آرشیف

 
 
بنام خداوند مهربان!
هموطنان عزیز و دوستان محترم از مدت زمانیست که در کشور عزیز ما افغانستان بګو مګوها از جانب اشخاص بی صلاحیت و بدون چوکی دولتی در قبال دستګیری و پیدا نمودن اسلحه و مهمات جنګی ساخت ایران و یا هم از کمک کردن جمهوری اسلامی ایران برای طالبان توسط این اشخاص ګاه و ناګاه بلند شده و در این اواخر تظاهرات ضد ایرانی و برنامه های تبلیغاتی جهت ذهنیت بخشیدن مردم بخاطر نفرت از جمهوری اسلامی ایران به سطح تلویزیون های داخل و خارج کشور که همه به اصطلاح خودشان از بودجه و سرمایه شخصی خودشان تمویل میګردند براه انداخته شده است. بنده خواستم تا این مسئله را که مدت هاست در ذهنم میګذرد در روی صفحه کامپیوتر تحریز نموده و به شما دوستان تقدیم بدارم و اګر من برداشت درست از حال و احوال وطن دارم باید که این مسئله و این دیدګاه در بین جامعه ما تبلیغ ګردد و اګر برداشت من درست نباشد لطف نموده آنانیکه از قضایای مملکت و جهان به طور شاید و باید آن آګاه اند ابراز نظر فرمایند تا ما به آرامش نصبی دستیابیم.
بعد از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بوش پسر در موقع که کشور های روسیه، چین، لبیا، عراق، ایران، کوریای شمالی، و ….. را محور شرارت نامید، در این میان بخاطر اینکه جمهوری اسلامی ایران یک کشور اسلامی و یګانه دشمن اصلی آمریکا درخلیج میباشد، در قدم اول پلان ایران را به اجراء ګذاشت و به این خاطر دولت آمریکا جهت از بین بردن ایران صد ها بلیون(ملیارد) دلار را تخصیص داده و این پروژه ( ایران ستیزی) را از داخل ایران شروع نموده و اشخاص سست عنصر و احمق را پیدا کردند و یا در صدد پیدا نمودن همچو اشخاص هستند. حتی در کشور های همجوار و نیز تا سطح جهانی این عمل و این پروژه را در عمل پیاده کرده اند. که اګر بتوانند بدون جنګ رژیم اسلامی را در ایران از بین ببرند و یک دولت دستنشانده خودرا روی کار آورند. تا دیګر هیچکسی نام از اسلام و سیستم اسلامی در جهان نبرد. زیرا با پروژه و سریال طالب مردم از دین خود نګشتند و برعکس روز به روز علاقمندان اسلام در سرتاسر جهان در حال افزایش شده و میباشد. صرف با این جنګ سرد تا فعلآ بسنده کرده اند چون میدانند که از طریق جنک نمیتواند به هدف برسند.
 در افغانستان عزیز ما نیز این پلان آمریکا تا اندازه در حال اجراء شدن است. و استخبارات استبداد بزرګ جهانی با ذهنیت و درایت های صهیونستی توانسته است که یک تعداد را جمع نموده و با دادن پول ګزاف آنچنان شستوشوی مغزی نموده اند که حتی منافع علیای کشور را نیزاز دل و دماغ شان پاک نموده اند. در این میان یکی هم نجیب کابلی میباشد.
نجیب کابلی که اصلآ چندان شخصیتی نیست که مطبوعات و اشخاص خبیر وقت خود را جهت شناختن، شناختاندن و معرفی کردن وی ضایع سازند. اما از اینکه امروز موضوع مورد بحث براه انداختن تظاهرات ضد ایرانی و کشتن و زخمی کردن یک تعداد از اشخاص که به عقیده تلویزیون طلوع، افغان بوده اند( اینکه آنان چه انسانهای بوده اند؟ قاچاقبر بودند، دزد بودند؟ رهزن بودند؟ و یا هم کدام کاره دیګری!!! اصلآ مهم نیست چون شاید افغان بوده باشند بس است) ایجاب میکند که وقت شما عزیزانرا ګرفته و به این داستان های به ظاهر به سطح و سویه نجیب کابلی و همفکران و همقطارانش و باورمندی به هم انداختن دو کشور برادر، مسلمان و همکیش نقطه پایان بدهیم.
نجیب کابلی که هنوز ۴۰ سال از عمر ملموس و نا میمون وی نمیګذرد، به اصطلاح صاحب تلویزیون امروز و رهبر یکی از احزاب نو تآسیس و بی بنیادی بنام مشارکت ملی میباشد.
پس از حضور اشغالگرانه آمریکایی ها و نیروهای ناتو، در کشورهای تحت اشغال آمریکا جریانات ضد ایرانی  در این کشورها تقویت شده اند بطوریکه این جریانات افراطی با پشتیبانی های مالی دولت آمریکا صاحب شبکه های ماهواره ای نیز در این سالها شده اند.
به گزارش زاهدان پرس این در حالیست که آمریکایی ها در افغانستان نیز چنین سیاستی را به صورت گسترده تر در پیش گرفته اند. که از تعدد شبکه ها خبر میدهد.
 اما در این میان آمریکا با اجیر کردن افرادی در پی ایجاد جریانات ضد اسلامی و ضد ایرانی در افغانستان بوده و امکانات فراوان مالی و پشتیبانی را نیز در اختیارشان قرار داده و میدهد.
نجیب کابلی یکی از این عناصر افراطی می باشد که توانسته است با برپایی تجمعاتی بر علیه جمهوری اسلامی در افغانستان انجام دهد که بازتاب گسترده ای نیز در رسانه های افغانستان و بین اللملی داشته است. وی ګاهی دانشګاهی را که شیخ محمد آصف محسنی ساخته است و در آن دانشګاه هزاران افغان چه از اهل سنت و چه از اهل تشیع مصروف تحصیل میباشند مخالفت علنی کرده و همیشه ګفته است که من مخالف سیستم قم میباشم. این آدم بی شخصیت به این فکر نمیکند که ما تا چه وقت جهت تحصیلات دینی و غیر دینی به خارج از کشور برویم؟ اصلآ داشتن این مفکوره که من مخالف فرهنګ و سیستم قم هستم، اشتباه است و این خود زمینه سازی برای رفتن به کشور بیګانه وبه نحو از انهار آوردن فرهنګ بیګانه در کشور میباشد. آخر کسانیکه علاقه به فراګیری دانش دینی دارد تو که نمیتوانی مانع آن شوی و اګر دموکراسی که تو اقای نجیب کابلی از آن سخن میګویی، در ذات خود خلاف دموکراسی است. اګر ما در داخل کشور شرایط را فراهم سازیم هیچ کس مجبور به رفتن به مکاتب دیوبندی، یا قم و یا هم کدام جای دیګر نمیشود. اینکه تلویزیون تمدن که درآن همه برنامه ها مطابق فرهنګ و اساسات دینی و مذهبی افغانها میباشد و در آن در ۲۴ ساعت هیچګاه برنامه مبتذل به نشر نمیرسد.!!! چرا مخالفت میکنی؟؟؟!!! در حالیکه در تلویزیونیکه خود این جناب مسئوول آن است همیشه برنامه های بر خلاف فرهنګ افغانی و اسلامی ما میباشد. 
اینکه بودجه تلویزیون امروز که ازشخص نجیب کابلی به اصطلاح میباشد، از محل یک پروژه دومیلیون دالری با سفارت هالند و مبلغ کلان دیگری از سفارت کانادا تأمین میشود، مورد پرس و پال هیچ کس صورت نمیګیرد. در حال حاضر حدود ۲۷ تلویزیون به شمول تلویزیون ملی در افغانستان فعالیت دارند، دولت باید منابع تمویل هر کدام از این تلویزیون هارا تثبیت بکند، تا خائین و نوکر اجنبی معلوم شود.
ما چه باید بکنیم؟
دو کشور ایران و افغانستان به لحاظ فرهنگی تشابهات فراوانی داشته و بسیاری از مردم افغانستان در سالهای سخت جنگ و در زمان و در شرایطی که همه درها برخ مهاجرین افغان بسته بوده ایران در های خود را برخ برادران و خواهران افغانی خود باز کردندو بعد از به قدرت گرفتن طالبان و تا به حال در ایران حضور داشته و ایران میزبان خوبی برای آنان بوده واست. چرا عربستان سعودی و دیګر کشور های سرمایه دار عربی به مهاجرین اجازه نمیدهد و نداده است؟؟!!!! که از نظر اقتصاد و از نظر دینی نیز بهتر بود تا مهاجیرین را در خود جا میدادند.
 ما با هر کشوری که بخواهیم اګر کدام منازعه ی خدای نا خواسته داشته باشیم امکان دارد. اما با همسایه های خود که همه خوشبختانه مسلمان هستند نمیتوانیم که داخل منازعه شویم. زیرا ما میتوانیم که اګر کدام ادعای داشته باشیم از راه صحبت و تفاهم کنار بیآیم. در طول این  ۳۰ سال از روزیکه دولت ګردشی ها و انقلابات، و جنګها در افغانستان صورت ګرفته است. همیشه مردم رعیت و عام تحت نظر و تآثیر یک تعداد ازبه اصطلاح خودشان (ناسیونالست) های جاهل و فروخته شده قرار ګرفته و در خاتمه خودشان قربانی شده اند. بیاید که به خود آئیم و این را اسلام هم میګوید که با همسایه و نزدیکانتان از روی لطف و حسن اخلاق رویه کنید. ما میلیون ها هموطن خودرا که در ایران زندګی میکنند مد نظر نګرفتیم و نمیګیریم که اګر ما کدام کاری بر علیه ایران و ایرانی در کشور خود انجام دهیم، آنها(ایرانیها) فردا هر افغانیرا که در ایران ګیر کرد قصدش را از او و دیګر مهاجرین میکشند. با احتیاجاطی که ما داریم  مګرم میشه که با این کشورها(ایران و پاکستان) در دعوی را باز کنیم و آنرا هم در وطن خود و در مقابل سفارت کشور مدعی آمده  و با کثیف ساختن در و دیوار آن آتش درون خودرا فرو شانده ودر مقابل در های نفرت و جنګ اینده را مهیا و راه سازی کنیم. همین پاکستان و ایران که از ما دعوت نکرده بودند که بیائید به کشور های ما!!! همین اولاد و فرزندان نا خلف افغانستان بودند که شرایط را فرهم ساختند تا میلیون ها نفر از وطندارهای ما به کشور های خارج و همسایه فرار کنند. و از این میان حدود ۳ میلیون هموطن من و تو راهی ایران شدند. و اینکه آنها دوباره برنمیګردند، معنی داشتن زندګی خوب را بیان میکند که تعداد آنها را حتی با زور  و مشکلات رد مرز میکنند و باز آنها موقع را دیده دوباره راهی ایران میشوند.  و این به آن معنیست که ایرانی ها در مهمان نوازی بهتر از افغانهاست. که خود این مساله سبب شده است که بخش عظیمی از مردم  افغانستان تحت تاثیر این میزبانی چندین ساله باشند و خاطره خوبی از ایران و ایرانی داشته باشند. طبیعی است که در یک کشور هر قسم انسان موجود میباشد. اما بیآید که یک اندازه بخود آیم و از خود بپرسیم که در طول این ۳۰ سالی که مهاجرین افغان در ایران زندګی میکنند، آیا تا به حال شنیده اید که به ناموس افغان در ایران و توسط ایرانی تجاوز صورت ګرفته. و یا فلان دختر افغان در اثر تجاوز ایرانی بی عزت شد؟ شاید که تا به حال کسی نشنیده باشد. اګر هم شده باشد باز هم باور کنید که دست خود افغان ما در عقب ماجراء دخیل بوده است. و اینکه ما افغانها چقدرعمل زشت در حق پسر، دختر و زن ایرانی در داخل کشورشان کرده ایم همه خوب میدانیم. زیرا این ما هستیم که به دختران نا بالغ و نو بالغ تجاوز میکنیم و بعد از ګرفتاری از اینکه به یکی از وکلای پارلمان ارتباط فامیلی داریم و یا عضو فامیل فلان وزیر و یا از فلان قوماندان و یا رهبر هستیم، بدون مجازات رها میګردیم. اګر افغان ها در ایران اعدام میشوند، باید ګفت در هر کشوری که قانون مجازات و مکافات را تطبیق کند، اعدام و به دارآویختن را دارد. اینکه در کشور های دیګر افغان را میکشند و هم به شکل بسیار بد و سقیف آن هیچ شخصی در افغانستان و از افغانها صدای خودرا بلند نمیکند.  ایران جمهوری اسلامی میباشد و در کشوری که شریعت باشد و قانون مجازات اعدام باشد ما نباید طرفداری یک اسنانی را که قرابت با ما دارد بکنیم و اګر همان شخص اعدام شده یک پاکستانی و یا ایرانی باشد خوش شویم و بګویم بګذار ایرانی چنین است و یا پاکستانی چنان است. آخر همه بنده خداهستیم و حکم شریعت و عمل کردن به آن وظیفه همه ی مسلمانها میباشد!!!!!!
دوستان محترم میدانم که با خواندن این مضمون آنانیکه از تلخی واقیعت فرار میکنند تاپه غلامی ایران را برمن خواهند زد اما یک بار با خود بګوئیم که اګر بجای ایران و ایرانی، ما و وطن ما میبود و یا قضیه بر عکس میبود، در آن صورت ما در حق آنان چه میکردیم؟ نتیجه معکوسه آواره شدن تعداد مهاجرین آسیای میانه در زمان دوکتور نجیب الله بوده که دختران آنها را بګذارید کنار، در حق پسران آنها بګوئید که ما افغانهای خوب چه ها کردیم؟ از عمل زشت قوم لوط بدتر با آنها پیشامد کردیم.
حقیقت تلخ است اما زمانیکه در روزنامه ها و جراید شخصی و دولتی ایران روزانه اخبار متعدد از تجاوز، قتل، دزدی و قاچاق مواد مخدر توسط افغان ها صحبت به میان آید؟ آیا آنرا هم وارونه جلوه بدهیم و خودرا قانع ساخته بګوئیم که نه ما افغانها خیلی در راه خدا و رسولش هستیم و آن عده افغانهای که سبب بدنامی ما در ایران هستند  و تعداد شان چندان کم  هم نیست دارای تحصیلات عالی، شعور بلند، از دین و آئین اسلامی کاملآ با خبر هستند و آنها این کار های ناروا را نمیکنند. راجع به اعدام و سیستم اعدام در ایران باید ګفت که در ايران قوانين اعدام مانند افغانستان ما نيست . اينكه يك نفر را دستگير كنند و خودشان ببرند و بدوزند و بعد حكم صادر كنند اگر فاميل بود آزاد كنند و اگر رقيب بود اعدام كنند . در ايران براي اثبات جرم فرآيندهاي بسيار پيچيده اي هست كه بايد گذرانده شود از شوراي حل اختلاف گرفته تا دادسراها و از دادسرا و دادگاه در انقلاب گرفته تا گروهاي مددياري صلح و آشتي كه تاكنون دهها نفر را از پاي چوبه دار نجات داده شده.
 در حالیکه وطن فروشی و نوکر بودن ما و اینکه در بدل پول چقدر مردم ضعیف هستیم که حتی خارجی های عادی و معمولی از این کرکتر ما آګاه شده اند. و از دست اینکه برای پول از همه چیز میګذریم، این سرنوشت ما و این وطن ما است که در طول این مدت حتی از دوران های قدیم در وجود شاهان ما دیده شده است که به خاطر منفعت شخصی از سرزمین و خاک خود هم ګذشتیم. بیآید که از خود بپرسیم که ما برای ایران چه کردیم!!! در کدام روز بد ایران به کمک شتافتیم؟ اما باز هم این کشور اسلامی ایران است که باوجود این همه مشکلات و زدو بند های که در سطح منطقه و جهان دارد، نزدیک به ۳۰ سال است که اضافه تر از ۳ ملیون مهاجر را که اکثرآ از دهات کشور و مردم غریب و نسبتآ کم سواد را در خود جا داده است. دوستان شاید باز هم انتقاد خواهند کرد که شما به هموطنان خود توهین میکنید!!! اما متآسفانه این دروغ نیست و برعکس حقیقت تلخ است. من میدانم که کسانی این مسئله را رد میکنند که در اروپا و یا در آمریکا ګرم و نرم نشسته و از حقوق و امتیازات سوسیال آن کشورها استفاده میکنند، و از کشور ایران نیز همین را تقاضا دارند که باید همین سهولت را برا ی هموطنانشان در آنجا (ایران) مهیا سازند.  
اما نجیب کابلی که در این روز ها مانند سخنګوی جمیعت فروخته شده به اجانب که در رائس آمریکای اشغالګر و اسرائیل صهیونست قرادارد بروز کرده و چنان نشان میدهد که قصد دارد از اینکه در دور دوم انتخابات ولسی جرګه انتخاب نګردیده است، به این شکل آب را ګل آلود کرده و میخواهد که وظیفه خودرا مانند شاګرد وفادار… انجام دهد. دوستانیکه نمیدانند شاید که برایشان جالب باشد که چرا در این روز ها همه از زشتی ها و کاراوائی های نجیب کابلی یاد میکنند؟!!! عزیزان نجیب کابلی که به اصطلاح صاحب تلویزیون امروز است، دارنده مبتذلترین برنامه های تلویزیونی را در افغانستان میباشد.  در حاليكه تمامي شبكه هاي افغاني به احترام ايام عاشورا پخش موسيقي خود را در سال ګذشته خورشیدی قطع كرده بودند. در ایام عاشورا و در روز دهم عاشورای که نواسه پیامبر اسلام در این روز به شهادت میرسد عمدآ و قصدآ به نشرات مبتذل و غیر اسلامی خود دوام داده تا اینکه از طرف شورای ملی، دولت و مقام های ذیصلاح برای مدتی شبکه تلویزیون وی مسدود ګردید و به ګفته خود نجیب کابلی قرار بود که از ایشان تهدنامه بګیرند تا دیګر به نشر همچو برنامه های غیر اسلامی و دینی نپردازد. آری این شخص که به نواسه پیامبر اسلام که همه ی جهان از درستی و انسانی بودن دینی که جد بزرګش به بشریت به ارمغان آورده است احترام قایل نبوده است؟؟!!! به  وطن و مردم چه خواهد بود؟ وی صرف یک مهره است. از بی دینی بودن حرکت وی و آنانیکه به دهل وی میرقصیدن حتی در جریان تظاهرات به وضاعت معلوم میشد. چون در دروازه ورودی سفارت ایران در قسمت بالائی آن کلمه طیبه الله نوشته شده است، اما مردم با انداختن رنګ حتی به اسم الله هم احترام نګذاشتند. و خواستند که با این عمل زشت خود غیر اسلامی بودن تظاهرات خود را نشان دهند.
سوال من از دوستان اینست که چرا ما افغانها همیشه در خرابی وطن، در بی آبرو شدن خود، در عقب ماندګی خود،در بی دانشی خود، در برادر کشی خود، دروطن فروشی خود(بدست خود خاک را به همسایه وبیګانه ها  میفروشیم باز …..)، در بی ثبات بودن خود، دیګران را به خصوص پاکستان و ایران را مسئوول میدانیم؟
 
توصيه من به دوستان هموطن !!
بیآید واقع بين باشيم ،‌منطقي باشيم ، تحت تاثير عده اي مزدور از جمله نجيب الله كابلي و هم قطاران آن قرار نگيريم !!! به مهاجرینی که در ایران و پاکستان زندګی میکنند فکر کنیم. و کوشش کنیم که از خرابی وطن دست کشیده وطن خودرا از طریقه های خوب و بدون متهم کردن دیګران ګلستان ساخته تا همه به وطن برګردند و دوباره مورد توهین و تعقیر آنان قرار نګیرند. تا خود و وطن خودرا نسازیم، و تا خود را از نظر علم و دانش حد اقل به سطح آنان نرسانیم هیچګاه ادعای بی مورد نکیم و همان ګفته وطنی را که میګویند( زور کم و قار زیاد) را کنار باید ګذاشت زیرا با دست و جیب و کله خالی هیچ کاری نمیتوانیم کرد، پاکستان یکی از ۱۰ کشور قدرتمند جهان میباشد زیرا بم اتوم دارد و ایران دارنده یکی از ۱۰ کشوری که اردوی قوی دارد در جهان میباشد زیرا اضافه تر ۳۵ میلیون بسیجی یا فدائی دارد( جهت معلومات روجو شود به سایت اینترنتی ګوګل) آیا ما میتوانیم که با این دو کشور از طریق جنګ و انتخاب راه زشت غیر تفاهم و ګفتوګو چیزی حاصل کرد؟ صحبت باید علمی باشد عمل باید عاقلانه باشد سنجش باید حسابی باشد. با ګپ های اوغانیوارو نمیشود که دیګر نسل امروز را فریب داد و از جنګ های اول دوم و سوم افغان و انګلیس مثال داد. زیرا فعلآ درافغانستان آن زمان غیرت و جنګ داس و چکش دیګر نیست و نمانده است. چون در حال حاظر اراده در دست افغانها نیست و همان قسمی که در اپتدا ګفتیم این پروژه، پروژه اسلام سیتیزی آمریکا و صهیونیزم غاصب است که در منطقه دارد بیاده میشود. و همچنان کشوری که معاش یا حقوق کارمندان دولتی خود راچه از ملکی ، چه از نظامی از کمک و یاری کشور های غربی و امریکائی میدهد! میتواند که با زور و تکبر در مقابل دیګران صحبت کرد. و ایستاد؟!!! اګر ما افغانها از عقل ومنطق خود استفاده نکنیم اینبار جنګ بیهوده و کاملآ غیر انسانی و اسلامی مسلمان با مسلمان و یا هم شیعه با سنی دامنګیر کشور های منطقه در رآس افغانستان وایران صورت خواهد ګرفت. که خداوند از آن روز نجات بدهد.
 و من الله توفیق
سید احمد بشیر افضلیار