آرشیف

2016-3-21

محمد ابراهیم ملکزاده

تصویر شرائط حاکم بر کشور وزندگی مردم و گنگ بودن راه حل

وجو د حاکمیت های مختلف در مناطق مختلف  بین دولت ومردم خط فاصل ایجاد کرده است.خوبی ها وبدی ها  هم در دولت وهم در سا حات مخالفین در یک نقطه در مقابل هم صف کشیده که باید تناقض ها رفع وبخواستهای مشروع  مردم رسیدگی شود. در چنین حالت مردم در تگنا قرار گرفته جزء فرار راه وچاره ای ندارند.

1.  محیط  تحت حاکمیت طالب ها. اینکه مخالفین مسلح بنام طالب ساحات وسیعی از کشور را زیر تسلط وحاکمیت خود دارند قابل انکار نیست.  امنیت  نسبی در محیط  زیر حا کمیت طالب ها از خوبی های آنهاست  اما محرومیت  مردم از انکشاف وتوسعه وخدمات صحی ومعارف از بدی ها که شاید از اثر توصیه بیرونیها به تطبیق بر نامه های انکشافی واعمار سرک ها ومکاتب در محیط تحت کنترول خود اجازه ندهند. حالا مردم از همین کشور اند  حق دارند از کمک های ابتدائی چون صحت ومعارف بر خوردار باشند..

2.  محیط تحت ادارۀ دولت.در مناطق زیر حا کمیت دولت اگر مکاتب باز است وپروژه های انکشافی وعرضه خدمات اجتماعی وجود دارد در مقابل بیعدالتی وبی تناسبی واختلاس ورشوت  وهم توهین به ارزش های ملی ، اسلامی وتاریخی زیر دفاع از آزادی بیان از زشتی های است که بر داغ های چهره دولت افزوده است.ومردم را از دولت دور ساخته.

3.  مقتصیات متناقض قانون اساسی: دولت اطاعت از قانون اساسی را بهانه میگیرد وکار های انجام میدهد که نگران کننده است  و توضیح وتفسیر مواد قانون اساسی قطعا به چشم نمیخورد.دینداری وبی دینی را یکسان رشد میدهد که نمیشود به قناعت مردم پرداخت.مثلا در مادۀ سوم  قانون اساسی نوشته شده(هیچ قانون نمیتواند مخالف معتقدات واحکام دین مقدس اسلام باشد) اما در این قانون از اعمال غیر اسلامی چیزی گفته نشده…اگر اعمال غیر اسلامی را هم در بر بگیرد. در برخی نشریات  رسانه ها وتلویزیئونها  کاملا مغایر احکام  اسلام  عمل میشود..ویا حتی اعمال نهاد های تحت حمایت دولت مانند خانه های امن واجرأات داخل این خانه ها که با عث تنفر عام مردم است.دولت باید به مردم قناعت دهند که اینها چگونه با ارزش های دینی هم آهنگ است.

4.  مشکل دیگر شعار متناقض عدالت ودموکراسی است که دولت بر خلاف آن عمل میکند. مثلا .تخصیص سهیمه 25 در صدی  که حالا 20 در صد ضده برای زنان بدون در نظر داشت اهلیت ورآئی مردم هم غیر عادلانه است وهم مغایر دموکراسی.ما بحضور زنان در همه عرصه های سیاسی واجتماعی در چوکات مقررات شرعی  موافقیم اما بشر طیکه مطابق استعداد وتوانای خود  شان ورائی مردم بیایند نه اینکه حکومت دست هرکس را بگیرد وبیاورد. که عادلانه نیست. آمدن بدون رائی مردم هم دموکراسی  نیست.

5.  انتخاب اعضای انتصابی مجلس سنا نیز با روحیه دموکراسی وانتخابات مغا یر است باید این روش  قانونی شود.دولت  ما بحدی کافی متمرکز است.پس لازم نیست صلاحیت رائی مردم را هم بر ئیس جمهور بدهیم که کاملا با دموکراسی  وارادۀ مردم مغا یرت دارد.

6.  دولت بیشتر از جلب توجه مردم وکنار آمدن با متنفذین  وسران اقوام در ولایات وساختار سازی بخاطر مدیریت سالم وتا مین امنیت به حضور خارجی ها در افغانستان توجه وتکیه میکند ودر برخی موارد اشتباه آن میرود که نا امن سازی قصدی بود که  به منظور توجیه حضور خارجی ها صورت میگیرد.مثلا فرماندهان نظامی میگویند بما اجازه عملیلت داده نمیشود ویا اینکه مخا لفین براحتی هر جای میروند ویا با ایشان توافق میشود تا قرار گاته داشته باشند.

7.  دولت گاهی با گروه های مخالف بازی میکند مثلا میگوید اگر تو نیامدی یکی دیگر را میاورم .مثلا مذاکرات چهار جانبه وچند جا نبه از چند سال بخاطر صلح با طالبان وجود دارد اما تا هنوز معلوم نیست که چه میشود وحالا  دولت از آمدن حکمتیار صحبت میکند مثل اینکه طالبان را بترساند اگر شما نیایئد حکمتیار هست.ما میگو ئیم حکمتیار وطالب ها همه با قبول  تعهدات قانونی بیایند در کشور امن وآرامش بیاید نه جنگ وزدن..اما مردم هم به ستوه آمده نه دولت را میخواهند ونه طالب را.

پیشنهاد میکنم: دولت هیئت های صلح را در مناطق تحت حاکمیت طالبان در داخل افغانستان بفرستد.اول آتش بس را طور کامل نها دینه سازند.دوم مخا لفین را متقاعد سازند که  همه کار مندان دولت را کافر نگویند و جلو تطبیق پروژه های انکشافی واعمار مکاتب وکلینیک هارا در ساحات تحت کنترول خود نگیرند. چون مردم از افغانستان اند وحق دارند از بودجه دولت بخاطر رفاه شان کمک شود.

*  اصلاح رسانه ها. وجلو گیری از تو هین به مقدسات به بهانه آزادی بیان.دفاع از ارزش های ملی وتاریخ به  جلب حمایت مردم کمک میکند والا مردم دولت را تا ئئید نمیکنند.

خلاصه سلامت روحی مردم وصداقت دولت با عث امنیت وثبات وآرامش واسایش است.دولت با دروغ ملت را بیمار کرده که جور نمیشود.