آرشیف

من یک سال و چهار ماه می شود که از طریق رقابت آزاد به صفت مسؤل برنامۀ ملی سواد آموزی معارف ولایت غور استخدام شده ام . 
قبل از اینکه مأمور دولت شوم ، فکر می کردم سهولت آوردن اصلاحات در یک اداره شاید آسانتر از خوردن آب گیلاس باشد . 
فکر می کردم در ادارات که مشکلات وجود دارد ؛ دلیلش این است که مسؤلین امور نیتی برای اصلاح اداره ندارند. 
در جریان مأموریت بیش از یکسال ؛ یکی – دو مورد تخطی کلان را دیدم که متعلق به ادارۀ ما بود ، با ایمان به کلام حق ( قل جاء الحق و ذهق الباطل إنّ الباطل کان ذهوقا) و با باور به اینکه جلوگیری از تخطی های کلان وجیبۀ است که توسط قوانین نافذۀ کشور برای ما تعیین گردیده است و مبارزه علیه فساد ؛ انتظاری است که مردم از ما دارند ، همرای تعداد دوستان متعهدم مشوره کردم و با مصلحت صِرف در برابر همان یکی – دو مورد تخطی به منظور ایفای وجیبه ام در برابر کلام حق و قوانین نافذۀ کشور تا حدود که قانون اجازه می دهد و خداوند در آیۀ ( لایکلف الله نفساً إلا وسعها) برای من و هر انسان مؤمن و متهد تعیین کرده است ؛ ایستاده گی کردم . در این جریان توسط مهره های اصلی تعداد آنها کمتر از انگشتان یک دست می رسد ؛ تهدید شده ام ؛ اخطار شنیده ام و به منفی گرایی متهم شده ام . شماری این تهدید گران شخصیت های هم بوده اند که در جریان مأموریت معلمی ام با هم یا نزد من کلام حق تلاوت کرده اند ، فقه خوانده اند ، حدیث خوانده اند ، ثقافت خوانده اند ، اداره و مدیریت خوانده اند . من آنها را همیشه اهل دل می گفتم و به آنها اعتماد بسیار داشتم و در باب بسیار مسایل با آنها درد دل می کردم . اما خلاف انتظار برایم گفتند که تو مسؤلیت اصلاح این امور را نداری ، در صورت ادامۀ این ایتساده گی شاهد تصامیم و کار های ما هم خواهی بود و … !!!.
به هر روی روز های هم سپری شد که تنگنا به اندازۀ تنگ شد که از تهی دل از آمران ذیصلاح ام خواهش کردم که راۀ را برایم باز کنند تا مأموریتم را به دیگری وا گذارم ، اما این خواستۀ مکرر و همیشه گی ام یکبار هم قبول نشد . 
نکتۀ مهم و قابل یاد آوری دیگر این است که من تا هنوز به هیچ گروه و هستۀ سیاسی و حلقۀ دیگری متعلق و متحلق نیستم . 
اکنون خواستم از برادران و خواهران اهل علم ، آشنا با کتاب ، مؤمن به حق و متعهد به مدیریت مشوره بگیریم که توصل به حق و قانون در برابر یکی – دو مورد نا بسامانی کلان و مسامحه در مسایل جزئی بی شمار به منظور رعایت اصول اجتماعی حاکم ؛ بیانگر چی است ؟ و متوصل شدن افراد که کمال خویش را در بی کمالی حق و قانون تعریف می کنند نشان دهندۀ چی است ؟ .
از تمام برادران و خواهران بیننده و خوانندۀ مطالب سایت وزین جام غور خواهشمندم که لطفاً با ابراز نظاریات خویش در ادامه این مطلب برایم مشوره دهید که برای برون رفت از این تنگنا مشوره ام دهید که چی کار کنم ؟ 
از مدیریت محترم جام غور خواهشمندم تا به منظور ادای حق تعهد و ایمان لطف نموده نظریات افراد که به نام های مستعار نظر می دهند نشر نشود ، این خواهش من به خاطر جبن و ترس از نظریات مستعارالهویت ها نیست ، بلکه به این منظور است که بلکه مخالفین طرز دید من مجبور تا غبار از هویت مستعار خود بروبند و نظریات خود را به میل خود ارایه نمایند . من ایمان دارم که از نظریات منفی مستعارالهویت ها هم می شود درس های مفیدی آموخت ، اما این بار می خواهم که مشوره تمام دوستان را از هویت اصلی شان بگیرم .