آرشیف

2023-11-14

دوکتور صلاح الدین سعیدی

بی سوادی سیاسی! 

 

یک خبر از روزنامهٔ… صبح تحت عنوان:  آغاز فعالیت یک جبههٔ جدید ضد طالبان در واشنګتن، را خواندم! من با اشخاص و افراد این حرکت و در مورد صداقت، عدم صداقت، و کفایت  اشتراک کننده درین حرکت و جبهه و باز اصلاً از قلب شان  خبر ندارم و نه این کار و صلاحیت من است. اما نشر خبر به نیم صفحه و نحوی ارایهٔ خبر و اګر از مرجع اصلی چنین باشد، به صورت یقینی  حد اقل، نشانهٔ روشن از بیسوادی سیاسی محض این پروژه ، حرکت و طریق کار و فهم شان از مسایل و نبض افغانستان و مراجع مصروف افغانستان و به این ترتیب صرف در حد یک پروژهٔ دیګر ناکام باقی میماند! 

ایجاد حزب و حرکت در امریکا و مرجع تصمیم ګیرچندین لایه ای و مراحل مختلف و با مراجع  مختلف در امریکا، بحث مستقل و افادهٔ اینکه دارد امریکا این جبهه را باز کرد، نیز بی سوادی سیاسی و عدم شناخت از جریان مسایل و حرکت های سیاسی در جهان  و امریکا است! 

اینکه کسی، مجموعهٔ، جبهه و حزب  برای تحقق اهداف خود ایجاد و مبارزهٔ سیاسی میکند حق اش، اینکه این حرکت در تقابل به کسی و سازمان است که در مقابل یکه تازی آن جهات مختلف هم مشترک اند، بحث برجای خودش، اما تمرکز من به بحث برای  انتخاب هدف و وسایل رسیدن به هدف و راه یافتن اش در بین مردم و یا منطق هدف مبارزه  بس مهم است! 

اګر مانند بیست سال و یا چار دهه هدف قناعت دادن مراجع استخباراتی اجنبی و دیسانت حاکمیت های پراشوتی و مانند سابق ضیاع خون و پول مالیه دهندګان  افغان و خارجی باشد، باز بحث و نتیجهٔ معلوم متفاوت است! 

طریق و نحوهٔ خبر در مورد این جبهه که قرار معلوم عدهٔ از نظامیان سابق افغان  از کشورها مختلف و حتی بدون داشتن پاسپورتها جهت  سفر به امریکا،  سازمان دهی شده، سؤال برانګیز است ولی امکانات مادی داخلی و خارجی این افراد این جانب بحث را بی اهمیت میسازد! 

نحوی خبر، بلند کردن بیرق ملی بر دفتر و اهداف ظاهری و عوض تمرکز به رفتن کار به حاکمیت ملی و مردمی، و این جبهه!؟ را به نام  ضد طالبانی خلاصه کردن،  حد اقل خورد ساختن کار است! مګر بار دیګر امکانات بیشتر از زمان جمهوریت خواهید داشت تا در مقابل میسیونر های اردوی پاکستان، حرکت طالبان پاکستان، طالبان افغان و …..برای مبارزه و مجاهدت تان؟ موفقانه کار کنید؟ سوالیکه جواب مناسب مثبت و أمیدوار کننده برای آن ندارید! 

این پروژه به نحو و روش موجود به ذات خود ناکام و از همان آغاز محکوم به ناکامی و ضیاع وقت خواهد بود و هست. 

این به معنای توافق بر تسلیمی هم نیست! این به معنای به بیشګیری ترکیب، شکل و محتوا، نحوهٔ بهتر و درستر کار و بسیج ملت برای حاکم شدن به سرنوشت خود هست! 

درین راستا راههای مشخص وجود دارند! 

جمهوریت، دیموکراسی و مؤلفه های مختلف آن در بنیاد با تمام شکست و ریخت های طبعی و قابل فهم خود الترناتیف و قایمقام خوب دیګر در عصر امروز ندارند، ولی آنچه  در افغانستان به نام جمهوریت، دیموکراسی، اقتصاد بازار آزاد، حقوق بشر و آزادی در بیست سال ګذشته پیشکش شد، و انحرافات با قوانین مدرن متناسب مهار نه شد، ولسوال، والي، وزیر و رئیس مجری قانون نه شد، کار درین مورد با افراط و تفریط همراه و در موارد زیاد مبتذل و وحشی بود! حاکمیت مافیایی، تاجران دین و مذهب  و تجارت قومی و زبانی مسلط و اشپلاق چور زده شده بود که حتی رسماً ابلاغ و اعلان میشد« دزدی ایکه میکنید، بکنید، آما این دزدی، اختلاس و رشوت را در کشور خود به کار ګیرید و به خارج نبرید…..

در مورد پول های به خریطه ګرفته شده از ایران به جناب بوش در خانه اش ګزارش دادم…..

انفجار و بمبارد شما در افغانستان از محبوبیت حکومت ما میکاهد و جانب آقای اوباما میګوید: نه ما به خاطر کشتن و بنباردمان به افغانستان نه رفته ایم……. و توافقات خاینانهٔ دوحه در حق مردم افغانستان و …….». این  و صدها تخلف مبدایی در افغانستان کشور و مردم مارا به تراژیدی برد و نقش کشندهٔ پاکستان …، بحث  های مستقل از تراژیدی ملت افغان  و تقویت ترور و دهشت در جهان است که قربانی اولی ان قبل از همه ملت افغان است!  

دزدان سر ګردنه با قبر های میلیونی، توهین و ریشخند به ریش بابه و مقدسات دینی و ملی، کار برای تجزیه( فدرالی)  و تفرقه های زبانی و قومی به صورت صریح تنظیم، تشویق و سازمان دهی شده در سطح دولت بیست سال ګذشته جمهوریت!؟ ملموس و مستند وجود داشت. ادارات حقوق بشر، مشاورین دست اول مقامهای ارشد دولتی کاملاً قومی، زبانی و سمتی تنظیم شده بودند و ارګ نشینان در تهدید از کوچه و بازار،  حاکمیت  را تهدید میکردند و  هر روز جزیه میګرفتند! 

اصل زبان انګلیسی و عضویت در مراجع استخباراتی اجنبی و سفارتخانه های خارجی، اساس سیاست کدری را تشکیل میداد! در مواردی عدیدی فحاشت به نام دفاع از حقوق زن و خانه های أمن به مرکز بدبختی های ګوناګون (خسرالدنیا و الاخرت)، مبدل شده بود. بعضی حکام دست اول با مداخله در جزییات کار اداره و طروق کار نادرست، طاقت فرسای ( به زعم خود ۱۸ ساعت در ۲۴ ساعت) ، خود و جامعه را خسته ساخته و مشکل ساز  شده بودند. اجرای وظیفه مستنزق در یک قریه، توسط معاون ریاست جمهوری و ….تفاصیل مستند در بعضی موارد در اذهان کوچه و بازار ، در ظاهر مرغوب ولی در معنی تخلف از دولتداری مدرن ، زیاد اند و موارد تفاصیل خسته کننده دارد. 

تخلفات کمپنی سوپریم امریکایی و به غارت بردن کابل بانک واپس به تخلفات صریح مقامات دست اول افغان در جمهوریت برمیګردد! 

 

مردم افغانستان احیای چنین دیموکراسی، و چنین جمهوریت و با چنین اشخاص مجری آن را نمی خواهند. ایشان اخلاقاً هم شایستګی چنین رهبری و زعامت و پیشوایی حزبی را ندارند که تحت نام کارمندان سابق، احیای آن جمهوریت و با داشتن لست عریض و طویل و آن هم از واشنګتن قد علم و مدعی نجات افغانستان شوند!  ایشان از لحاظ اخلاقی هم حق و ادعای چنین زعامت را ندارند و نه هم برای مردم افغانستان جالب خواهند بود! ایشان میتوانند با توبه و استغفار مانند سرباز به تلافی ګناهان خود بروند و مانع ایجاد زعامت ملی و مردمی افغانها برای ایجاد برای  ایجاد  یک چتر بزرګ مدافعان منافع ملی افغانستان شوند! ایشان حق مرږزاهمت و در تقابل ملت افغان با ایجاد شق های بین ملت افغان شوند! 

آمدید، کاری کردید و افغانستان را از هر لحاظ بنابر عوامل مختلف، ولی یک عامل عمده، شما بودید که به بحران بردید! 

حال دیګر ناجی نیستید. 

مانند سرباز مانند هر افغان دیګر ممکن و بوجود سیاسی زعامت ملی مانند سرباز حق خواهید داشت ولی افراد غیر ملوث و تجربه شده و بی کفایت و ناکام  حق ندارند به این ترتیب مانع ایجاد چتر بزرګ ملی برای نجات شوند!

علاوه براین هیچ شخص، حزب، سازمان، حرکت سیاسی و جبهه حق ندارد در غیاب ملت به معاملات استخبارتی رفته و خود را نمایندهٔ ملت افغان معرفی کند. افغانستان مانند بیست سال ګذشته حل قومی ندارد و ما باید در نشست های ملی و بین المللی به سیستم سازی برویم که درآن یک شهروند، یک رأی اساس قرار ګیرد و حاکمیت به انتخاب ملت مسلمان و مجاهد افغانستان برګردد. ملت افغان مسلمان است و انتخاب مسلمان در چوکات اسلام است! 

 

و ما علینا الا البلاغ المبین 

دوکتور  صلاح الدین سعیدی 

۱۸/۱۰/۲۰۲۳ 

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸