آرشیف

2015-1-28

گل رحمان فراز

جامعه سالم؛ در گــــــــــــرو انتخابات سالم

 

این روز ها حال و هوایی کشورمان باز هم بوی انتخابات می دهد. انتخابات یکی از مهم ترین مقاطعی که مقامات و مسئولین فرصت پیدا می کنند تا بیشتر متوجه اهمیت نگاه و نظر مردم در مورد خود شوند.
زمان انتخابات، بهترین زمان و بهانه است برای آن کسانی که از طریق رای مردم، عهده دار پست و مقام شده اند، گزارش دهند چه کرده اند و آنهایی که میخواهند این امانت را تحویل بگیرند، بگویند که برای عهده گرفتن سرنوشت و آینده بیش از 30 میلیون نفوس مردم افغانستان، چه اهداف و برنامه های دارند. از یک سو نامزدان ریاست جمهوری تلاش دارند تا با گذاشتن انگشت روی نقطه ضعف و کمبودی های دولت فعلی و برنامه برای حل آنان خود را مطرح کنند و به این صورت مردم را متوجه خود بسازند و از سوی دیگر، حکومت قبلی که روزهای پایانی عمرش است، تلاش و کوشش دارد، تا دستاور هایش را بسیار بزرگ جلوه دهد و بدین گونه قدرت را به رئیس جمهور بعدی تحویل دهد.
هدف انتخابات رشد همه جانبه ای کشور است و اگر این طرز دید وجود نداشته باشد، انتخابات نمی تواند به هدف و مقصود نهایی خود دست یابد. اما بعضاً در این روز ها دیده میشود که کاندیدان ریاست جمهوری طور دیگری فکر میکنند. بعضی با پول و مهمانی های کلان می خواهند رای به دست آورند، بعضی دیگر با انتقاد و یافتن نقطه ضعف های دیگر کاندیدان میخواهند خود را به چوکی ریاست جمهوری نزدیک تر کنند و بعضی دیگر، با عکس های یادگاری میخواهند نشان دهند، که از هر کس به این پست و سمت، لایق تر اند.
اما با گذشت چند هفته از آغاز مبارزات انتخاباتی، هنوز بسیاری از کاندیدان برنامه ای مشخص و جامعی را ارائه نکرده اند. کاندیدانی که نیز برنامه هایشان را ارائه کرده اند، چندان دلچسپ نیست و نتوانسته اند دل مردم را به دست آورند. 
شرط اول برای داشتن جامعه ای سالم، داشتن حکومتی سالم است و این میسر نیست مگر اینکه بهترین شخص و بهترین کاندید به ریاست برسد و این وظیفه مردم است که بهترین را انتخاب نمایند. چون خوب و بد این امر مستقیماً بر زندگی آنان تاثیرات فراوان خواهد داشت. بدون دلیل نیست که در بعضی کتابها، گفته شده است که مردم به حاکمانشان بیشتر شبیه هستند تا به پدرانشان. این سخن این معنا را می رساند که مردم و جامعه خوی و خصلت رهبرانشان می میگیرند و این مهم است که جامعه و یک کشور چه رهبری داشته باشد.
اگر این رهبر و زعیم، شخصی باشد که به تعصبات قومی، سمتی، زبانی و مذهبی و … دامن بزند، دستش به فساد آلوده و آغوشته باشد، دارای مفاسد اخلاقی و اجتماعی باشد و هیچ هدفی هم برای بازسازی، انکشاف و ترقی کشور نداشته باشد، مسلماً جامعه هم به سمت همین مسائل ناخود آگاه کشانده می شود ولی اگر زعیم شخصی دانشمند، عارف، تحصیل کرده باشد که نه قوم برایش مهم است، نه زبان و نه موضوعات اختلافی دیگر، بلکه برایش لیاقت و شایستگی اهمیت دارد و هدفی جز آبادانی و ساخت جامعه ندارد و درد مردم برایش درد و راحتی مردم برایش خوشایند است، چنین جامعه خود به خود به سوی وحدت و پیشرفت سوق خواهد یافت و هیچ کس نمی تواند جلوی چنین ملت واحد و یک دست را بگیرید. آنگاه است که مشکلات جامعه کم می شود، اختلافات و تبعیض ها کاهش می یابد و جامعه، جامعه ای سالم خواهد شد.