آرشیف

2023-11-22

عثمان نجیب

بخش دوم گفت‌ومان میان من و ‌ساحل صاحب،

 

بازنشر بدون تصرف دیدگاه های جناب ساحل صاحب پیرامون پرس‌مان مان:

سپاس از نوشتن دیدگاه تان. منم به زودی پاسخ ارایه می‌کنم:

«عرض حرمت خدمت نجیب عزیز:

اولا میخواهم تذکر بدهم که من به عقاید طرز دید هر شخص از هر قوم از هر دین ومذهب احترام قایل استم واین حق را به کسی نمی دهم که به عقاید دیگران بتازد . امدم درمورد موضوع مطروحه تان. واینکه به لبیک من یک خروار سوال را ازمن نمودی، یک موضوع که پیش من مبهم است اینست که به گذشته ها برویم یا که هردو ما همسن وسال شامل وشاهد حوادث پنجاه سال اخیر با تفاوت موقف وظیفوی یکی کمی زیاتر ویکی کمی کمتر دخیل حوادث پنجاه سال گذشته استیم ولی هردومان به اندازه قدرت وصلاحیت خود مقصر.

اگر بتاریخ جهان نگاه کنیم کشورهای متمدن امروز درگذشته روکارهای بسیار بدی نسبت بما گذارنده اند ولی امروز درنتیجه همدیگر پذیری وتحمل یکدیگر دراینجا قرار دارد.

من در این بخش میخواهم بدو مورد پرسش شما پاسخ بدهم

۱-افغانستان امروز میراث اریانا دیروز است قبول دارم بالای بخش زیادی این قلمرو از تاریخی نام خراسان هم گذاشته شده است ولی نه کل جغرافیه کنونی افغانستان

۲- یاداوری مینمایم برای اولین بار درزمان شیرعلی خان ۲۵۰۰ خانوار اسحق زایی هلمند اجبارا به میمنه غرض جلوگبری از تعرض حکام بخار کوچ داده شد ووظیفه پاسداری سرحد برایشان داده شد.

اسکان ومکان پشتونها یا دیگر اقوام به شمال کشور به نظر تان خیانت است ولی نظر من طور دیگر بگونه مثال زمانی کندز دوزخ افغانستان نام داشت ولی در دوران حاکمیت داود بنام کندو افغانستان بود که کار نتجیه زحمت ناقلین بود که زمین بکر وبایر را سرسبز ساختند وزنه مردمان شریف بومی آنجا از قرنها درانجا زندگی میکردن، من سال روان سفری به افغانستان داشتم دارین سفر به بغلان سمنگات مزار جوزجان وفاریاب هم گذر کردم تفاوت این ولایات از نگاه سرسبزی وزراعت بکلی قابل مقایسه نیست که تشریح کامل از دور از حوصله این بحث است، بنظر من سلاطین وامرای خاین پشتون خدمتی که بشمال کرده اند اگر ده فیصد انرا برای مناطق پشتون نیشین میکردند پشتون امروز اینقدر ذلیل نبود.

 باحرمت

نجیب عزیز نسبت کار وظیفوی که دارم کم کم بجواب پرسش هایتان میپردازم

به معذرت بعضی غلطی املایی را معاف کن چون من نه ادیبم ونه ژورنالست واین تحریر را باستفاده از سفر در ترن نمودم.

۳- درمورد امیر عبدالرحمن خوب اگر درپهلوی یاد کردن کله منار های قوم شریف هزاره از سرکوب  قوم سلیمانخیل ، سرکوب قوم آندر وملا مشک علم سرکوب سردار ایوب خان فاتح میوند پسر کاکایش ، سرداراسحق ‌سردار سرور خان عموزاده هایش درمیمنه ،سرکوب شینوار ونورستان یاد میکردید.

اگر بجای عبدالرحمن خان دراوضاع سیاسی ونظامی انوقت افغانستان ومنطقه شما ویا مخالف دیگر برایکه قدرت میبودید چه میکرید؟

یک کشور پارچه پارچه وی یا یک حاکمیت قوی مرکزی میخواستید؟

۴- نظر تانرا درمورد اکثریت واقلیت برایم واضح بسازید مطلب تان از گویش است که کی بکدام زبان تکلم می کند یا ملیت است که تاجیک، ازبیک، هزاره……

تا بپاسخ تان بپردازم

۵- شما چقدر مطمین ومتیقن هستید که غیر پشتون ها درعدم موجودیت پشتون بجان هم نه افتدند.

درحالیکه هردوما شاهد حوادث دهه هفتاد هستیم که متلیفین غیر پشتون دوسال باهمدیگر نتونستد دریک دسترخوان نان بخورند

یک سوال : شما همیشه پشتون را به سیاسی ‌غیر سیاسی تقسیم چرا این کلمه درمورد اقوام دیگر بکار نمی برید

سلام مجدد : اولا بعرض معذرت که شاید بعضی اغلاط املا یی ‌انشایی داشته باشم.

شما فرض کنید که با همه مواردی که شما ذکر کردید موافقم چون بنظر من خاین هرکه باشد از هر قوم ومذهب وایدلوژی که باشد خاین اگر امروز من وشما ویا علاقه مندان دیگر شان هر قدر سفید نمایی کنیم تاریخ قضاوت خودرا می کند.

بنا نظر تانرا درمورد موارد ذیل که من وتو شاهد آن بودیم تا امروز از ذهن مردم پاک نشده است بدانم.

۱- غصب قدرت دولتی توسط یکی از جناحهای  مخالف دولت وقت را مشروعیت میدهید وطرف مقابل را یاغی باغی قاتل وقصاب میدانید

۲- انی که به قدرت رسید مشروعیت خودرا از کدام مرجع بدست اورد.

۳-قتل عام افشار

۴- قتل عام دشت لیلی

۵- مسولیت پستان بریده شده که همکار تان تصویر برداری کرده

۶- رقص مرده

 درنتیجه بنظر من هر قدر اگر من بگویم توچه کردی وتو بگویی من چه کردن نتیجه آن فصل ودوری میشود که این یک کار بسیار ساده است  که درنتیجه تبادله دو سه پیام از هم جدا میشویم ولی اگر بخواهیم که جانب وصل برویم کار زحمت وحوصله میخواهد .

پس دوست قدیمم هم ایدلوژی سابقم وقلم بدست امروزه از قلب از جان وهمه امکانات خود برای وصل کار گیریم، انطوری که فکر میکنی که در فصل وجدایی برای مردمت خوشبختی میاوری نیست،این جدایی ارزوی دیرینه ‌صد ساله همسایه های ما است.

نجیب عزیز میخواهم از یک خاطره ام برایت بنوسم دقیقا بتاریخ ۲۵ حوت سال ۱۳۵۵ شامل ح،ش شدم در اولین روز هم چپرکتی من جوانی از شکردره کابل شد دوستی ما انقدر عمیق شد که در سال ۱۳۶۰ موصوف به شهادت رسید از تاریخ تاکنون ۴۲ سال میگذرد برادران مرحوموی مرا برادر خطاب میکنند پدرومادر مرحوم شان منرا فرزند میگفتند وبالمقابل من هم  پس اینرا باید درک کرد وقتی که قلبها باهم گیره بخورد جدایی آن مشکل است .

منتظر نظریات جناب هستم»

زود در خدمتم…