آرشیف

2015-1-8

njehanzib

بــحــــــران در افـغـانستــــان

درین مطلب چند عوامل را مورد بررسی قرار میدهیم 1- چالش های که فراروی تطبیق قانون است 2- گسستگی روبط اجتماعی 3- کاری 4- سیاسی 5 فرهنگی تغیر وضعیت اجتماعی را درافغانستان که بین یک نظام میتواند وجود داشته باشد ، واینکه میگوئیم چرا درافغانستان مشکلات وجود دارد؟ وبا بهترین طرح های قانونی ما گامی را به پیش ببریم .
افغانستان درجهان یک کشور بسیار ناب است که هیچ گاهی از تجبریات گذشته خود نیا موخته که چه اشتباه شده وچطور این مشکلات را رفع کنیم ؟ ما همیشه کوشش کردیم که به اشتباه خود یک وجه بدهیم وبه اشتباه خود توجه کنیم ! درچگونگی گسستگی روابط اجتماعی باید به چند نکته اشاره کنیم وبه چند بحران باید توجه کرد :
اول بحران هویتی : 
درافغانستان پس از جنگ یک بحران بسیار جدی و هویتی به وجود آمد ،متاسفانه ما نمیتوانستیم در طی نه ویا ده سال گذشته حد اقل هویت اجتماعی وسیاسی وحتی هویت ملی خودرا دوبار اعاده کنیم . آنجچه که ما امروز داریم از خیرات دیگران است ، ما خود مان درین راستا کمتر زحمت کشیده ایم ، وقتیکه مااز قوانین بحث میکنیم قوانین تثبیت کننده هویت ملی برای ماست ، هرازگان را مابراساس قانون به وجود میاآوریم آنها باید در راستای خدمت به یک هویت ملی ، منافع ملی ، عملکرد ملی درافغانستان کار کنند ،که متاسفانه ما به این بخش هیچ گاه توجه نمیکنیم .
دوم بحران اعتماد :
سی سال جنگ درافغانستان درز هاوفاصله های بزرگ را در پنج راستا ایجاد کرده که بزرگترین درز ها درز های قومی میباشد که این درز هارا به اقوام مختلف تبدیل کرده است ، این فاصله ها هرروز بیشتر میشود ، از رسانه ها گرفته تا به یک سیاست مدار ویایک فرهنگی همه از دید قومی ونژادی به پیش میروند . کشور های همسایه ما بصورت دقیق آجندائی قومی را در کشور ما تطبیق میکنند ، درز دوم درز زبانی میباشد که حتی سیاستمدار افغانستان هم به درز دامن میزند .
سوم بحران فقر :
فقر به نداشتن نان وتحصیل نیست ، فقر یک کلیمه عام تعریف نشده است ، از چگونگی نارسائی ویاکم رسائی به منابعی که انسان به آن اشد ضرورت دارد ، در بحران فقر دسترسی به امکانات فاصله بسیار قوی بین مردم وگروه های بسیار خاص به وجود آمده است که فقیر ها روز بروز فقیر تر میشوند ، وثروتمندان روز برزو ثروتمند تر میشوند .
چهارم بحران فرهنگی :
زبان مارا دیگران تعین میکنند که به کدام زبان صحبت کنیم ، ما فقط یک مستهلک هستیم ما ملت هستیم که متاسفانه از ساحه هویت ، وحدت وتوانمندی های که داریم دور هستیم ، وقتیکه قوانین در افغانستان ساخته میشود باید این مسائل را دقیقاً درنظر بگیرند که چگونه به این مسائل پرداخته شود .همچنان تقلید از فرهنگ بیگانه ، شامل نمودن فرهنگ بیگانه در فرهنگ فلکلور افغانی یکی از چالش های بزرگ فراروی مردم واجتماع مااست . افغانستان دارای تاریخ ،تمدن وفرهنگ کهن بوده که تحلیل در مورد آن بسا دشوار بنظر میرسد ، بجای اینکه ما برای غنامندی فرهنگ افغانی وملی خود کوشش نمائیم رفته رفته فرهنگ خودرا ضعیف جلوه داده وازبین میبریم وبجای آن از فرهنگ بیگانه گان تقلید و مورد استفاده قرار میدهیم همه میدانند که بهترین قانون اسیاسی درجهان قانون اساسی افغانستان است که از هرنگاه کامل میباشد وتماماً بر اساس ارشادات دینی ما استوار است وافغانستان نیز از تمدن کهن در ادوار تاریر برخوردار بوده که فعلاً جا دادن فرهنگ های بیگانه آزادی ، حریت ،تمدن و فرهنگ ما را لطمه وارد میکند. 

با احترام
ترتیب کننده محمدناصر جهانزیب محصل دیپارتمنت ادبیات انگلیسی