X

آرشیف

گــر شیخ محفــل مـا باشـد همین، یاران      دیگـر نـبود عیــشی از دست تبـــهکــاران
آن ســاقی بـد مست زده شیشه شکسته      در خون می است هر جا آلوده بود مستان
زین شــاهد بزم ما از ترس کجـا رقصد      بنشسته به هــر سویش با تیـر، کمانداران
گاه شیخ سخن گویدگاه مست کندغوغا       درزیر لب صوفـی صـد حـرف بود پنهــان
در پرده اگـر خواهند پنهـان کنند رازی       بیخود زخودی باشند آن رمـز کنند عریان
سـوگند وفـــاداری در ورد زبــان باشد       هستند خــلاف آن در کــرده کنـند عصیـان
نه شادکنند رقصی نه پیمانه بهم کوبند       در چنگ ونـی وبـر بط باشــد صدا لرزان
نه محتسب است آنجا نه قاضئی شهری      نه درده کشی باشـد نـه جمعــی ز عیاران
در پرده نهـان نبود آن راز مـی ومستی      بی پـرده شده آنجــا آن بزم ســــیه کـاران
ازعشق سخن نبودازهجر ووصالش نیز      توصیف لب وچشمی یا زلف کمـان مژگان
هر لحظه به پایانیست این محفل مستانــه
بد مست شدند هر یک میخانه کنند ویران

جنوری 2009   اسن جرمنی
 

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.