آرشیف

2022-2-28

عثمان نجیب

اوکرائین افغانستان نیست. 

غیرِ افغان‌ها در یک تصفیه‌ی عملی قومی و تباری قرار دارند، موردی که سال‌هاست فریاد می‌کنیم.

ما دردِ خود را درمان کنیم و خوشی‌های  ناحق نه کنیم.

این روزها بحثِ داغ و در عینِ حال تراژیدِ حمله به اوکرائین در سرخطِ خبرهای جهان قرار دارد.‌ در این بحبوحه است که افغانستان بارِ دگر به فراموشی سپرده ‌می‌شود. با آن که جهان عمداً هر دو کشور را فدای‌ امیالِ تفوق‌طلبانه‌ی خود کرده با خونِ انسان‌های روی‌زمین بازی کرده و ‌حیات خلوت‌‌های شان را در عشرت نگاه‌داری می‌کنند. علت‌ها و معلول‌ها در تحولاتِ اوکرائین فقط و فقط حاصلِ دشمنی آمریکا و انگلیس و اروپا و متحدانش با انسانیت است که مردم‌اش مثلِ ما رنج می‌برند و شاهدِ ویرانی و نابودی خود و کشورِ شان اند. البته در این میان است که برخی‌ها به نام تحلیل‌گر حالاتِ حمله به اوکرائین را فرصت‌های پیش آمده در گویا حلِ معضلِ اشغالِ افغانستان و رهایی آن از چنگالِ تروریسمِ طالبانی پشتونیستی و پاکستانی می‌دانند. در حالی‌که همه برنامه‌های فروپاشی و اشغالِ افغانستان و به حمایت و‌ هدایتِ آمپریالیسمِ آمریکا و انگلیس و جهان در مجموع صورت گرفت و غل‌بابای فراری زمینه را به اجرای چنین کاری مساعد ساخت. این گروه از آقایان یا بانوان‌ هنوزم در خواب‌های گرانِ دروغ باوری‌ها و دروغ‌بافی‌ها و دروغ‌پروری‌ها قرار دارند. چه خوابِ‌های ارزانی، چه پندارهای نادانیْ. اینان نه می‌دانند که موضوع اوکرائین با افغانستان تفاوت‌های زیادی دارد. اوکرائین نظامِ متعهد و ملی دارد و اشتباهاتِ سیاسی رهبرانِ اوکرائین در وابسته شدنِ زیاد به وعده‌های دروغ و چرب و نرمِ آمریکا و ‌اروپا بخشِ جداست. اما در افغانستان مرزها روشن شده اند و افغان افغان است و تاجیک تاجیک و هزاره هزاره و… افغان دیگر غیرِ افغان را نه می‌پذیرد. افغان و یا همان پشتونِ اقتدارگرا به ویرانی وطنِ ما کمربسته است تا با افغان‌ها خیبری و پشاوری و پاکستانی به نابودی همه مدنیت و تبارِ غیرِ افغان‌ها برود. افغانستانی‌ها باید راهِ‌شان را همین حالا با افغانِ اقتدار‌گرا جدا کنند و فقط به تجزیه بروند. ورنه حالتی که اکنون علیه شان روان است به زودی ریشه‌براندازتر می‌شود. مخصوصاً که برخی غیرِ افغان‌های بی‌غیرت هم‌راهی این‌ها را با قلم و قدم و سلاح افتخار می‌دانند. اشتباهِ بسیار مضحک. آنانی که به فروپاشی کشورِ اوکرائین توسط تجاوزِ روسیه و پوتین در خو‌ش‌حالی اند، چی دلیلی دارند؟ وقتی کشورِ ما را از هم پاشیدند جهانِ غرب، جهانِ عرب، جهانِ اسلام و آمریکا چه کردند؟ همین آقای پوتین نه‌‌ بود که در اولین ساعاتِ 19 آگوست با حمایت‌های خاموشانه از طالب، طالب را به شکارِ ملتِ ما فرستاد و پسا فرارِ غنی طالب را حمایتِ کامل کرد؟ ما چرا و‌ توسطِ کی‌ها در بندِ تروریسم شدیم؟ از عرب و عجم و از ایرانی و پاکستانی و از انگلیسی تا روسی و از هندی تا چینایی هیچ کسی پس نماند تا بر علیه ما و ملت ‌و کشورِ ما دام پهن نه کرده و در ویران‌گری وطنِ ما و بدبختی ملتِ ما نقش نه داشته باشد. ما باید تعرض به حریمِ استقلالِ اوکرائین و محوِ آن کشور از نقشه‌ی جهان را محکوم کنیم. ما طعمِ تلخِ تجاوز و اشغال را چشیده‌ ایم.‌ چرا؟ بی‌خود و بی‌اندیشه از فروپاشی یک کشوری خُرسندیم که در موقعیتِ ما قرار دارد و ضرری هم به ما نه رسانیده، انسانیتِ برخی‌ما ها همین است.

چرا ماچَک‌چَه‌کی‌‌‌های عجیبی هستیم. درست است که پوتینِ با امکانات به آمریکا و ناتو درس داد، چرا ما همه شادیم و در لباس‌ها نه می‌گنجیم .‌ ولی مقاومت‌گرانِ دلیرِ وطن با امکاناتِ صفر اما قوت و ایمان یک‌هفته پوز مزدورانِ آمریکا را از شمالی بزرگ تا پروان،‌ کاپیسا، پنج‌شیر و اندراب‌ها به خاک مالید فقط چندتای ما آنان را یاد می‌کنیم. برخی از ما ها چه بی‌گانه ‌پروریم. ما عملاً دیدیم که مردمِ ما در چند روزِ اخیر در یک برنامه‌ی منظمِ تصفیه‌ از کابل ‌و شمالِ کابل، پروان،‌ کاپیسا، پنج‌شیر تا اندراب‌ها و بامیان و همه بخش‌های پارسی گویان و ازبیک زبان‌ها و ترکمن‌ها هدف‌های مستقیمِ شکار پاکستان و طالبان اند و جوانانِ ما به نام تلاشی شکار می‌شوند و به حریم‌های خصوصی مردمِ غیرِ افغان تجاوزِ آشکار می‌شود و یک نخبه یا تحصیل‌کرده‌ی افغان را ندیدیم که ابرازِ تأسف کرده باشد یا هم‌دردی نشان داده باشند. بهتر است اقداماتِ پوتین در اوکرائین و هدفِ تحلیلی ما باشد نه انتظاری. پوتین نیاز به زمان احیای پسا حمله دارد. ما رنجِ اشغال‌ و استبداد و استیلای هویتی را می‌کَشیم. آمپریالیسم و انگلیس و غرب باید چنان درس بگیرند. ورنه جهان را مثلِ وطنِ ما به مکانِ امنی برای تروریسمِ خود تبدیل و فرار می‌کنند.