آرشیف

2020-9-16

گل رحمان فراز

تأمل جنگ و صلح!

تأمل جنگ و صلح!

جنگ و صلح دو پدیده اعتباری متفاوت از یکدیگر اند. صلح و جنگ را هیچگاه نمی توانیم در بدنه همدیگر خلط کرده و آمیزش دهیم. مغایرت، متضاد و تفاوت بسیار بین این دو پدیده اجتماعی وجود دارد. تظاهر جنگ و صلح همانند مسئله مرگ و زندگی است. مرگ که هیچگاه روی زندگی را نمی بیند و زندگی که هیچگاه روی مرگ را. تا روزی جنگ‌ باشد، مطمئناً صلح نیست و به محض که صلح برقرار شد، جنگی وجود نخواهد داشت.
چالش ما فعلاً برای استقرار صلح در کشور به آن روبرو هستیم در واقعیت فهم نادرست از درآمد این دو پدیده است. هیچگاه این دو را نفی کننده ارزش های هم دیگر قلمداد نکرده ایم و از همان خاطر است که به آن دست نمی یابیم. در عصر جنگ ‌می باید اندیشه استقرار صلح در آینده داشت. جنگ را باید بصورت مقصد شناخت که سزاوار نیاز است. آن نیاز می تواند صلح و امنیت باشد.
متأسفانه هر گام که تاهنوز برای استقرار صلح کشور از طریق گفتگو ها برداشته می شود، کج‌ بوده و استواری در آن دیده نمی شود. هئیت صلح هیچگاه به دیده وجیبه، رسالت و مسئولیت به آن نمی نگرند. این روند را زود گذر، موقتی و پروژوی پنداشته و از آن استفاده شخصی می کنند.
حتی تعبیر نتیجه گفتگو های صلح برای گفتگو کنندگان نا معلوم به نظر می رسد. طوریکه هیچ کس دید مستدل بر استقرار صلح در این کشور را ندارد. این ابهام ریشه مستقیم بر ناتوانی عملی صلح جویان دارد. هیئت اعزامی از طرف دولت افغانستان (بجز چند تن محدود و معدود) سواد سیاسی و دیپلوماتیک ندارند‌ و توانایی علمی و سیاسی نمایندگان طالب به مراتب بیشتر از اینها است. این نابرابری خواسته های طالبان را مشروع گردانیده و نظریات شان بالای کشور تحمیل می گردد.
پس، نتایج متوقعه هیچگاه محصول تعبیر ها و تفسیر های نیست که پیش بینی می کنیم. صلح زمانی برقرار خواهد شد که از پدیده جنگ‌ مجزا گردیده و به مسئله مغایرت به جنگ مورد بازپرس، تحلیل و بررسی قرار گیرد. آنجاست که صاحب صلح واقعی، محیط مسالمت آمیز و فضای امن خواهیم شد.
 
با مهر
گل رحمان فراز