آرشیف

2023-6-26

عثمان نجیب

 تناسب نمونه از دزدی ها: 5000000$ ضرب 20 = 100000000= 1% محب

 

قیمت هر قصر:

۵ میلیون ضرب بیست نفر دزدان غیر پشتون = صدمیلیون دلار= یک فیصد دزدی، تنها محبِ پشتون، رییس شورای امنیت غنی. بدنامی نصیب غیر پشتون. نتیجه‌ی پروپاکندای منفی.

– در دیدگاه (کامنت) آقای عمر صدیق بخوانید که حقیر را به گم کردن تهدید کرده هههههه

 

برخی ها!

باخرد بحث کنید نه با خریت.

 

دو روزی که گذشت آقایانی، با همان تربیت منفی خاص خانه‌واده‌‌گی شان که دارند، با نوشته هایی در فیس‌بوک و مسنجر، و فرستادن تهدید‌ها و دشنام های بسیار بازاری،‌ مرا سرزنش کردند، تا ماجرای شمال را فراموش کنم و یادی هم از جنایات پشتون سیاسی و خیبری و جابه‌جا سازی‌های بیش‌تر ملیشه های پاکستان و ‌جنگ‌جویان پشتون تبار خیبر و آی اس آی نه کرده و از گفتن حقیقت بدبختی وطن خود‌داری کنم.‌ ار چند تعداد این گونه افراد از انگشتان یک دست هم زیاد نیستند. ولی مهم آن است که اینان شناسایی شوند. تا مردم ما، مار های داخل آستین‌های شان را بشناسند. درست است که رهبر نماهای خاین و وطن‌فروش در تمام کشور وجود دارند و ۹۹ درصد رهبر نماهای شمال و غیر پشتون هم کدام برتری نسبت به پشتون نه داشته در وطن‌فروشی کم‌تر از رهبرنماهای پشتونِ جنوب ‌و شرق و غرب کشور نیستند. مگر،‌ ۹۹ درصد رهبرنماهای شمال و غرب و شمال‌الشرق و غیر پشتون به طور مجموع در سراسر کشور یک برازنده‌گی خاص از رهبران وطن فروش پشتون دارند. آن برازنده‌‌‌گی این است که اینان فروشنده های دست اولِ‌ وطنم نیستند.‌ اینان دست‌شویان و دست‌مال گیران دست رهبرنماهای پشتون، یعنی مزدورِ مزدورِ مزدور اند. حتا در وطن فروشی هم در ردیف دوم‌‌‌‌ و‌‌ سوم قرار دارند و وطن فروشانِ همه‌شمول ‌و بی صلاحیت اند. ‌و دیدیم که باداران پشتون شان حتا برای اینان مجال نفس کشیدن را نه دادند تا خود را برای فرار جمع و جور  می‌کردند. در حالی که همه ارکان پشتونِ دکان‌های سیاسی کرزی غنی به شمول عبدالله پیش از اینان و پیش از تسلیم دادن نظام به طالبان نیابتی آمریکایی و پاکستانی و جهانی، سال ها پیش و در غیبت این بی‌خبران نا بخرد همه دارایی های نقدی چور کرده شده‌‌ی شان را به خارج منتقل ساخته و برای جای‌داد‌های غیر منقول شان هم ضمانت های رایگان حفاظتی عدم تعرض یا مصادره از باداران مشترک خود شان و طالبان، یعنی آمریکا گرفتند. در حالی که من با اطمینان کامل و شامل می‌گویم، حالا یک رهبر نمای خاین غیر پشتون، برای حفظ جای‌‌داد‌هایش هزینه‌های نجومی ماهیانه یا سالانه می‌پردازد. آن هم که اگر روزی آن جای‌داد ها را برای شان بسپارند، طویله‌هایی بیش نه خواهند بود. البته هم‌زمان تحرکات برای اشغال شیرپور، که به موافقت کامل کرزی و برای بدنامی مارشال فهیم صورت گرفته بود،‌ من همان اصطلاح معروف (پشتون در دل می‌زند و غیر پشتون در گِل) خودم را به آنان گفتم. چون آقای قانونی آن درد ماهر و وطن‌فروش، داماد پشتون ها، یک مجلس شرم‌گینانه‌ی خبری در تالار کنفرانس های خبری وزارت اطلاعات و فرهنگ داشت. و نیازی نه بود که آن سیاهی دزدی مشترک شان با پشتون سیاسی را به نام همه غیر پشتون ها ثبت می‌کرد. چنانی که ده سال و اندی بیش به کرات نوشته ام، دوباره می‌نویسم: ام‌روزه در شیرپور در چهار سوی کابل و در تمام کلان شهر های افغانستان گردش کنید و آسمان خراش ها را ببینید،‌ قصرها را ببینید، مکان های بازرگانی ۹۵ درصد از جمله بانک های مربوط به پشتون ها اند. هریک را ببینید.‌ نه تنها صدمه‌یی نه دیده اند، بل رشد حمایتی هم کرده اند. بهترین موقعیت های بازرگانی از داودزی مارکیت تا تمام زی ها و خیل مارکیت‌ها و بلند منزل‌ها حتا با نام های پاکستانی و تقلیدی انگلیسی تاوَر از پشتون است.‌ گمرکات، مرزهای اقتصادی، وزارت مالیه و همه شاه‌رگ‌های بزرگ اقتصادی دست پشتون است. ولی نام از غیر پشتون بد است و تا ابد چنین است. در مباحث سیاست و مزدوری به انگلیس و آمریکا و پاکستان و روس دست بلند اول و بالا از پشتون است و غیر پشتون را هیچ کسی تحویل نه می‌گیرد. تاریخ افغانستان غیر از احمدشاه درانی که دست‌پرورده و تربیت شده‌ی شاهان و امپراتور های پارسیان و ایران بود،‌ و لشکریانش همه ازبیک و تاجیک و کم‌تر پشتون بودند. دگر همه اولاده و نواسه نبیره‌ی او به مزدوری انگلیس تن داده و پسر پدر را کُشت یا برادر برادر را قتل کرد و کشت و کور و زندانی کرد و کاکا برادزاده را و یا برادرزاده کاکا. هیچ کدام آنان بدون نوکری به روس تزار یا به انگلیس زنده‌‌‌گی نه می‌توانستند، آنانی که مانند تره‌کی یا حفیظ‌الله امین به دستور روس،‌ یا دگر منابع استخباراتی قصد جان یک دگر را داشتند، تردستی پیروزی را به نفع امین ختم کرد. ولی هرگز کسی نه گفت که این یا آن شان خاین بودند. هنوز هم القاب بلند بالای مزدوری و وطن‌فروشی و قتل پدر و برادر را به آنان دادند. همه بای‌گانی های خبری جهان و‌ دست‌گاه های استخباراتی دنیا به ویژه انگلیس و روس و آمریکا و‌‌ همه پشتون سیاسی از خادم تا حاکم و‌ از چپی تا راستی و از درانی تا غلزایی می‌دانند که تقاضا و توافق برای لشکر کشی قشون شوروی در افغانستان پس از یازده بار تقاضای رسمی تره‌کی و امین صورت گرفته است. این که تاریخ پروپاگندای جعل و تصادف را به پای شادروان ختم کرد، این موردی‌ست که هزاران بار به اثبات رسید، تا آن‌جا که رهبر خودشان گفتند قربانی سیاست های اشتباه شوروی شده اند. ولی تا ام‌روز کسی به آن وقعی نه گذاشت. زیرا تأثیرگذاری پروپاگندای منفی هزاران بار بیش‌تر از پذیرش توضیح واقعیت منتهی به حقیقت است. در مقاله‌ی مفصلی منتشره‌ی چند سال پیش نوشتم که پروپاکندا های دروغ،‌ اثرات منفی زیادی دارند تا پذیرش مثبت‌گفتاری‌ها. با آن که خردورزان هیچ‌گاهی پروپاگندا را از دری‌چه‌ی منفی نگاه، تعبیر و تعریف نه می‌کنند. ولی نه توانستند راهی بر اثر گذاری مثبت گفتاری در انسان و جوامع انسانی بیابند. این اثرگذاری های مثبت‌گرایی، فقط زمانی مورد قبول عام مردم قرار می‌گیرند که خود مردم از ناحیه‌یی، یا ضربه های اقتصادی، جانی و حیثیتی و سرزمینی ببینند و یا هم دگر نتوانند از آن‌چه بالای شان آمده انکار کنند، به ویژه که توان و توانایی دفاع حتا از نوامیس خود را هم نه داشته باشند. آن‌گاه داروی رسیده پس از مرگ شان است. این مرگی‌ست، خود خواسته. زیرا در کشور خود، دیدیم که هیچ کسی در هیچ گوشه‌یی از مناطق غیر پشتون‌نشین دست از هم‌کاری مخفی و علنی با طالب نه برداشتند. و یا به پیروی از امر فرمانده خاین محلی و ولایتی به طالب و به غنی و به کرزی و به ذلیل‌زاد سر تعظیم و تسلیم فرود آوردند. نتیجه را هم حالا می‌بینیم. من چند روز گذشته با یکی از دوستان ارج‌مندم پیرامون جریاناتِ نقل و انتقالات و حوداث شمال صبحت تلفنی داشتم. خطوط برداشت مان درست یکی بود. جایی هم در موردِ ساختار قصر های رهبر نما های غیر پشتون گفتیم. ایشان دلیل بسیار قانع کننده و استوار بر خِرَد گفتند این‌چنین: (به طور مثال در شمال، قصرسازی استادعطا را فکر کو، می‌دانی که مه مخالف استاد عطا هم هستم. ولی فکر کنیم که قصر‌  استاد عطامحمد نور پنج میلیون دالر ارزش داشته، قصر مارشال دوستم که مه مخالفت هم پنج میلیون دالر قیمت داشته باشه و از هر کس دگه که قصر داره، اضافه از پنج میلیون دالر نیس. همی ره ضرب بیست نفر کنیم، کلش صد میلیون دالر میشه. همی ره نامشه دزدی می‌مانیم….من این‌جا مداخله کرده و گفتم که، مه میفام دوستم از کذشته پول داشت و خودت هم پول دار بودی….گفتند: خیر اس ما هم ده همی جمله. کل پول صد میلیون دالر حساب کو… همی صد میلیون دالر دزدی بیست نفر، برابر یک فیصد پیسه های دزدی شدی محب نه میشه…)،‌ این دقیق‌ترین سخنی‌ست که محاسبه را برای ما می‌دهد. ولی کسی آن را قبول نه دارد، چون صدها مورد پروپاکندای دروغ، غلط و منفی پشتون سه صد در جامعه چلانیده شده است.‌ حالا برای روشن‌گری اذهان مردم غیر پشتون در سراسر کشور و به ویژه در شمال افغانستان، از هزار بار گفتار در دقیقه، همین حمله‌ی طالب برای عملیات بی‌جا سازی بومی ها و جا به جا سازی پشتون خیبری و جنوبی و ایادی مسلح آی اس آی در شمال، هوش‌داری‌ست که مردم باید تکان‌هایی ببینند و در بیرون راندن مرگ‌بارِ متجاوزان هم‌صدا شوند. والله‌العلم