آرشیف

2017-4-10

ahmadqiam.1919

تقابل شرق وغرب درافغانستان بیشتر می شو:

شعارهای انتخاباتی ترامپ مبنی بردوری ازتقابل با روسیه و آغاز گفتمان همکاری با روسیه  برای مردم افغانستان گفتمان نوید بخشی بود. در سناریوی تقابل روسیه با غرب، افغانستانی  ها همواره  بهای سنگینی را پرداخته اند و این وضعیت برای سیاسیون و مردم افغانستان ناامید کننده است. این روزها شاهد تقابل بیشتر پوتین و ترامپ هستیم. این تقابل در حوزه های جهانی، بخصوص در خاورمیانه و افغانستان روز به روز پرنگ تر می شود. حمایت و تجهیز طالبان توسط روسیه و آغاز یک سلسله نشست های مقامات روسیه با طالبان، نشان از تقابل روسیه با ایالات متحده امریکاست. گرچه روسها هدف از گفتگوها با طالبان را مشورتی عنوان کردند. ولی جنرالان امریکای از تجهیز و اکمال طالبان توسط روسها سخن گفتنه اند. این اقدامات روسها می تواند جنگ نیابتی آنان راعلیه غرب در افغانستان  پررنگ تر بسازد و نشانی از یک تقابل جدید بین واشتگنتن و مسکو است. اما درحوزه خاورمیانه  در تازه ترین  مورد در اقدام به استفاده نیروهای نظامی اسد، از بم های شمیایی در یکی از شهرهای سوریه، ایالات متحده امریکا این اقدام اسد را با حملات موشکی بر پایگاه های نظامی سوریه پاسخ داد. درحالیکه روس ها چند سال است در حمایت از نظام اسد در سوریه حضور نظامی دارند، عساکر و مشتساران روسی همگام با نظامیان اسد علیه مخالفان این رژیم و داعش مبارزه می کنند. روسها این اقدام امریکا را به شدت تقبیح کردند و خط ارتباطی بین پنتاگون و وزارت دفاع روسیه نیز قطع شده است. این موضوع می تواند ناامنی را در افغانستان نیز گسترش دهد و شاید روسها و متحدین منطقه یی شان برای انتقام از امریکا طالبان را بیشتر تجهیز نمایند. روسها و ایرانی ها بخوبی این موضوع را درک می کنند که شاید طالبان در کوتاه مدت برای تضعیف امریکا و دولت افغانستان با این دو کشورهمکاری نمایند، ولی این موضوع را نباید فراموش کرد که با سقوط احتمالی دولت افغانستان و خروج نیروهای نظامی امریکا ازین کشور، بار دیگر منطقه را آتش خواهد گرفت. بی گمان شعله این آتش دامنگیر روسها و ایرانی ها نیز خواهد شد. ایدیولوژی اسلام‌گرایی، هیچ وجه مشترکی با روسیه ندارد. تمام گروه‌های اسلام‌گرا خواستار آزادی «بخارا» و «سمرقند» هستند. این گروه‌ها مشروعیت حاکمیت روس‌ها بر این شهرها را قبول ندارند. حضور هزاران چیچنی و حزب تحریک اسلامی ازبکستان و ده ها گروهای اسلام گرا که در افغانستان حضور گسترده دارند، تهدید جدی بر منافع روسها در آینده است. اما درمورد جمهور اسلامی ایران ايدئولوژی وهابيت در تقابل آشکارا با نظام کنونی ایران قرار دارد. جمهوری اسلامی می داند که با رویکار آمدن یک نظام اسلامی با ایدلوژی وهابیت، تهدید جدی علیه این کشور است. از سوی دیگر در شرایط کنونی، پیروان شیعه که سیاست خارجی ایران مبنی بر حمایت از شعیان در منطقه است، از قدرت قابل ملاحظ در افغانستان برخور دارند و در بعد اقتصادی  ‏ایران با ۱.۸میلیارد دالر صادرات بزرگترین شریک تجاري افغانستان است.
پس بنظر من روسها و ایرانی ها منافع خود را در موجودیت حکومت کنونی می بیبند. ارتباط این کشورها با طالبان بیشتر جنبه ابزاری و تبلیغی دارد تا بتوانند فشار بر ایالات متحده امریکا را بیشتر سازند. روابط روسیه و طالبان و حمایت این کشور از آنها مبتنی است بر استفاده ابزاری و رویکرد تاکتیکی. روسیه ادعا دارد که برای مبارزه با داعش و درجهت ایجاد ثبات در افغانستان با این گروه در ارتباط اند، ولی واقعیت این است که هدف از ارتباط روسیه با طالبان برای فشار برغرب جهت رفع تحریم هاست. روسها با همکاری با طالبان  روی غرب فشار می آورند تا تحریم‌های مربوط به اوکراین را از میان بردارد. درسوریه روسها چند سال است حضورنظامی دارند. دولت روسیه با فرستان مشتساران روسی و حمایت همه جانبه نظامی، هزینه سنگینی را  برای بقای اسد پرداخته. حملات راکتی امریکا بر سوریه و احتمال بیشتر شدن این حملات، هراس روس ها مبنی بر از دست دادن اسد را بیشتر کرده است. سقوط سوریه بدست حامیان غرب پرستیژ و جایگاه جهانی روسیه  را به شدت ضربه خواهد زد. از همین جهت روس ها دوست دارند با حمایت از طالبان به امریکا هشدار دهند تا امریکایی ها برحوزه منافع  این کشور در خاورمیانه احترام قایل شوند و از اقدامات احتمالی امریکا برای سرنگونی اسد جلوگیری نماید.
بدورد قیام