آرشیف
با استقبال از غزل ابوالمعانی بیدل در وصف بهار
mazizi
پیک شادی در بغل، از آسمان دارد بهار
بهر مخلوقِ زمین شادی کنان دارد بهار
تا دمــد روح دگر بر مردۀ جسم زمین
چون مسیحا معجزه از آسمان دارد بهار
زنده میگردد گل ویا هرگیاهی در چمن
آب حیوانی برای مرده گان دارد بهـار
نرگس وشب بو وزنبق ، لاله و سنبل همه
بهرهرگل غنچه ای ، یک باغبان دارد بهار
هر کجا در کهسار وتپه ودشت ودمن
بس هزاران گلشن ویا گلستان دارد بهار
این زمین با گل مزین گشته بینی هر طرف
بسکـــه دشت لاله ویا ارغــوان دارد بهــار
آن نسیـــم صبحــگاه وشبنم پاکیــــزه اش
همچو مشک اندرمشام زنده جان دارد بهار
باغ را چو نوعروسان زیب وزینت میکند
نقش آرایشگــــری بر دلبـــران دارد بهـــار
هر طــرف آید بگوش آهنگ زیبای طیـــور
مطربان نغمه خوان چون بلبلان دارد بهار
ز آسمان باران رحمت بیشتر بارد کنون
زان سب هر جا بسی آب روان دارد بهار
ای که از هر درد رنجوری به صحرا کن گذر
چون طبیب با خود دوای جسم وجان دارد بهار
تا بکی در خواب سنگینی هله بشتاب زود
چون پیام حرکت از این کاروان دارد بهــار
آدمیزاد بی نشاط وحرکت وشادی مبـــاد
درس حکمت هر کجا وهر زمان دارد بهــار
ای « عزیزی» مقدم فصل بهار فرخنده باد
خیر وبرکت را همه از ذوالمنان دارد بهار
پایان
———————————–
م – ع – عزیزی
روز یکشنبه ساعت 10:50
27 حوت سال 1396 هجری شمسی
مطابق به : 18-03-2018 میلادی
—————————-
غزل ابوالمعانی بیدل در وصف بهار:
*********************************
چشم واکن رنگ اسرار دگر دارد بهار
آنچه در وهمت نگنجد جلوه گر دارد بهار
ساعتی چون بوی گل از قید پیراهن برآ
از تو چشم آشنایی آنقدر دارد بهار
کهکشان هم پایمال موج توفان گل است
سبزه را از خواب غفلت چند بردارد بهار
از صلای رنگ عیش انجمن غافل مباش
پارههایی چند بر خون جگر دارد بهار
چشم تا واکردهای رنگ از نظرها رفته است
از نسیم صبح دامن بر کمر دارد بهار
بی فنا نتوان گلی زین هستی موهوم چید
صفحهٔ ما گر زنی آتش شرر دارد بهار
از خزان آیینه دارد صبح تا گل میکند
جز شکستن نیست رنگ ما اگر دارد بهار
ابر مینالد کز اسباب نشاط این چمن
هرچه دارد در فشار چشم تر دارد بهار
ازگل و سنبل به نظم و نثر سعدی قانعم
این معانی درگلستان بیشتر دارد بهار
مو به مویم حسرت زخمت تبسم میکند
هرکه گردد بسملت بر من نظر دارد بهار
زین چمن بیدل نه سروی جست و نه شمشاد رست
از خیال قامتش دودی به سر دارد بهار
ارغوان دارد بهار
زنده جان دارد بهار
کاروان دارد بهار
رهروان دارد بهار
دلبران دارد بهار
با نشان دارد بهار
عز وشان دارد بهار
خاندان دارد بهار
صوت اذان دارد بهار
از آن دارد بهار
امان دارد بهار
بلبلان دارد بهار
قاریان دارد بهار
گلستان دارد بهار
سرو روان دارد بهار
آب روان دارد بهار
سرو روان دارد بهار
روح روان دارد بهار
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور