آرشیف
این چه درد بود درجانم که درمانش نشد
سمو نیار سید ولیشاه
این چه درد بود در جانم که درمــــانش نشد
این چه شور بود درسینه کــــــه پایانش نشد
بسکه درسودای او خو کرد این قلب حزین
دل زغم غم خــــــانه گشت هیچ اگاهش نشد
سر به صحرا میزنم دیوانه وار در عشق او
در بیــــــــا بان خار گشتم هیچ الطافش نشد
چشم من در انتظار دل زیــــــــــادش بیقرار
هم زبــــــــــــانم لحظه فارق زگفتارش نشد
بوی او اورد نسیم صبح دم انــــــــدر مشام
بـــــاغ بستان گشتم پـــیـــــــــدا پنهانش نشد
هم چو لاله در بیا بــــــــان داغ ها دارم بدل
هم چو فرهاد نــــــاله ها کردم تصلایش نشد
حوش ازسر صبر ازدل طاقت من طاق شد
هم چو شمع سو ختم به پایش هیچ پروایش نشد
اشک از چشمان من جاریست چون سیلاب خون
دل نشد بی غم زسودا اشک پـــــــــــایا نش نشد
هم چو بلبل از فـــــــــــراقش نــــــاله دارم درچمن
بــــــــــــــــاغ بستــــــــــــان گشتم پیدا پنهانش نشد
صد جفا دیدم زه ان سر خیل خو بــــــــــان سا لها
این دل نـــــــــــــــــاشاد من فارغ زغوغایش نشد
ایخدا عــــــــــلوی زعشق ان نـــــــــگارمه روی
مبتلاا گردیده با صد درد درمانش نشد
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور