X

آرشیف

جـهــــاد و انـتـحـــــــــار

 

مشاهده عنوان فوق طور آنی قدر  سوال بر انگیز است. اینکه جهاد ومقاومت در کجا ود چه زمانی وروی کدام شرائط ودلائل نتائج وآثار مرتب آن وغیره؟ این عنوان ناشی از آن میشود که ما تابع دینی هستیم که دارائی قوانین واساسات حیات بحش بوده.وبر اساس شالوده همین قواعد زندگی انسانها در همه ابعاد پی ریزی میشود.حال اگر دین یک نظام قانونمند برای همه انسانها باشد بایدیک سلسله مسائل را پیشبینی کرده باشد.مثلا اگر روزی پیروانش مورد تجاوز قرار گرفتند ویا مظلومی دیگری مورد تجاوز قرارگیرد درانصورت چه باید کرد؟ در چنین حالتی باید قوانین موجود باشد تا انسانها وبخصوص مسلمانها حرکت خودرا در مسیر آن توجیح کنند.

جهاد کلیمه است که در افغانستان بیشتر از هر گوشه جهان کار برد دارد.این واژه در یک مقطع زمان افتخار آفرین ودر مقطع دیگری زمان افغانستان را به آشوب کشانیده است .تا زمانیکه این واژه در مورد ومسیر اصلی اش کار بر د داشته باشد افتخار آفرین است واما زمانیکه وسیله برای أهداف دیگران گردد نکبت زا است. حال باری دیگر طالبان افغانستان مجاهدین سابق را به جهاد فرا خوانده اند روی همین دلیل خواستم تا فراموش نشده دوباره جهاد ارکان وشرائط آنرا بیاد دوستان بدهم تا در مورد این واژه بخاطر پیامد های دهه های أخیر واستفاده سوء گروه های وابسته به اجانب ازین کلیمه مقدس بد بین نشوند.

تعریف جهاد:

تعریف جهاد خیلی ساده است.جهد کوشش و زحمت کشی معنی لغوی آن است و دراصطلاح وقتی بکار برده میشود که مسلمانان به اساس امر  امیر وامام صالح بخاطر دفاع از اسلام ویا مسلمانان در برابردشمنان خویش بمقابله بپردازند ودرین راه جان ها ومال های خودرا نثار کنند.تا جلو تجاوز را مهار وحکومت اسلامی را استوار سازند.

از تعریف فوق حالت های ذیل جداست .اگر کسی در نیتجه جهاد ثروتمند شود وجهادش با وصف پیروزی نتائج مورد انتظار را نداشته باشد بحال این مجاهد باید گریست.چون این همه تلفات نتائج معکوس را تحویل داده است وتمام حرکاتش در مسیر مخالف نصب العینش بوده.ثانیا اینکه در جهاد افراد حق گرفتن غنیمت را ندارند اموال بدست آمده مال همه مردم وتحت نظر امیر صالح در بیت المال محفوظ میباشد.اگر افراد در نتیجه جنگ مال مردم ودولت را به حود تخصیص دهند باز هم اثر یکه بر جهاد مر تب است بدست نیامده. طبق فرموده پیامبر بزرگوار اسلام حرمت این مال حتی به اندازۀ یک خرما از دزدی هم بد تر است. بلکه دزدی با قتل وغارت بحساب میرود. لذا حساب کسانیکه از طریق جنگ بنام جهاد یا تاراج قافله اموال بدست آمده را در دیپو های شخصی خود ذخیره میکنند از حساب مجاهدین شرعی ودینی جداست.آنها مجاهد به خواست ونوع خود شان اند که تعریف شرعی ندارد.

سوم اینکه جهاد به امر امام ویا امیر پذیرفته شده مسلمین باشد که ادارۀ کشور اسلامی را به عهده دارد. واین جهاد در دو مرحله قرار دارد.

 

جهاد اصلی:

جهاد عقيدتى و ابتدايى که جز با امر و اذن امیر قبول شده و عادل جايز نيست; يعنى مسلمانان نمى‏توانند، خودسرانه به اين كار اقدام کنند، به تعبير ديگر، تا موقعى كه از جانب امیر ورهبر عادل، مصلحت انديشى صورت نگيرد و فرمانى صادر نشود، هيچ كس حق جهاد عليه كفار را نخواهد داشت. چون اسلام نام این امر را نفیر عام گذاشته وهمین است معنی شرعی آن.در جهادیکه آمر صالح- نفیر عام-  دار حرب- مال بیت المال که تحت نظر مسئول مشخص وجود نداشته باشد به اسلام ارتباط ندارد. نمیشود هر گروپ بخاطر منافع شخصی ویا مصلحت دیگران دست به سلاح ببرد مردم را قتل و دارائی های عامه را چپاول کند وبگوید از بر کت جهاد وضعیتم خوب شده چون در جهاد سر مایه دار شدن نیست بلکه تلف مال در کنار تلف جان است. وبه همین تر تیب محل جهاد از طرف شارع دار حرب بیان شده جائیکه حکام کافر- صدای آذان خاموش واحکام شریعت باطل ولا إجرا إعلان شود .اگر وضعیت چنین نبود باز هم جهاد جهاد شرعی نیست ونباید مسئولیت آن بدش دین گذاشته شود، بلکه این مدعی دین است که باید همه مسئولیت هارا بدوش بگیرد چون ثمره این نوع جهاد مال افراد خواهد بود لذا مسئولیت آن نیز باید فردی باشد.

جهاد دفاعى:

علمای دین موضوع جهاد دفاعى را دو چيز مى‏داند: اول اين كه مسلمانان مورد هجوم كفار قرار گيرند و اين هجوم کل اسلام را تهدید کند دوم اینکه اراده استيلا وغلبه بر بلاد مسلمانان را داشته باشند که اسارت و آوارگى و اخذ اموال مسلمانان را در پى داشته باشد. در چنين شرايطى، بر همه مسلمانان، اعم از زن و مرد، واجب است تا به فرمان امام ویا امیر لبیک گفته تحت حکم امیر واحد تمام إحکام جهاد را رعایت کند.در اسلام راه رفتن سه نفر در راه بدون آمر وکلان اجازه نیست لذا جهاد بدون امر امام نیز مشروعیت ندارد والا هرج ومرج وانارشسم را ببار میآورد که نتائج بس زیان بار خواهد داشت. همان است که جهاد دفاعی گاهی منع میشود

چون از دیگاه اسلام ظلم از کفر بد تر است چنانچه اگر کفار علیه ظلم یک حاکم مسلمان دست به اقدام شوند وبه امور دینی مردم کاری نداشته باشند و  مسلمانان را در اقامه شعائر اسلامى ابقا کرده، آزاد بگذارند و به وجهى از وجوه در احكام آنان [مسلمين] تعرّض نكنند، در اين صورت ضرورى است كه از وجوب جهاد منع كرده يا تحريم شود؛ زيرا زیان به نفس و آسيب‏ رساندن به جان بدون اذن شرعى جايز نيست، زیرا قبلا عرض کردم یکی ازشرائظ فرضیت جهاد دار حرب است که تمام احکام شرعی مراعات گردد.
اما اگر كفّار محو اسلام و اندراس شعائر آن و عدم ذكر محمّد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و شريعت او را هدف خود قرار دهند، در اين صورت، در وجوب جهاد اشكالى نخواهد بود، حتى اگر مستلزم همراهى با حاكمى جائر باشد، لكن بايد به قصد دفع كافران از امحاى اسلام و شريعت اسلامى باشد و نه حمايت از سلطان جابر وامیر ظالم.{الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم}ملک با کفر ادامه پیدا میکند اما با ظلم نا پایدار است.

جهاد عرب ها در افغانستان و افغانها در کشور های دیگر:

 

راز سخن در کجاست.؟طوریکه در جهان اسلام دیده میشود مسلمانان وآن هم کسانیکه خود رداء وچپن جهاد را بر تن کرده اند خیلی سر گردانند ودر جهت ادای این وجیبه فاصله های بس طوللانی را می پیمایند در حالیکه نه امیر شان معلوم است ونه هم به کسی بیعت کرده اند ونه هم کسی من حیث امیر مسلمین ایشان را بکمک خواسته است. خیلی شگفت انگیز است که مسلمانان بدون امیر وبی مهار کشور های اردن لبنان مصر مرکز یمن الجزائر وغیره که هم عرب تبار اند  بجای نجات فلسطینان دل شان به افغانستان میسوزد .با بستن زاد وراحله به دره ها وکوه های افغانستان سنگر میگیرند تا افغانستان را از اشغال نجات دهند .بهتر نیست ایشان بجای افغانستان به کمک فلسطینی ها بروند.وبه همین تر تیب دیده میشود که مسلمانان پاکستان وافغانستان  در جاده ها بخاطر نجات فلسطینیان به راه پیمائی می پردازند وگاهی هم با احساسات دست به ویرانی میزنند.از نظر من بهتر این است تا مسلمانان جهان عرب یکجا به داد فلسطینیان برسند وافغانها وایرانی ها وپاکستانی ها به مشکلات خود برسند .روند فعلی به این معنی ست که من خانه تورا حفاظت میکنم وتو خانه من را.پس بهتر است هر کس خانه خودرا نگهداری وحفاظت نماید.

 

جهاد وانتحار:

 

 در جهاد ومقاومتیکه از لحاظ دین مشروعیت گرفته وجود امام واحد شراط است پیغمبر اسلام می فرماید{ کسیکه بمیرد وبیعت با امیر وامام نداشته باشد مرگ آن مرگ جاهلیت است}، اما متأسفانه در سده های اخیر مسئله جهاد، ترور و حملات انتحاري در يک رديف  گنجانده شده است. در اين مقاله تلاش شده است به شکلي مختصر مرزهاي تفکيک اين فريضه ديني با مسئله ترور و حملات انتحاري تبيين وتعیین شود. واینکه انتخار به هیچصورت مربوط به احکام دین نیست.

تروریسم وجهان اسلام: پدیده طالب والقاعده مربوط به جهان اسلام نیست بلکه سر نخ در جائیست که از ایشان حمایت میکنند.مثلا از حکومت طالبی هیچ کشور اسلامی به استثنای سه مهره آمریکا دفاع نکرده است. اگر طالب والقاعده  من حیث گروه ترورست معرفی گردد ،باز هم حامیان ومؤ سسین شان کاملا روشن است. سه کشوریکه گروه طالبان را برسمیت شناخت بدون تردید از همان زمان تا کنون از حمایت ایالات متحده نیز بر خوردار اند وبازو پایگاه آمریکا در منطقه بحساب میروند.هیچ یکی از کشور های اسلامی دیگر حکومت طالبان ورهبری اسامه را برسمیت نشناخت خصوصا کشور هائیکه  آمریکا آنهارا به حمایت از تروریسم متهم میسازد. تنها سه کشوریکه تحت حمایت آمریکا قرار دارند به دفاع وحمایت از طالبان بر خاستند.اما در جهان علیه کشور های اسلامی دیگر تبلیغ صورت میگیرد ودولت های غربی هر گز این سه کشور حامی طالبان را بنام حامی تروریسم یاد نکردند بلکه همیشه از ایشان دفاع نموده اند.که نهایت شگفت انگیز است.مال از آمریکا وایادی آن است ورسوائی آن از جهان اسلام؟
 

خصوصیات جهاد در اسلام:

در ارتباط با جهاد اسلامى، بايد گفت، چون هدف اسلام، هدايت مردم و به اهتزاز درآمدن پرچم توحيد، ديانت و حقيقت است، در امر جهاد ‏به نكاتى توجه شده است كه جهاد اسلامى را از جنگ هاى ديگر ممتاز مى‏سازد که در اين مجال به چند مورد آن اشاره مى‏شود: 
الف) در نگاه اسلام حتى در هنگام پيكار با كفار، سپاه اسلام حق ندارد از كسانى كه در پيكار مشاركت ندارند، سلب امنيت كند، بلكه موظف است،‏ حقوق آنات را به رسميت ‏بشناسد؛ چنان كه حق ندارد در جنگ، رفتار غير متعارف و خشن از خود نشان دهد.
 لذا انتخار که همیشه افراد بیگناه وملکی را قربانی میگردد بطور کل با جهاد ارتباط ندارد.وانتحار عمل خود کشی است که از لحاظ دین حرمت آن ثابت است.
ب: وقتى كه رسول خدا لشكرى را گسيل مى‏كردند، به ایشان اين گونه سفارش مى‏نمود: به نام خدا و به خاطر خدا و در راه خدا و بر آيين رسول خدا حركت كنيد، به دشمن شبيخون نزنيد و آنان را مثله (قطعه قطعه) نكنيد و كيد و خدعه نزنيد و پيران و كودكان و زنان را نكشيد و جز در حال اضطرار، درختى را قطع نكنيد. } این بود مسیر وهدف جهاد پیامبر اسلام. با عنايت وتوجه به اين سفارش رسول اکرم (ص)، حرمت برخي از حملات به شهرهاي بي دفاع به بهانه مبارزه با دشمنان کاملا روشن است.

ج- وقتى پيامبرص  فرماندهى را براى جنگ تعيين مى‏نمودند، او را به تقواى الهى سفارش مى‏كردند، سپس مى‏فرمودند: به نام خدا و در راه خدا كارزار كنيد، خدعه، خيانت و مثله نكنيد و فرزندى را نكشيد، كسى كه به يك بلندى پناهنده شد به قتل نرسانيد، درختان را آتش نزنيد و آب را نبنديد و درختان به بار نشسته را نبريد، مزرعه را آتش نزنيد و حيوانات را نكشيد…  ما می بینیم که بسیاری با شعار اسلام هم اطفال هم زنان وهم کهن سالان را به قتل میرسانند ودر حتان را قطع وآب را بالای مسلمین قطع میکنند در خالیکه پیغمبر خدا این عمل را علیه کفار هم اجازه نمیدهد. اما طالب والقاعده همه اینهارا انجام میدهند پس این کار چه مناسبت با اسلام دارد.؟
 

نتیجه ونکته قابل توجه.:

از آيات قرآن كريم و سيره پيامبر اكرم ـ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ مى‏توان چنين استفاده كرد كه اگر امام عادل تشخيص دهد كه در شرايطى، جهاد عليه كفار اثر مفيد و مثبتى ندارد، مى‏تواند از جهاد خوددارى كند، به ويژه اگر گروه كفار، تقاضاى صلح و ترك مخاصمه و همزيستى مسالمت‏آميز داشته باشند و رفتارى كه حاكى از توطئه و فتنه‏گرى عليه مسلمين باشد از خود نشان ندهند. چنان كه پيامبر اكرم ـ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله ـ در حديبيه با مشركان قريش، معاهده عدم تعرض به يكديگر را امضا و يا پيمان همزيستى مسالمت‏آميز و عدم تعرض را با يهوديان اطراف مدينه امضا كردند و تا زمانى كه آنان پيمان‏شكنى نكردند، نبى خاتم، اقدام به شكستن پيمان نكرد.
قرآن كريم به صراحت ‏به پيامبر مى‏فرمايد: «و ان جنجوا للسلم فاجنح لها و توكل على الله… و ان يريدوا ان يخدعوك فان حسبك الله هو الذى ايدك بنصره و بالمؤمنين.‏» (16) 
يعنى: اگر (كفار) به صلح گراييدند، پس تو نيز بدان بگراى و بر خدا توكل كن… و اگر مى‏خواهند، با تو نيرنگ كنند، پس همانا خدا تو را كافى است. او كسى است كه تو را به نصرت خود و به وسيله مؤمنان تاييد كرد. 
علامه طباطبايى در
 تفسیر المیزان آیه مبارکه را چنین تفسیر مینماید: اگر دشمن به سوى صلح و روش مسالمت‏آميز رغبت كرد، تو نيز به سوى آن متمايل شو و به خدا توكل كن و مترس از اين كه مبادا امورى پشت پرده باشد و تو را غافل گير كند و تو به خاطر نداشتن آمادگى نتوانى مقاومت كنى، چه خداى تعالى، شنوا و داناست و هيچ امرى او را غافل گير نكرده و هيچ نقشه‏اى او را عاجز نمى‏سازد، بلكه او تو را يارى کرده و كفايت مى‏كند. 
«لا ينهاكم عن الذين لم يقاتلوكم فىالدين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبروهم او تقسطوا اليهم ان الله لا يحب المقسطين….» (18) 
يعنى: خداوند متعال، شما را از دوستى و دادگرى نسبت‏ به همه كسانى كه با شما به سبب پاى‏بنديتان به دين جنگ نكرده و شما را از وطن‌هايتان نرانده‏اند، نهى نمى‏كند كه با آنان به عدالت و انصاف رفتار كنيد، چرا كه خداوند مردم عادل و دادگستر را دوست دارد. تنها از دوستى كسانى نهى كرده است كه با شما سر جنگ دارند و سر مساله دين با شما جنگيدند و شما را از ديارتان بيرون كردند و در بيرون كردنتان پشت‏ به پشت هم دادند، خدا شما را از اين كه آنان را دوست‏ بداريد، نهى فرموده و هر كس دوستشان بدارد، ستمكار است و ستمكار
در جهنم است.

 

آیا جهاد بخاطر مسلمان ساختن کفار تا حال فرض است.

 

جواب این سوال منفیست چون پیغمبر اکرم صلی الله وسلم جهاد را بخاطر اتمام حجت ورساندن احکام دین انجام میدادند وحال بطور کافی اتمام حجت شده است ونیاز نیست مردم را بزور شمشیر به اسلام دعوت نمود.در مواردیکه جنگ ها وغزوات صورت گرفته آن دفاع از مسلمانان تحت ستم ودفاع از داعیه مسلمانان بوده که مورد تجاوز مشرکین ویا ملحدین قرار میگیرفت.حال اگر کسی به اسلام ومسلمانان حمله نکند نیاز نیست بجرم کافر بودن به رخش شمشیر کشید.اگر اسلام در هر گوشه دنیا مورد حمله قرار میگیرد بر مسلمانان واجب است تا پاسخش را بالمثل بدهند واین فرمودۀ خداوند است{اگر بر شما تجاوز کردند شما هم جواب بالمثل بدهید}والا دین تکمیل وحجت تمام شده هر کس میتواند با حفظ حرمت واحترام دیگران به هر عفیده که هست پهلو هم زندگی کند واین دستور خداوند است.

اسلام همیشه صلح را بر جنگ ترجیح داده بشرط آنکه این صلح مرادف با قبول ذلت وتسلیمی نباشد.اگر یک جهت تجاوز کند ودیگری تسلیم شود آنرا صلح نه که تسلیم بزور میگویند مثل اینکه دزدی در نیمه شب داخل خانه شود وبزور تمام اثاثیه زندگی را با خود ببرد درین صورت شخص بگوید من طرفدار جنگ نبودم همه پول ودارائی خودرا تسلیم دادم این صلح پسندی نیست بلکه تسلیمی با زور وجبر است.آنچه صلح نامیده میشود احترام متقابل وشناختن حق یکدیگر است.در صورت تجاوز، دفاع وجهاد حق وواجب است.اگر کفار مائل به صلخ باشند از طرف مسلمانها بهانه تراشی اجازه نیست خداوند فرموده در صلح وهمزیستی پیشقدم باشید واگر کدام تشویش از مکر دشمن داشتید آنرا به خداوند ج خواله کنید او از شما حمایت میکند.اگر شما مسلمان باشید؟

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.