آرشیف

2014-12-30

afrotan

برگزاریی انتخابات آزاد یا تمرین کُشتی با منافع ملی؟!

 

" تو مرا ملا بخوان من ترا حاج آقا میخوانم "!!

 

میگویند یک شرکت تجارتی اعلان داده بود که به مدیر لائق وبا چند سال سابقه ء موفق ، مسلط بر چند زبان خارجی و دارای تحصیلات عالی نیازمند یم و شخصی با تحصیلات اندک و بدون سابقه مدیریت و نا آشنا به زبان های خارجی مراجعه کرد ، از وی پرسیدند که برای چه آمده ایی ؟ آن مرد تازه وارد جواب داد آمده ام بگوئیم که روی من حساب نکنید !!!

 

 

قسمت چهارم : 

در قسمت های قبلی صحبت بر سر این بود آنگاه که پای مشارکت مافیایی و فردی درمیان باشد منافع و تمامی اصالت های یک جامعه از حافظه شهروندان رخت بر میبندند وکالبد های آدم نما و ملمع شده به غرائز قدرت و ثروت به رقص می آیند و بلادرنگ وارد میدان میشوند . زیرا دیدیم که چگونه در اوج توطئه ای از توطئه گران و اِخلال ،اخلالگران کسانی که ناظر اجرای بدترین جنایات و خونین ترین حوادث بر برادران و خواهران اقوام شریف افغانستان منجمله شهروندان هزاره تبار این سرزمین بودند ویاهم در واکنش به این جنایات درد ناکی که بنام طالبان و به زعم آنها از سوی شهروندان وابسته به قوم پشتون انجام یافته بود "که خوشبختانه هیچگاه پدیده ای بنام طالبان و طالبانیزم وابسته به یک قوم خاصی نبوده و نیست "* با ایجاد حوادث غمناکی چون دشت لیلی ، و قتل عام های دیگری بدترین حوادث در تاریخ افغانستان بوجود آمد برخی از فرماندهان این جنایات خونین نه تنها در رکاب همدیگر شمشیر میزنند بلکه مدارک و شواهدی هرچند مجعول و مجهول ! را در برئت همدیگر به صحنه می آورند وبه زبان و لهجه ای مطرح و صحبت میکنند که گویی اصلأ مسأله جنگ های خونین داخلی و طرح حوادث فجائع غمناکی درتاریخ افغانستان چون حادثه دشت لیلی مزارشریف – حادثه المناک افشار – و صدها حادثه و جنایات دیگری که ثبت تاریخ افغانستان شده است یک توهم استخباراتی بوده که هیچگاه در تاریخ افغانستان وجود نداشته است !!!! و یکی از برجسته ترین توجیهاتی که نامزدان و کاندیداهای انتخابات ریا ست جمهوری افغانستان در چندین وجه بدان پرداخته است گویای همین حقیقت است . همچنان تمامی مهره های شطرنج انتخابات در افغانستان سعی دارند تا قدرت های بیگانه را که در خارج از مرزها و به اساس عقل سرمایه داریی لبرال از آن ها فرمان میبرند خود را مناسب ترین و بی غل وغش ترین تیم و گروهی وانمود کنند که درشناسائی و بیلانس منافع کشورهای حاضر در ائتلاف بر آنها حساب بازنمایند . !! زیرا در حوزه مشروعیت سیاسی جوامع بشری به نقش قدرت های بزرگ صنعتی جهان بویژه در تاریخ دوازده ساله آخیر حضور جامعه جهانی در افغانستان بی نهایت ارزش قائل هستند .
شگفت انگیز است که بخشی ازهمین کاندیدا های ریا ست جمهوری معادله قدرت درافغانستان ( رهبریی جامعه متعلق به قوم پشتون ) از چندین دهه زمامداریی سلاطین و حاکمان گوناگون که در رگهای اکثر آنها خون آلوده به ویروس منافع شرکت های نفتی بیگانه جریان داشته است در قالبهای بنام سلطنت – جمهوریت – جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان – دولت اسلامی افغانستان – امارت اسلامی و بالاخیره دولت جمهوری اسلامی افغانستان دست ناخورده باقی مانده و با گذشت زمان در کالبد نیمه جان ملت افغانستان به بیماریی مزمن و از جنس جنون گاوی مبدل شده است . هیچکسی وحتی پهلوانان بی شماری در تاریخ افغانستان در عین حالیکه بر بیهوده گی و بیگانه گی آن پی میبردند ، نتوانیسته اند آنرا به نفع اراده آزاد انسان باشنده سرزمین افغانستان تغییر دهند . این مشکل ، مشکلی بسیار اساسی است که حتی امروز ودر قرن بیست ویکم درحالیکه رجال سیاسی و کاندیداهای محترم ریاست جمهوری افغانستان باید با توجه به رئوس و محتوای فکریی اجندای مورد عمل خویش در کارزار انتخاباتی حضور یابند با ملاحظه به نگاه و اجندای " بیگانه قومی "بویژه همین بینیش ونگاه معیوب قدرت های بزرگ جهان و منطقه در افغانستان عمل میکنند .! اما چه کسی و با چه اجندای باید حکومت کنند ؟ همین طوری که همه خواننده گان ارجمند این یادداشت میدانند وبا افکار و اندیشه های من آشنائی دارند من بصورت کامل به مسأله اکثریت فزیکی فلان قوم و فلان قبیله را که دلیل مشروعیت و امتیاز حقوقی بکار میگیرند کاملأ مخالف ام ، زیرا علاوه بر وجود نظریات فیلسوفان مختلف و نظریه پردازان و متفکران اجتماعی و فلاسفه سیاسی که مردم را منشأ مشروعیت میدانند و این عملیه در شکل تکمیل شده و مدرن امروزی اش نام " دموکراسی " را بخود گرفته است قرآن کتاب خدا وند نیزدر تدوین فلسفه خلقت و زندگی تکاملی بشر درآیه ۱۳ سوره الحجرات چنین میفرمایند : يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ یعنی ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید; (اینها ملاک هیچگونه امتیاز نیست،) گرامی‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست; خداوند دانا و آگاه است! 
بزرگترین و درعین حال مسخره آمیزترین منطق برخی از حضرات کاندیدای "ریأ" ست جمهوری افغانستان آنجا و آنگاه است که دارنده گان القاب بزرگی از روشنفکری و جهان پهلوانی وقتی در برابر این پرسش قرار میگیرند که چگونه فلان قاتل و جلاد را بحیث کسی که اجندای فکری و عملی شما را تا سرمنزل مقصود برسانند جزئ از همکاران تیم آئنده تان برگزیده اید ، بدون آنکه در باره هویت و ظرفیت های فکریی آن همکار عزیزخود که تازه به دسته ای از پهلوانان در آمده است مطالبی بیان کـــند به همان فورمول افســانـــوی مـــروج در جـوامع عـقب مـانـده به شـمول افغانستان یعنی " تو مرا ملا بخوان من ترا حاج آقا میخوانم " متوصل میشوند . گویا هرکس آزاد است به تناسب حال ومقال خویش مطلبی بفرماید . عجیب آن است که برخی از همهین کاندیداهای محترم ریاست جمهوری وقتی لباس مندرسی مصلحان بزرگ شرق برتن میکنند وبا گرداندن دانه های از تسبیح که نمادی از آمیزش عرفان با سنت است در قرن حاضر که قرن شاخص ها و اندیشه ها محسوب میشود در مجالسی از عوام الناس حضور می یابند در معرفی شخصیت همکاران خود به مبالغه های غیر قابل باور متوصل میشوند .
میگویند شخصی از اوباشان که کسی را به چاقو زخمی ساخته بود برای پیش برد دعوی اش وکیل مدافعی را استخدام کرده بود ، وکیل مدافع حین قرئت دفاعیه مؤکیلش با جملات زیبای چون مؤکل من بیسار آدم مؤدب و آرامی است که هیچگاه با کسی وارد پرخاش گری نه میشود ، پنج وقت نماز میخواند و دائیم در خدمت مردم منطقه اش میباشد ……… مؤکل اوباش اش وقتی این گونه توصیف ها ی غیر واقعی را از زبان وکیل دعوی اش شنید برسم اعتراض با صدای بلندی در سالون محکمه در خطاب به وکیلش گفت : که شما توصیف چه کسی را می کنید ، پول وکالت را از من گرفته ای و دفاعیه کس دیگری در محضر قضأ می خوانی ؟ 
ادامه دارد 
* نظر نویسنده این یادداشت