آرشیف

2021-10-10

محمداکرام اندیشمند

بازگشت امریکایی ها به مذاکرات دوحه

 

امریکایی ها پس از سقوط حکومت اشرف غنی و خروج فضیحت بارشان از افغانستان برای اولین بار با هیات طالبان در دوحه وارد مذاکره شدند. این مذاکرات که دیروز شنبه هفدهم میزان 1400 / 9 اکتوبر 2021 آغاز یافت، امروز نیز ادامه می یابد. اتحادیۀ اروپا نیز امروز با هیات طالبان در دوحه وارد مذاکره می شود.

 

برکناری خلیلزاد از ریاست مذاکرات:

زلمی خلیلزاد که مذاکرات هژده ماهۀ امریکایی ها را تا امضای موافقت نامۀ دوحه در 29 فبروری 2020 و پس از آن تا سقوط حکومت غنی ریاست می کرد، در مذاکرات جدید دوحه غایب بود و جای او را “تام وست” گرفت. تام وست در مذاکرات قبلی معاون زلمی خلیل زاد بود. بهادرا کومار نویسنده و تحللیگر هندی در مورد “تام وست” می نویسد:

«تام وست در امور سیاست آسیای جنوبی(به شمول هند)دارای تجارب عمیق است و در شورای امنیت ملی امریکا کار کرده است، همچنان در هنگامی که جوبایدن معاون رئیس جمهور بود، مشاور وی بوده است.

نکته مهم اینکه تام وست هنگامی که ویلیام برنس رئیس «سی آی ای» ریاست اتاق فکر «کارنگی» را به عهده داشت، وی دستیار این موسسه بوده است. بنابراین، سی آی ای در عمل(به صورت دوفکتو) ادارۀ این مذاکرات با طالبان  را  در دست دارد. این یک  تابلوی راهنما برای نقشۀ راه ادارۀ بایدن است.»

 

نکتۀ مهم توافق در مذاکرات جدید:

هر چند مذاکرات امریکایی ها با طالبان امروز یکشنبه نیز ادامه می یابد، اما نکتۀ بسیار مهم مورد توافق طرفین در روز اول مذاکرات، توافق بر سر اجرای موافقت نامۀ دوحه و پابندی به آن بود. این در واقع اهداف طالبان را در مسند حاکمیت و امارت شان بر آورده می سازد و اگر امریکایی ها همچنان به تطبیق موافقت نامۀ دوحه با طالبان پابند بمانند، طالبان به کل خواست های شان در موافقت نامۀ دوحه که تمامی محتوای آن موافقت نامه به نفع شان بود، دست می یابند.

 

کسانی که موافقت نامۀ دوحه را نخوانده اند یا با دقت نخوانده اند، دوباره بخوانند. تعویض یا برکناری حکومت اشرف غنی و جمهوری اسلامی افغانستان و جایگزین سازی آن با نظام و دولت جدید اسلامی در همان آغاز موافقت نامه بدون هیچ ابهامی، وضاحت یافته بود. به این عبارت که در موافقت نامه آمده است توجه کنید:

« تا زمان تشکیل حکومت اسلامی جدید پسا توافق افغانستان که طبق گفت‌وگو و مذاکرات بین‌الافغانی تعیین می‌شود……»

در بخش سوم موافقت نامۀ دوحه که با سه بند توضیح یافته است، دسترسی طالبان به آنچه که امروز میخواهند را، محقق می کند:

«1 – ایالات متحده خواستار به رسمیت شناختن و تأیید این موافقت‌نامه از جانب شورای امنیت سازمان ملل خواهد شد.

2 – ایالات متحده و امارت اسلامی افغانستان -که توسط ایالات متحده به‌عنوان دولت شناخته نمی‌شود و به‌عنوان طالبان شناخته می‌شود- به دنبال روابط مثبت با یکدیگر هستند و انتظار دارند که روابط بین ایالات متحده و حکومت اسلامی جدید پسا توافق که توسط مذاکرات بین‌الافغانی تعیین می‌شود، مثبت باشد.

3 – ایالات متحده به دنبال همکاری اقتصادی با حکومت اسلامی جدید پساتوافق که توسط مذاکرات بین‌الافغانی تعیین می‌شود، برای بازسازی [افغانستان] خواهد بود و در امور داخلی آن دخالت نخواهد کرد.»

 

کی موافقت نامۀ دوحه را نقض کرد؟

وقتی امریکایی ها و طالبان به اجرای موافقت نامۀ دوحه که در 29 فبروری 2020 با هم امضا کردند در وضعیت فعلی پس از احیای امارت اسلامی طالبان و نابودی حکومت غنی و جمهوری اسلامی، توافق و تاکید می کنند، چند پرسش مطرح می شود:

آیا موافقت نامۀ مذکور نقض شد؟

چه کسی یا کدام طرف، این موافقت نامه را نقض کرد؟

با توجه به محتوای موافقت نامۀ دوحه نقضِ واقع شده در موافقت نامه، سقوط حکومت غنی و دولت جمهوری افغانستان و استقرار امارت و حکومت طالبان نیست. زیرا در موافقت نامۀ دوحه برکناری این حکومت و جمهوریت و “تشکیل حکومت اسلامی جدید” مشخص و مسجل شده بود.

نکتۀ اصلی نقض موافقت نامه به عدم تشکیل حکومت جدید یا همان امارت اسلامی طالبان از طریق مذاکرات بین الافغانی بر می گردد که در موافقت نامه قید شده بود. اما جالب و قابل توجه این است که امریکایی ها اشرف غنی را مسئول همین نکتۀ نقض شده معرفی کرده اند و می کنند. زلمی خلیلزاد به صراحت گفت که اشرف غنی با فرارش برنامۀ مذاکرات بین الافغانی را برای تشکیل حکومت جدید و انتقال مسالمت آمیز قدرت به آن حکومت برهم زد و ناکام ساخت. نه تنها امریکایی ها که حامد کرزی، دکترعبدالله و شمار دیگر از سیاست مداران منتقد غنی نیز به این باور هستند که اشرف غنی نگذاشت تا انتقال قدرت و تعویض حکومت از طریق  مذاکرات بین الافغانی به سرانجام برسد. طالبان نیز بارها گفته اند که آنها قصد ورود به شهر کابل و تصرف حکومت را نداشتند. از این رو صبح روز یکشنبه  اعلامیه دادند که به شهر داخل نمی شوند، اما وقتی نیروهای نظامی و امنیتی حکومت غنی از بسیاری ساختمان های دولتی فرار کردند و غنی نیز ظهر آن روز فرار کرد، وارد شهر شدند.

 

 

چرا توافق بر اجرای موافقت نامۀ دوحه:

صرف نظر از اینکه چه کسی و کدام طرف ناقض توافق نامۀ دوحه است یا نه و چرا پس از نقض موافقت نامه اگر واقع شده باشد که شده است، امریکایی ها دوباره متعهد به اجرای موافقت نامه شده اند؟

علاقۀ طالبان و اصرار آنها بر تطبیق موافقت نامۀ دوحه روشن است که از آن سود اصلی را می برند و حاکمیت خود را در جامعۀ بین المللی و به خصوص برای امریکایی ها و متحدین غربی شان تثبیت می کنند و حتی مورد شناسایی رسمی قرار می دهند. اما امریکایی ها از اجرایی شدن این موافقت نامه چه نفع دارند و چه می خواهند بدست بیاورند؟

1 – امریکایی ها می خواهند با گویا تطبیق موافقت نامۀ دوحه از رسوایی و فضیحت خروج خود از افغانستان بکاهند و به گونه ای افکار عمومی را در میان جامعۀ خود شان، متحدان و هم پیمانان شان در جهان مشغول و قانع سازند که در واقع دچار شکست و سرافگندگی نشدند.

 

2 – امریکایی ها و اروپایی ها از بحران بزرگ و گستردۀ انسانی در افغانستان نگران هستند. نه به این سبب که آنها به حقوق بشر و ارزش های مدرن حقوق بشری تعهد دارند و از آن دفاع می کنند، بلکه به این سبب که این بحران به فرار و مهاجرت ملیون ها مردم از افغانستان بسوی اروپا و غرب بینجامد و مشکل عظیمی را برای آنها ایجاد کند. نشانه های این بحران از همین حالا مشهود است و هزاران نفر از افغانستان روزانه بسوی ایران و پاکستان در حال فرار اند.

 

3 – تبعات بحران انسانی در افغانستان بحران سیاسی، اجتماعی و امنیتی را تشدید می کند و گسترش می دهد. نارضایتی، عصیان، شورشگری و جنگ نتیجۀ این بحران خواهد بود که در آنصورت کنترل افغانستان از دست طالبان بصورت کامل خارج خواهد شد و جغرافیای افغانستان به یک جغرافیای حضور و گسترش جنگجویان و گروه های مختلف تروریستی تبدیل خواهد شد که تمام منطقه را بسوی آشوب و بی ثباتی ببرد و حتی اروپا و امریکا از این جغرافیا تهدید شود. از این رو امریکایی ها و اروپایی ها می خواهند تا در تعامل و حتی ایجاد رابطۀ سیاسی و دیپلوماتیک با حکومت و امارت طالبان این بحران را مهار و مدیریت کنند.

 

4 – برای امریکایی ها و اروپایی ها تامین منافع شان و دور ماندن شان از آسیب های بحران افغانستان اهمیت و اولویت دارد. امریکایی ها بسوی اجرای موافقت نامۀ دوحه از همین زوایه می بینند و برای آنها و سایر غربی ها هیچ اهمیتی ندارد که افغانستان با چه نوع نظام و حکومتی اداره می شود و جامعۀ افغانستان در آن نظام از چه حقوقی برخوردار هستند؟

هرگاه مطالب و خواست های را که امریکایی ها و غربی ها در مورد حقوق بشر، حقوق زنان و ارزش های مدرن دیگر مطرح کنند، چیزی فراتر از ادعای لفظی و برای تحت فشار قرار دادن طالبان در مسند حکومت در جهت منافع خودشان نیست.

 

 

تاثیرات منطقه ای توافق مجدد امریکایی ها بر اجرای موافقت نامۀ دوحه:

یکی از نکات قابل بحث و پرسش، تاثیر منطقه ای توافق و پابندی امریکا بر اجرایی شدن موافقت نامۀ دوحه با طالبان است.

آیا همسایگان افغانستان و کشورهای منطقه مانند روسیه، هند، چین، عربستان و ترکیه از تعهد مجدد امریکا به موافقت نامۀ دوحه رضایت نشان خواهند داد و با آن همسویی خواهند کرد؟

پاکستان، ترکمنستان، ازبیکستان و چین از این وضعیت راضی هستند و سیاست امریکا را در پابندی به اجرای موافقت نامۀ دوحه به منافع خود می دانند و با آن همسویی نشان می دهند.

جمهوری اسلامی ایران علی رغم خصومتش با امریکا از این حالت خشنود به نظر می رسد. آیت الله علی خامنه ای حاکم اصلی این جمهوری در تهران از طالبان در مورد مقابله با داعش همان انتظاری را دارد که دونالد ترامپ قبلا در کاخ سفید واشنگتن و جوبایدن اکنون انتظار دارد. خامنه ای دیروز این انتظار خود را بصورت رسمی و علنی بر سر حملۀ خونین انتحاری در مسجد سید آباد قندوز که صد ها نفر نمازگزاران مسلمان شیعه را به خاک و خون کشاند، ابراز کرد. او گفت از مسئولین کشور برادر افغانستان می خواهد عاملان این حمله را مجازات کنند.

تاجیکستان موقف متفاوت دارد، هند  و روسیه هنوز سیاست روشن و مشخصی را در همسویی با موافقت نامۀ دوحه و تعهد مجدد امریکایی ها در عمل به آن اتخاذ نکرده است.

اما سوال اصلی این است که:

1 –  آیا همسویی و رضایت همسایگان و کشور های منطقه با سیاست امریکایی ها مبنی بر تعهد و عمل به موافقت نامۀ دوحه ادامه خواهد یافت و یا در جهت مخالف با آنها انکشاف خواهد کرد؟

2 – آیا طالبان موفق خواهند شد تا از بروز بحران های عمیق و گستردۀ انسانی و اجتماعی ناشی از فقر، بیکاری، نارضایتی، اختناق، بی عدالتی و ….. جلوگیری کنند و کمک دنیا را از فرو رفتن و سقوط به این بحران ها بدست بیاورند؟