آرشیف

2018-11-18

انتخابات خونین وجنجالی حق با کیست ؟

پیامبران الهی با برنامه و معیارهایعدالتخواهانه آمده‌ ، و با هرگونه ظلم و بی عدالتی و نظام طبقاتی ناسازگارند. برقرار نشدن عدالت  در واقع همان تلاش نکردن مردم برای دستیابی به عدالت میباشد ، وهمینطور تلاش برای برقراری عدالت جز با میزان و چیزی که عدالت بر اساس آن سنجیده شود تقریباً غیرممکن است
نظام طبقاتی، یک سیستم فراگیر اجتماعی است که در آن مردم به چند طبقه مجزا تقسیم می‌شوند. این شیوه‌ی مدیریت اجتماعی بدون هیچگونه تردیدی ظالمانه‌ ترین منش مدیریتی است ، چه اینکه همواره عدۀ خود را برخوردار از حقوق کامل شهروندی دانسته و مابقی مردم ومستضعفین را از ابتدایی‌ترین حقوق، محروم می‌سازند
انتخابات پارلمانی افغانستان با اشتراک نزدیک به چهار ملیون از حدود تقریبا پانزده ملیون واجدین شرایط رأی دهی در شرایطی بر گزار گردید که تعداد زیادی کشته و مجروح به جای گذاشت ، در انتخابات افغانستان مردم به طبقات مختلفی تقسیم شدند
بخشی از مردم در افغانستان ، حکومت افغانستان را ، حکومت مشروع و قانونی ندانسته لذا در انتخابات شرکت نکردند ، آنانکه در انتخابات اما شرکت کردند هم دید واحد و متفق علیه در شرکت خود ها در انتخابات نداشتند ، بعضی بخاطر قومیت وزبان ومنطقه رأی دادند ، و تعدادی به خاطر اجرا شدن کارهای شان هنگام ضرورت در ادارات دولتی و برخی هم مستقیماً به فروش رأی روی آورده و ازین طریق مشت پولی بدست آوردند ، حتی بعضی از بزرگان و اربابان ، سال انتخابات را فصل بهار کار و درآمد شان تلقی می کنند ، و درین میان هستند تعداد کمی که به خاطر حفظ عقیده و ایدئولوژی و به لحاظ کار فهمی و تخصص علمی به نامزد مورد علاقه خود رأی دادند ، ومتأسفانه اکثر رأی دهندگان وتعدادی از رأی گیرندگان به وظایف کاری پارلمان هم آشنایی ندارند ، و حتی به مبادی قانون و قانون گذاری بلدیت ندارند، من با تعجب ازهمکاران یکی از نامزدان انتخابات در هرات پرسیدم ، این فرد مورد علاقه شما چرا خود را نامزد انتخابات نموده ، گفت دوست دارد اسکورت شود چند موترمسلح جلو و دنبالش حرکت کنند و باصطلاح تیپ بدهد ، و متأسفانه که در افغانستان سیستم طوریست که برای اشتراک در نامزدی پارلمان ، به غیراز پول داشتن ، شرط دیگری وجود ندارد ، افزون بر آن هم مردم و هم نامزدان به صداقت دولت و کمیسیون انتخابات باورندارند و اگر با رأی دهندگان صحبت شود میگویند ما رأی دادیم ، اما انتخاب ازما نیست ، عجیب است که بعضی از استادان و نویسنده هایی ما ، بعد از چندین بار رأی دادن می‌نویسند: که در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده شرکت نمی کنم و علت آن را معامله گری سیاسی قلمداد نموده میگویند: دیگر به این معامله گران سیاسی رأی نمی دهم ، وقتی که مردم فهیم وسیاست مدار ما بعد از چندین سال به این نتیجه برسند که انتخابات در افغانستان معامله گری سیاسی است ، پس ملت حق دارند نسبت به دولت در این خصوص شکاک و بد بین باشند اما سئوال اساسی این جاست چرا انتخابات در افغانستان تا این حد به جنجال و جنگ وجدال و اعتراض ودعوا میرسد در حالیکه در ممالک دیگر جهان بصورت آرام بر گزار شده و در همان روز اول بدون سر و صدا نتایج آراء اعلان و نامزدان پیروز معرفی میگردند ، و علت عدم رضایت و اعتماد ملت نسبت به دولت در کجاست ، وحق با کیست؟ اگر بخواهیم درین باره بصورت مفصل صحبت کنیم در این بحث کوچک نمی گنجد ، درین جا اما بصورت مختصر به برخی از ریشه های عدم اعتماد اشاره می کنم .
افغانستان کشوریست که نزدیک به چهار دهه جنگ و ویرانی و مداخله خارجی ها را تجربه کرده است ، و این ویرانی ها ومداخلات سبب ایجاد تبعیض و نا عدالتی و فساد اداری و مالی و سیاسی گردیده است ، و درین راستا در حالیکه زمامدان حکومت وظیفۀ رفع واز بین بردن این مشاکل را دارند ، متأسفانه از لحاظ موقف اجتماعی ، مالی ، امنیتی و رفاهی با ملت فاصله دارند ، هم ازلحاظ معاش وحقوق وهم از لحاظ امنیت ورفاه اجتماعی وهم از دیگر جهات: ببینید بطور مثال عرض میکنم ، در حالیکه پول رسمی افغانستان افغانی است جمع کثیری از رده هایی بالای دولت حقوق شانرابه دالر دریافت می کنند و آنهم پول هنگفتی ، چندین هزار دالر که حتی قابل مقایسه با حقوق مسئولین کشور های غربی هم نیست ، پول‌های بنام محافظ وامثالهم گرفته میشود ، در جانب مقابل پنجاه فیصد از مردم افغانستان  مصارف نان خشک خود را ندارند ، ویک معلم که مشکل ترین شغل را از لحاظ کاری دارد بین پنچ تا ده هزار افغانی حقوق دارد ، اما وزیر ، وکیل ، مشاور و؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ .
عدم تقارب حقوق یکی از علت های مهم ایجاد تبعیض و فساد اداری است .
فساد اداری و مالی در افغانستان به حدی رسیده که بعضی ازنهاد هایی سازمان ملل ، مراکز مبارزه با فساد اداری در افغانستان را ، مراکز فساد اداری تشخیص داده اند ، وعملاً ما شاهدیم که امروز هیچ کاری در افغانستان بدون رشوه و یا پارتی امکان پذیر نیست ، حتی دیدن یک مقام که در واقع باید خادم ملت باشد بسیار مشکل است ، دیدن والی ها ، معاونین آنان ، قومندان امنیه وامثالهم برای قشرمستضعف و مظلوم امکان پذیر نیست ، چه برسد به دیدن وزیر ومعاونین آنان ، وطبق معمول کسی که در افغانستان به وزیر یا معاونین وی کاری دارد ، باید یکی ازوکلای پارلمان را وسیله قرار دهد ، و الا دیدن مقامات بالا برای ارباب رجوع مظلوم امکان ندارد ، و از طرفی کار وزارت به اختیار شخص وزیر و یا معاونین وی قرار دارد ، جلمۀ معمولی که اکثراً شنیده می‌شود این است که: اگر وزیر صاحب موافقه کنند مشکلی نیست ، اما در دیگر کشورها دیدن وزیر مشکلی ندارد ، کار طبق قانون و توسط مأمور موظف انجام میشود ، و از طرفی متأسفانه ملت آنقدر خود را مظلوم احساس می کند که نمی تواند به حقوق ابتدایی خود هم دست یابد و تا زمانی که ملت ازین حالت منفعلی بیرون نشود ، طبق فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحابه و سلم : ظالم و مظلوم هر دودر جهنم خواهند بود ، باید در امورات مهم کشور مانند انتخابات و تصمیم گیری های بزرگ ، تصمیم از آن ملت باشد و متأسفانه حالت امروزی ملت ، یکی از عوامل بروز این همه مشکلات و استفاده جوئی ها در افغانستان گردیده ، و این است که مجادله ها و اختلاف طبقه ای در جامعه ما گاهی به شکل تبعیض جنسیتی و زمانی به صورت تبعیض دینی و عقیدتی و ایدئولوژی و وقتی هم بخاطر یافتن راه و چاره ای به صورت تبعیض نژادی و قومی و منطقه ای و لسانی واحیاناً بصورت برخورد فزیکی وجنگ خود را بروز می دهد و ریشه ایجاد همه این کتگوری ها و طیف گرایی ها تبعیض است ، تبعیض مالی ، تبعیض حقوقی ، گرایش های عقیدتی وسیاسی  و امثالهم و وقتی که افراد در برابر نقش ها و موقعیت های برابر از مزایای نا برابر بر خوردار میشوند و تعدادی بر دیگران بدون برتری داشتن علمی و تخصصی ، برتری داده میشوند ، طبعاً منجر به نا ثباتی و رفع اعتماد ، مجادله و عداوت میگردد ، راه چاره همانا ایجاد تغییر در دولت وملت است ان الله لا یغییر ما بقوم حتی یغییروا ما بانفسهم .