آرشیف

2015-11-23

عارف اْمید

به ادامه ادعاهای ببرک وشرکا‌ء: الوداع آقای پیکار

نبشته دومی خویشرا بآرزوی صحت آقای پیکاراختتام بخشیده بودم وبالمقابل جناب شان مقاله بعدی خویشرا به نابودی وسرافګندګی ام به پایان رسانیدند ۰این معنی آنرا میدهد که مباحثه آغاز شده به سرحدشعار مرګ طرف مقابل رسیده است واګرآنرا دنبال نمودسیلې از دشنام ها واتهامات نثار این بنده  که عادت به فحش ،دشنام واتهام زنی ندارد خواهدرسید۰ ګرچه  اتهامات چون امینیست ، امین پرور، مدافع امین جلاد وبدزبانی اعراب صحرایي نظیرسماجت وسفله درنبشته های قبلی جانب مقابل ازدیده ها پنهان نیست۰ ازینروبا آقای پیکارالوداع ګفته وضمنآ لازم میدانم تادراین نبشته نتیجه ګیري خودرا ازین مباحثه تلخ باخوانندګان محترم شریک بسازم۰ این مباحثه نشان داد:
۱ – اتهام زنی مشخصه روزګار ما است ۰ اغلب کهنسالان ما تاکنون توان آنرا نیافته اند تا بارګران شرایط حاکم دوران جنګ سردرا ازشانه های خودبدور افګنند وچون سال های هفتادسده  ګذشته فکرمیکنند۰
۲ –  اکثریت ما تحمل دګراندیشان ومخالفان را نداریم ، آنهارا بمثابه دشمنان آشتي ناپذیر دانسته ، سیکولرما به آرزوی  نابودي آن جام بلندمیکندومذهبي آن خرابی دنیا وآخرت آنرا ازخداوندمتعال تمنا میکند۰ برعلاوه  مرغ برخی ها فقط یک لنګ دارد۰
من دردونبشته قبلي درباره آن موارد ایکه با جانب مقابل همنوا نبودم وبرداشت های شانرا درمورد حفیظ الله امین تبلیغات دشمن  سوګندخورده  امین  نه بلکه مردم افغانستان یعنی اتحادشوروی وعمال افغاني آن میدانستم ودرزمینه طالب پاسخ سوالاتې ازایشان شده بودم اظهار داشته بودند که «۰۰۰، لهذا نمیتوانم دراین زمینه ابرازنظر نمایم۰»  بنظر من چنین اظهارنظری معنی آنرا میدهد که ازدادن جواب درزمینه عاجزهستند، ولی آقای پیکار ادعا دارند که معذرت نخواسته اند۰  
 بتاسف که  ما عادت نداریم  ازجانب مقابل پوزش بخواهیم درحالیکه پوزش خواستن و اعتراف به اشتبا ه  کسر شان نیست ۰درفرهنګ ما  معذرت خواستن وعفوه نمودن معنی بی غیرتي دارد۰ ولې آنچه  جناب شان بیان نموده اند معنی دیګری بغیر از پوزش ندارد۰ آقای پیکار درنبشته اخیر خویش از«دست وپاچه وبی فکری» من یادآوری نموده انددرحالیکه جناب شان ممکن نخستین باربا واکنش ومخالفت کسی مواجه شده اند که با ادعاهای شان همنوانیست سرش به سنګ حقایق میخورد وجوابې ندارد لهذادرس میدهد، توصیه میکند، اتهام می بندد ، تهدیدمیکنند،خشمګین میګردد وبه ناسزاګویي آغازمیکند وچنا ن سراسیمه  وبی فکر میشود که  چاکربودن ببرک کارمل را تبلیغات فقط خلقی ها میداند( یاللعجب ) دراین جاست که علت خشمګیني اوآشکار میګرددکه چرا عارف مستعار نام ، ببرک کارمل را چاکر کرملن میخواند۰ آقای پیکارشما یکبار ازانسانها چې که ازسنګ وکلوخ افغانستان پرسان کنید که ببرک را چاکر روس  میخوانند یا اینکه روسها راچاکران ببرک میشمارند۰ درصورتیکه مردم افغانستان کارمل را دست نشانده روس نه نامیدند حکم نموده میتوانیم  که روس ها  چاکران ببرک کارمل بودند۰ روسها درقدم اول حریف بادارخویش امین را ترور نمودند ، بادار خودببرک را به تخت سلطنت کابل نشاندند وبعدآ  ده سال تمام  صدها هزار مخالف ببرک کارمل وخلف اونجیب الله راکشتند و به زنجیر کشیدند ۰ وقتي یک لک وبیست هزار نظامي با قبول همه مشکلات وخطرات درمقابل یک ملت میجنګند هدف آن دفاع ازحاکمیت بادار شان میباشد ۰ روس ها کدام هدف دیګرې جز بحاکمیت رسانیدن بادارشان درافغانستان نداشتند واین «بادارواجب الاحترام وغیرمسئول» کارمل بود۰ به آقای پیکار یک پرسش ساده دیګرداده میشود چرا مجمع عمومی سازمان ملل هرسال درجلسه عمومي خویش مسئله خروج قوای خارجې را از افغانستان مطرح میساختند وبا اکثریت آرا آن را تصویب مینمودند ۰ آیا سایر دول که خواستار خروج ارتش روس ازافغانستان بود هم امینیست ها بودند ؟ عارف مستعارنام که شما دلیل اسم عاریتي آنرا هم نګفتید بدفاع ازامین برنخاسته است او امین وکارمل  را آفت جنبش مترقي کشورمنجمله حزب دموکراتیک خلق میشمارد ودرنبشته اولي خویش مینګارد :« وجدان بیدارجرئت نمیتواند از کجروي ها ونارواهای حفیظ الله امین دفاع نماید» که در نبشته دومي خویش برآن تاکید نموده ودست اندرکاران پورتال افغان – جرمن آنرا بخط درشت نشانی نموده است با آنهم آقای پیکار اتهام امینیست را کماکان طوطي وار تکرار میکند۰ من به آدرس خود ازاتهام زني باک ندارم زیرا که اتهام زنی مشخصه آشکارروزګار ماست واینجانب اتهاماتې نظیر تره کیست، مائویست و امینیست را اززبان عمال  شوروي وسایرکوته فکران شنیده ام۰ خوشبختانه مراکارملی واخوانی نه ګفته اند۰ زیرا این دوګروه خودکش وبیګانه پرست  بخاطر اعتقادات سیاسي وعقیدوی شان افغانستان ومردم آنرا قرباني منافع باداران خویش نمودند۰ کارملي ها بقیمت افغانستان برای کمونیسم شوروي رزمیدند وپیکارنمودند  واخوانی ها بقیمت افغانستان تحت نام اسلام به دیګران خدمت کردند وتاکنون باین ماموریت خویش ادامه  میدهند ۰ مخالفت  بنده با چرندیات خرس قطبي درمورد سی آی اې بودن امین که آقای پیکارآنرا یګانه معیار حقیقت میداند  هدف دفاع ازامین نبوده بلکه مخالفت با اشغال میباشد که نمیتوان آنرا با جاسوس بودن امین تبرئه نمود۰ کدام افغان که وطن رابمثابه ناموس میداند بخوداجازه میدهدتا ترور « جاسوس سفاک امپریالیسم ودیکتاتورجباروعوام فریب » رابا تجاوز قدرت بیګانه برکشورتائید نماید وآنرا « حرف وادعای رسمی وکتبی افراد ومنابع دیګر» بخوانند۰ این حرف آقا درست است که این  حرف  رسمي دولت اشغالګر شوروي  وادعاهای کتبی افراد وآنهم جنرالان وکارمندان بلندپایه دستګا ه مخوف کی جی بی میباشد ولی ایشان فقط ازیک منبع نام ګرفته اندوآن منبع کرملن است ،آنرا منابع دیګر خواندن بازي با کلمات است۰روباه  را ګفتند شاهدت کیست ګفت دم من ۰استدلال آقا درزمینه به جواب همان روباه میماند۰  اما درزمینه آقای پیکارنظر مشخص خودرا نمیدهند ۰ این چګونه تحقیق وتتبع است؟ دراینجا این بحث خسته کننده رابه پایان رسانیده اګر آقای پیکار دزمینه هرچه بنویسندآنرا نادیده تلقي نموده و قطعآ درزمینه واکنشی نشان نخواهم داد وفقط از ایشان باردیګر تمنا دارم، اګر درزمینه مینویسند  ګردش ۳۶۰ درجه ای را  توضیح نمایندکه البته آنرا با دقت تمام مطالعه خواهم نمود واز معلومات جالب شان مستفید خواهم ګشت۰

بیدل از شب پره کیفیت خورشید مپرس
حق نهان نیست ولی خیره نګاهان کوراند

1.  بتاسفاتهام زني مشخصه روزګارماست وما قابلیت آنرانداریم تا با حوصله مندي لازم با کسیکه اختلاف نظر داریم به مباحثه دوستانه متوصل ګردیم۰
2.  اغلب هموطنان سن پخته ما ازدیروز خودکه دیروزمیمون نبودنبریده اند وتاکنون درسال های هفتادسده ګذشته زندګی میکنند وضمنآ مرغ شان یک پای دارد۰
حال میپردازم به شرح این نتیجه ګیري خویش وِآخرین حرف ها با آقای پیکار۰ آقای پیکاروقتي واکنش این قلم را درارتباط ادعای شان که حفیظ الله امین را جاسوس سي آی اې میخوانند وصحت این برداشت خودرا ادعاهای دشمنان بهمه آشکارنه تنها امین بلکه مردم افغانستان یعني جنرالان شوروي وبلندپایګان کی جی بی این دستګاه دسیسه و وحشت جهانی وعمال حلقه بګوش افغاني آن میدانند  دیدند اتهام امینسیت ، امین دوست ، امین پرور وامثال آنرا برمن بستنند ودرعین حال توصیه های لازم ایکه باید بیاموزید ،آب نادیده موزه راازپاه نکشید، موضوعات موردبحث تانرا درک کنید  چون پدرې که طفلش مرتکب خطای شده باشد میپردازد که ازیکسواګرنمایانګرفرهنګ عقبمانده ماست وازجانب دیګرنشان میدهدکه آقای پیکاریک شخصیت بزرګ علمیست که دیګران باید مطابق توصیه ها وارشادات شان عمل کنند۰ اګر من آب را نمیدیدم دیوانه بودم که موزه رابکشم۰ وقتي دیدم نویسنده ای تبلیغات بی بنیاد خرس قطبي را به خورد دیګران میدهد سکوت را جایزندانستم ونادرستي آنرا با درنظرداشت فهم خویش موردتردیدقراردادم واحترامانه ازایشان طالب توضیح ګردیدم درپاسخ ګفتند « ۰۰۰لهذا من نمیتوانم دراین زمینه ابراز نظرنمایم۰» بنظر بنده این جمله  معنی این را میدهد که درزمینه ازدادن معلومات معذرت میخواهم۰   یعني دشمن سوګندخورده مردم ما که  به امید تبدیل افغانستان  به شانزدهمین جمهوریت اتحاد شوروي این کشوررااشغال نمودند وفرمانروای کشور را اګرمستبد بودیا جلاد ترورمیکند آنرا جاسوس سی آی اې دانسته وغلام حلقه بګوش خودرا بجایش نصب میکند آنرا دورازواقعیت وچرندبیش نمیداند