و فرسوده در مخالفت قرار دارم. کور انیشی جهان ما را به قهقرا برده و از پیشرفت و ترقی که در سایه تکنالوژی معاصر و علوم به میان امده به فرسخها فاصله داریم .
کشور اسرئیل که بیش از هفت ملیون نفوس ندارد اگر از جامعه بین الملل نه حراسد و مجوز بگیرد در ظرف چند روز تمام ممالک اسلامی را به وسیله ی الات ،اداوات و سایل جنگی تحت سیطره می اورد و کشور اسلامی در نقشه روی زمین پیدا نخواهد شد .
در سال 1364 اردون ،سوریه،مصرو مبارزین فلسطین با کشور اسرائیل سهیونیستی در مصاف شدند و در مدت شش روز اسرائیل نیم کشور پادشاهی اردن، بخش بزرگ مصر به شمول صحراه سینا ،بلندی های ژولان در سوریه که تا اکنون در تصرف اسرایل است و بیت المفدس را اشغال کرد و اگر جلو اسرائیل را جامعه بین المللی نمی گرفت حالا بنام این کشور ها در نقشه روی زمین که کشوری به نظر نمی خورد.
دین اسلام را ما از محتوا تهی نمودیم و انرا صرف به ریش و چند رکت نماز که اکثر مردم نه به مفهومش پی می برند و سوره های انرا کج و معوج میخوانند و فاقد معنی میگردانند .همین اکنون 95 فیصد ملا افغانستان قسمیکه لازم است قران را نمی دانند .
اسلام عقیده و عمل و کار و زندگیست. زندگی اخرت از زندگی دنیایی مایه میگرد و اییه مبارک :(ربنا آتینا فی الدنیا حسنه وفی الآخره حسنه ….)
موید این ادعاست اگر مرغ هما درینجا روی شانه ما نمیشیند در آخرت به کف دست ما تف نخواهد کرد .
با در نظر داشت آنچه در بالا تذکار یافت کمال مسلمانی در غرب است ، دروغ، ریا ، غیبت ، غصب دارائی مردم و خوردن مال انها، ادمکشی و دیگر کنش و واکنش در غرب دیده نمی شود ، فقر و گرسنه گی و بیکاری نیست و قوانین و مقرارات چون آب و هوا در زندگی ارج دارد و کسی یک موی تخلف ورزیده نمی تواند . از این جهت ویژه گی اسلامی را از ما گرفتند و درشتی های که در نظام کافری بود بما دادند.
در افغانستان کدام هند و یی مسلمان شده است واز مسلمانی ان به هندو های دیگر خبر میدهند، هندویی برای دیگران میگوید : او وقت مسلمان شده بود،چرس میکشید، دروغ میگفت، قمار میزد ووووو بنآ او را از وقت مسلمان حسابش کنید .
شما می بینید همه اعمال نا پسند را از وظایف مسلمانان بشمار می اورند.
اگر من و محترم (عزیزی) از این محیط انسانی نیاموزیم و درون خود را از آلایش و چرک پاک نکنیم و طرف یکدیگر دندان نشان بدهیم ، گناهش بدوش ماست .خداوند ما را هدایت کند که به کج راهه نرویم.
(ساقی)گرانقدر ادبیات ممتاز دارید و از قوانین اش آگاه اید .
بیا ساقی گل افشانیم و می درساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرح دیگر اندازیم .
مولانا کبیر فرخاری