X

آرشیف

این‌ جا عشق بدنامی‌ست!!!

باز می‌خواهد که شعری تازه از دل‌ سر زند
شعر بگریزد رود در قلب یک دختر زند
شعر بگریزد رود بر قریه شان در خانه‌ها
باز فریادی زند یا خانه‌ها را در زند
در زند هر خانه را گوید به مردم فحش‌ها
مردهای قریه یک‌سر گوش‌ها را کر زند
مردها لب‌خنده‌ای تلخی به لب‌ها شان کشند
شعر یک فحشی شریفی بر در دیگر زند
مردهای قریه حیران بود کاین دیوانه کیست!
شعر را گفتند: هی! دیوانه این کارت ز چیست؟
رو که این‌جا عشق بدنامی‌ست گر بر سر زند[1]
شعر می‌خواهد سرش را از بلندی‌های شب
بر سر دوشیزه‌ای در شکل یک چادر زند
شعر یک آهی غریبی از قفس آزاد کرد
آه چون مرغ اسیری خواست تا پرپر زند
 
 
24/12/1390   کابل

  


[1] – این بیت دارای سه مصرع است که این ساختار را در یک بیتی از شعر محمدکاظم کاظمی دیده‌ام.

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.