آرشیف

2015-2-7

سید عیسی حسینی مزاری

“بایـــــد” های انتخابات 29 اسد”5″ کشور های همسایه و افغانستان

 
در قسمت پیشین، آخرین طرف هایی که مورد اشاره قرار گرفتند تا به "باید" های انتخابات افغانستان توجه داشته باشند، کشور های همسایه افغانستان بودند، و در این رابطه نکاتی مطرح گردید ولی به نظر می رسد در این قسمت، کمی بیشتر بدان پرداخته شود و ضرورت ایفای نقش مثبت همسایه ها در قبال مسایل افغانستان به خصوص انتخابات، مورد بررسی قرار گیرد.
افغانستان در همسایگی چندین کشور قرار گرفته است که هر کدام منافعی در کشور ما داشته وبه تناسب توان وچگونگی دید خود به این منافع و راه رسیدن به آن، دستی به مسایل افغانستان دارند. از میان همه، دوکشور همسایه، یعنی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی پاکستان، بیشتر از سایرین در مسایل داخلی و بین المللی افغانستان نقش ایفانموده و در آینده هم خواهند نمود. اما نگاه این دوکشور به افغانستان یکسان نبوده و چه بسا در زوایایی در تضاد می باشند.
برای اینکه وظایف کشور های همسایه افغانستان جهت رعایت باید های انتخابات افغانستان روشنتر شود، ابتدا به موقف ونوع نگاه  به خصوص دوکشور همسایه، نسبت به افغانستان می پردازم.
جمهوری اسلامی ایران، به مسایل افغانستان همواره با دید مثبت نگاه نموده و در دایره همین نوع نگاه معمولا کوشیده تا حوادث و تحولات افغانستان به نفع مردم آن رقم بخورد.
آگاهان امور منطقه ای، به این رویکرد جمهوری اسلامی ایران به مسایل مربوط به افغانستان دو دلیل عنوان می نمایند:
1 – نوع سیاست کل نظام از ابتدای تاسیس تاحالا، کمک به دیگر مسلمانان خارج از ایران بوده و سیاست مداران مسلمان ایرانی، همواره کوشیده اند تا مسلمانان تحت استضعاف جهان، از بند استعمار رهایی پیدا نموده با کسب اقتدار مادی ومعنوی، در تعیین سرنوشت خویش موثر باشند. از این رو جمهوری اسلامی ایران، از آغاز جهاد ضد روسی، در کنار مردم افغانستان بوده و قیام وحرکت عمومی شان را در برابر کودتا و سپس اشغال، مورد حمایت مادی ومعنوی قرارداده و همچنان پس از پیروزی و به ویژه در ایام مقاومت، اگر نبود جمهوری اسلامی ایران در کنار مبارزان مسلمان افغانستان، معلوم نبود که بر سر این آب و خاک و مردم مسلمان آن چه می آمد. اکنون نیز که زمان سازندگی افغانستان است، جمهوری اسلامی ایران همچنان، در عرصه های مختلف، بیش از هر کشور دیگری در کنار مردم مسلمان افغانستان حضور جدی و مثمر ثمر دارد.
2 – این اعتقاد به عنوان یک اصل مسلم وپذیرفته شده در نزد مقامات جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که افغانستان امن و آباد و رو به ترقی، به مراتب بیشتر از یک کشور نا امن وفقیر و رو به قهقرا به نفع جمهوری اسلامی ایران است. چه اینکه حداقل خیال نظام اسلامی ایران از این بابت "که چون مشکلی در افغانستان وجود ندارد تا بر اوضاع امنیتی ایران تاثیر منفی بگذارد"، جمع خواهد بود، از این رو کمک به تامین امنیت، آبادانی وترقی افغانستان، در حقیقت تلاش برای به دست آوردن اسباب و عوامل تامین امنیت ملی خود ایران به نظر می رسد.
اما کشور پاکستان نه تنها این رویکرد را نداشته که متاسفانه از گذشته دور تا حالا، کاملا نقش منفی در قبال افغانستان ایفا نموده است. از آوان تاسیس پاکستان تا کنون، همواره میان این کشور وافغانستان مشکلات متعددی وجود داشته تا جایی که بیم آغاز جنگ های خونینی میان دوکشور همسایه می رفته است.
صاحب نظران دو عامل عمده را باعث حرکت منفی گرایانه پاکستان علیه افغانستان می دانند.
1 – تلاش دولت پاکستان در راستای مسله خط دیورند به گونه ای که این موضوع به بوته فراموشی سپرده شده و یا هیچگاهی مطرح نگردد، یا ترتیبی اتخاذ گردد تا موضوع به نحوی به نفع پاکستان خاتمه یابد.
2 – پاکستان حضور یک کشور قدرتمند را در همسایگی خود بر نمی تابد. چرا که در این صورت، پاکستانی ها به عقبه ای مانند افغانستان، در مناقشه میان پاکستان وهندوستان دست پیدا نخواهد کرد و نیز پاکستانی ها نمی توانند بدون شرط و مانعی به بازار های آسیای برسند. و گذشته از همه، افغانستان باقدمت به مراتب بیشتر از قدمت پاکستان که عمرش از 60 سال تجاوز نمی کند، ظرفیت فوق العاده بالایی برای کسب اقتدار و توانمندی داشته و از نگاه معادن زیر زمینی، آثار باستانی، فرهنگ وادب نیز بسیار غنی بوده همین خصوصیت باعث گردیده است تا از یک سو، حسادت پاکستانی ها را برانگیزاند و از دیگر سو آنان را ترغیب نماید تا اگر نتوانند بر افغانستان تسلط یابند، آن را منهدم نموده یا حداقل به شدت تخریب ویا تضعیف نمایند.
اما وجود این نوع نگاه پاکستان به افغانستان، اگرچه توانسته آسیب های فراوانی به افغانستان برساند ولی باعث گردیده تا نه تنها همسایه جنوبی، به اهداف خود دست نیابد که متاسفانه وضعیت موجود افغانستان اثرات بس عمیق وخطر ناکی بر اوضاع داخلی پاکستان گذاشته است.
چنانچه مرور سیاست های پاکستان نسبت به افغانستان، و اقدامات متعدد مداخله جویانه آن در امور کشور ما، و پیامدهای اسفناک و غیر قابل جبران این مداخلات ، شاهد بر این مدعاست و متاسفانه همین روند سیاست هم باعث گردید تا از یکسو در افغانستان نا امن، ضعیف و فقیر که ارمغان سیاست های خام زمامداران همسایه جنوبی می باشد، احساسات ضد پاکستانی در میان افغان ها رشد بیشتری یافته، سبب شود، تا بستر مناسبی مهیا گردد برای سو استفاده برخی از کشورهای مخالف پاکستان، علیه تمامیت ارضی این کشور، تا برنامه های وسیعی را روی دست بگیرند برای نا آرام ساختن اوضاع داخلی پاکستان و دامنه دار نمودن جنگ های گوناگون در این کشور مسلمان و نیز پای خارجی هایی در افغانستان باز شود که امروز، خود ارادیت پاکستانی ها را هدف قرار داده بدون اطلاع دولت این کشور، سرزمین آن ها را بمباردمان نموده خانه های مردم را ویران و صاحبان آن ها را به قتل برسانند، و چه بسا سر نخ بسیاری از مشکلات داخلی پاکستان و حتی دیگر کشور های همسایه، در دستان عوامل خارجی ی می باشد که حضور آن ها در افغانستان ناشی از ادامه سیاست های براندازانه پاکستانی های در مورد افغانستان می باشد و تداوم افزون خواهی ها و خوی استکباری پاکستانی ها بود که غربی ها، بی مهابا و سر از پا نشناخته در افغانستان حضور به هم برسانند و در پایگاه های خودشان در داخل این کشور مشغول طراحی وبرنامه ریزی شوند و بروند تا آن زمان که بتوانند براساس منافع خودشان، منافع کل کشور های مسلمان ومنطقه را به چالش بکشند.
این درحالی است که اگر افغانستان، امن و آباد و مترقی باشد و نیز حسن رابطه میان این کشور وپاکستان برقرار گردد، بیشتر به نفع همسایه جنوبی ما تمام گردیده، سپس مردمان آن می توانند با بسیاری از معضلات داخلی و بین المللی به راحتی دست وپنجه نرم نموده به منافع اقتصادی وسیاسی بزرگی دست یابند.
از این رو به تمام همسایه ها، به خصوص دو کشور همسایه جنوبی وغربی ما، مناسب است تا در راستای تامین امنیت و ثبات در افغانستان، بیش از گذشته، امعان نظر داشته هزینه قابل توجهی را،( که مطمینا کمتر از آن هزینه ای است که در صورت نا امنی وبی ثباتی افغانستان مصرف نموده و برای دفع ورفع اثرات آن، متحمل هزینه های سنگین و غیر قابل جبرانی خواهند شد)، روی دست بگیرند، به خصوص حالا که افغانستان، انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارد و برگزاری موفق این انتخابات کمک بزرگی به تامین امنیت وثبات سیاسی و اقتصادی افغانستان می نماید، شرایط بسیار مناسبی را فراهم نموده است تا کشور های همسایه، حسن ظن وهمکاری خویش را به نمایش گذاشته، دست دوستی وهمکاری بیشتری به سوی افغانستان دراز نمایند. به ویژه پاکستان، در چنین شرایطی می تواند بیش از هر کشور دیگر موثر عمل نماید. چه اینکه درست است که کمک همسایه ها به بهتر برگزارشدن انتخابات، تسریع در روند برقراری امنیت وثبات در داخل افغانستان است و این، مسلما به نفع مردم افغانستان خواهد بود اما کشور های همسایه نیز اگر بیشتر از افغانستان، از بهبود شرایط آن نفع نبرند کمتر نیز نخواهند برد. والسلام