آرشیف

2014-12-30

afrotan

به کجا چنین شتابان ؟حکایت همچنان باقی است !

پیوسته به گذشته بخش پنجم

 

از شخصی پرسیدند برادرت کجاست؟ گفت؛ در فلان شهر زندگی می‌کند پرسیدند، کارش چیست؟ گفت؛ از طریق نویسندگی امرار معاش می‌کند. با تعجب گفتند؛ ولی برادرت که سواد چندانی نداشت چطوری نویسندگی می‌کند؟ آن مرد جواب داد که در اول هر ماه به پدرم نامه می‌نویسد که برایش پول بفرستد!

 

یکی از خوشوقتی های که ما و نسل ما داریم و علی الاصول همه مردم باید داشته باشند این است که عزیزان مقامات مسؤل!! ( علی الخصوص نازپرورد گان وزرأ و مزد بگیران روشنفکر نما ها !!) در ریشه یابی مشکلات و معضلات جامعه و کشور حرف و شعار شان ثانی ندارد اما وقتی پای عمل به میان می آید مانند آن مرد بیسواد ی که ذکر آن در حکایت آمد برای ولی نعمت اش نامه مینویسند وپول طلب میکند .!! وچنانچه در قسمت های قبلی به میتود های نو غارتگریی استعمارجدید مختصرأ اشاره نمودیم امروز استعماربا درس گرفتن از هر شکستی که در راه غارتگریی ملتهای جهان سوم بدست آوردند و عقلاء و کارشناسان نظام سرمایه داریی با توجه به آن شکست های که در وجب وجب سرزمین های نیم قاره هند تحمل کرده بودند به شیوه ها و میتود های کاملأ جدید ی رو آورده اند . شیوه های کاملأ آزموده شده دربزرگترین لابرتوارهای اقتصادی و امپریالیستی دنیا که با ایجاد فرهنگ کاذب مصرف ، گام به گام سرزمین اراده ملتها را تسخیر میکنند و به گفته دانشمندی نظام روبه زوال سرمایه داری یا همان کاپیتالیزم به عقل می آیند و ویروس مهلک «تجمل »بنام« تجدد » را در شریان های فرد ، فردی ازجامعه و ملت ترزیق میسازند . مسأله به عقل آمدن استعمار نو که با آنتن های هوش صنعتی نظام سرمایه داری بصورت مشارکتی و سهامی وارد عمل میشوند تأ سیس شرکت های بزرگ چند ملیتی مخابراتی در حوزه ارتباطات نهاد های اند که به عنوان اهرم های مهار، روح ملت های جهان سوم مورد استفاده قرار میگیرند . سخت شگفت انگیز و ساده لوحانه خواهد بود ، اگر عکس العمل ها وواکنش های برخی از مدعیان مبارزه بی آمان با استعمار و نظام سرمایه داری جهانی معاصر را بدون آنکه میتود ها و شیوه های نفوذ استعمار گران و بیگانه گان را تشخیص و ارزیابی کنند ، تنها با شعار های مرده باد و زنده باد !! مدعیان مبارزه و مقابله با استعمار جهانی بسنده کرد و حساب بازنمود . چنانچه در همین آواخیر آنگاه که آقای حامد کرزی رئیس اداره مافیائی کابل برای امضای موفقتنامه با ایالات متحده امریکا را شرط وشروطی گذاشت از آنجائیکه شرائط امضأ بر معاهده میان افغانستان وامریکا چنان فریبنده وبه ظاهر مقبول به نظر می ایند که چشمان برخی از حلقه های نامدار اوپوزسیون مسلح اداره مافیائی کابل را ربود ودر راستای ذکر فیوضات مادی ومعنوی نظام مبارکه سرمایه داری لبرال که طی چند دهه بصورت غیر مرئی و بیش از یکدهه بصورت مستقیم گلون سرنوشت مردم ما را می فشارد . یکی از آن شرائط فریبنده ای که بازاروقیمت خوبی دارد همین داخل نه شدن نیروهای امریکائی به خانه ها و منازل مردم افغانستان است ! هرکسی که این شرط شعار گونه را بشنود و با دقت مورد حلاجی قرار دهد شعار بسیار جذاب و دلنشینی هست که باید با جدیت تمام از ان پشتیبانی کنند ! اما اگر بر بالهای هوش و عقلانیت کمی هم به تاریخ گذشته نه چندان دوریعنی آنگاهی که نیروهای بیگانه بویژه سربازان نصرانی!! و یهودی ایالات متحده امریکا !! در افغانستان حضور نداشتند و افغانستان به دارالحرب "سیأ " سی مبدل نه شده بود و در هر چند دقیقه ای کودکان مظلوم و زنان تهی دست و مردان بینوای افغان درچنین حالتی و در اوجی از چنین شعارهای بدون مصرف و میان تهی جان می دادند ، و بینوایان و نسل بازمانده ای از قربانیان جنگ و معرکه با فریاد بلند همین کفارو صلیبی ها را به دلیل فراموشی افغانستان و اینکه ملتی را در جنگ با اهریمنان مذهبی و سکولار تنها مانده بودند ملامت می دانیستند .!! بدون تردید نه آن دعا و ملامت دانیستن بیگانه ها توجیه منطقی داشت و از دل و ایمان توده های تهی دست این سرزمین برخاسته بود و نه هم اکنون که تاهنوز هم هرگاهی به دلائیل گوناگون فرهنگی -سیاسی و تاریخی ویروس بنیاد گرائی غیراجتهادی مذهبی که برگفتمان و قرئت خشن طالبانی استوار است ودر هر ساعت و هر لحظه ای انسان مظلوم این سرزمین را نشانه میگیرد ، شعار خروج نیروهای خارجی یا به قولی "صلیبی ها "و" کفار" ازافغانستان اسلامی شعار عاقلانه و برخاسته از نیاز تاریخی و ملی این سرزمین محسوب میشود . البته چنانچه گفتم عده ای از برجسته ترین تیوریسن ها و توجیه گران چنین شعاری که همچون " خروس بی محل " سرمیدهند در راستای اطمینان به رئیس کرزی بدون التفات و توجه به میتود های تازه و جدیدی از نظام سرمایه داری معاصرو آنچه را که استعمار نوین بین المللی بحیث آنتن های هوش اِستیلا وغارت گری استفاده میکنند ودزدان بین المللی حاکم بر سرنوشت افغانستان طی دوازده سال گذشته به مثابه تریاک برای تخدیر نسل جوان این سرزمین مورد استفاده قرار داده است در جمله سرمایه های ملی میشمارند !!. چنانچه یکی از رجال برجسته و صاحب نامی از همین معرکه که تصور می فرمایند میتوان رئیس اداره کابل را با همین سادگی همچون طفل شیرخواری با نشان دادن شیشه ء قشنگ مگر میان تهی از نظام سرمایه داری مافیائی که همچون کودک شیر خواربر آن چسپیده است جدا ساخت . چنانچه وی دربخشی از یک نامه ای سرگشاده عنوانی جناب کرزی که از وی به لقب رئیس جمهور جناب کرزی یاد میکند چنین ابراز اطمینان میکند: 
*« افغانها اينقدر هم به کمکهاى بيگانگان محتاج نيستند که بعضى ها ميگويند و آنرا عامل اساسى بقاى ما ميخوانند، اگر صلح تأمين شود نه به کمکهاى خارجى محتاج خواهيم بود و نه به اين تعداد نيروى امنيتى اجير، مدارک زياد عوائد داريم، تنها از طريق کنترول مطمئن مخابرات و گمرک آنقدر چيزى بدست آورده ميتوانيم که خيلى مشکلات ما را حل کند، اگر افغانها همين امروز بيست مليون مبايل داشته باشند، و هر يکى روزانه ده پانزده دقيقه از مبايل خويش استفاده کند و مصرف اشرا يک دالر حساب کنيم پس سالانه هفت مليارد و دو صد مليون دالر ميشود، اين مبلغ امروز يا در جيب هاى شخصى مى افتد، يا در خريطه کمپنى هائيکه نظاميان کشورهاى شان در اشغال افغانستان همرامى آمريکا را ميکنند، به اين ترتيب در دوازده سال گذشته تقريباً (٨٦٤٠٠٠٠٠٠٠٠) دالر از افغانها بدست آمده، آيا همين براى دولت کفايت نميکند؟!! علاوه بر اين موقعيت، معادن و ذخائر زير زمين افغانستان… طورى اند که در صورت امنيت خيلى کشورهاى غنى مطابق شرائط ما به کمک پيش خواهند آمد.»
شاید آن بزرگواری که رئیس اداره کابل را با این ضرب زبانی ها ی مافیائی و دشلمه های به میعاد گذشته استخباراتی ، تشویق و ترغیب میکنند تا از امضای پیمان امنیتی با ایالات متحده امریکا ابا ورزد و گویا در آخرین ایام حکومت اش نام نیک پیدا کنند !! نه میداند و یاهم نه میخواهد بداند که آن همه ارقام مافیائی بویژه در حوزه ارتباطات و کمونکیشن چیزی نیست مگر آنتن های بی زبان و تریاک مانندی که همچون ادویه تخدیر کننده در رگهای نسل جوان وبالنده ای از کشورهای جهان سوم منجمله افغانستان از سالها بدینسو جاری است و جریان دارد . لهذا در پرتو چنین واقیعت های تلخ تاریخ کشورما باید بدانیم که دل بستن به چنین ارقام توخالی نه تنها راه حل مناسب نیست بلکه برسمیت شناختن و تقویت سیستمی است که از سالها بدینسو روح و روان مردم و ملت ما را می آزارند . چه کسی نه میداند که اگر مردم افغانستان بتوانند با عقلانیت و صداقت و با انجام اصلاحات ساختاری در تمامی حوزه های سیاسی ، اقتصادی – فرهنگی نظام کنونی حاکم بر جامعه را تغییر دهند بدون شک که در نخستین مرحله ای از اصلاحات کالبد مافیائی نظام حاکم بر افغانستان که بر پایه ها ی تلفن های موبائیل استواراست منهدم میگردد و سپس بجایی این سیستم مافیائی چند ملیتی ارتباطات و مخابرات که شجرة النسب آن با شرکتها و کارتل های نفتی و اسلحه سازی مانند جنرال داینامیکس – شرکت هاي نفتي رويال داچ شل و يونيکال- بویئینگ و دهها شرکت صنعتی جهان بالخصوص کشورهای شامل در ائتلاف جهانی ضد تروریزم " میرسند سیستمی متناسب با روح وروان جامعه افغانی مستقر میگردد این کار ممکن نیست مگر اینکه انسان باشنده این سرزمین بدون هرگونه تبعیض نژادی – مذهبی – زبانی و قومی در برابر ویروس مهلک اقتصاد و فرهنگ مصرفی نظام کنونی واکسینه و وقایه شده باشند و نه تنها فرد ، فردی از شهروندان جـــــامعه ما بصورت فردی وقـــــایه وواکــــسینه شده باشند بلکه فرآیند چنیــــن واکسینا زاسیون و وقایه فردی را به یک حرکت همه گانی و میکانیزم فرهنگ زای اجتماعی مبدل ساخته باشند ….

ادامه دارد

* اشاره به نامه ای ارسالی گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان که پس از بازگشت نوازشریف صدراعظم پاکستان از سفریکروزه عنوانی حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان ارسال و منتشر گردید .