آرشیف

2020-7-12

افغانستان جرگه ها؛ ویا انتخابات ازاد ؛ دموکراتیک ؟

قسمت اول
تاریخ سیاسی وفرهنگی ملتها ‘به ما میآموزد که هر ملت ومردمی ازخود دارایی فرهنگ سیاسی اند که ؛ مجموعه ا زباورها ‘ ارزشهای سیاسی ‘ اجتماعی ‘اقتصادی وفرهنگی است که درنتیجه مبارزات آزادی خواهانه مردم وتکامل جامعه انسانی اعم مادی ومعنوی بدست آمده ؛ مردم وملتها در غنامندی ساختارهای نظام سیاسی واقتصادی کشورشان استفاده نموده؛ وبادرنظرداشت فرهنگ سیاسی هویت وشناخت خودرا درسطح ملی وبین ا لمللی تقویت نموده وروابط خودرا برحفظ منافع دوجانب برفرار مینمایند. کشورما که درآن اقوام وملیت های مختلف زنده گی مینمایند بنام وطن جرگه ها مشهورومعروف است. هویت وفرهنگ سیاسی خودرا بنام لویه جرگه رقم زده و از سال 1160 میلادی تااکنون حفظ نمودند برعلاوه جرگه ها ؛ مردم ما که کم وکان بنام انتخابات وپروسه انتخابی بودن وحق را ی بعدازحصول استقلال کشوردرتصویب اولین قانون اساسی به رهبری وزعامت امان الله خان درسال 1301 حاصل وازحق رای خود برای تعین نماینده گان شان درشورای ملی استفاده نموده اند وبعدآ درحکومت نادرخان وپسرش محمد ظاهر خان مردم نیزجهت برگزید ن وانتخاب نماینده گان شان درشورای ملی به پای صندوق های رای رفتند واز حق رای خود استفاده نموده اند اینکه این انتخابات چقدر شفاف وعادلانه بوده است گوروگردن برگذارکننده گان آن ؛ جرگه ها به مثابه مجالس عنعنوی که درتاریخ افغانستان نقش موثر داشته واین نهاد مدنی ازقریجات تا سطح کشور یعنی لویه جرگه به مثابه فرهنگ سیاسی کشورما که یک روند سنتی قومی وقبیله وی نیزّپنداشته میشود و ازسوابق تاریخی وسیاسی زیادتر برخو ردار بوده است درطی سالهای ۱۱۶۰ = ۱۷۴۷ میلادی بنام افغانستان رقم خورده است برای اولین بار درسال ۱۷۴۷ سران ا قوام وقبایل افغانستان دورهم جمع وگرد همآیی بزرگ بنام لویه جرگه دعوت واحمددشاه ابدالی را به حیث زعیم انتخاب نمودند. بعدآ افغانها جرگه متعدد تدویر نمودند که ازمیان آنها لویه جرگه میرویس خان هوتک پایه های اجتماعی وسیع ترداشت. اکثریت مطلق نماینده گان مردم شرکت داشتند ونمونه های ازساختار جمهوریت زیادتر به مشاهده میرسید . ولی نتایج ومصوبات لویه جرگه سال ۱۳۰۱به ما میرساند که درین لویه چرگه بر علاوه که اولین قانون اساسی افغانستان را بحیث یک سند ویا وثیقه ملی درتاریخ کشور به تصویب رساند وباردیگر لویه جرگه به مثابه بزرگترین مرجع قانون گذاری ومظهراراده مردم افغانستان در قانون ا اساسی فغانستان ثبت گردید. که افغانها برای حل وفصل معضلات کشوری شان به همین نهاد به مثابه عالی ترین مرجع قانون گذاری مراجع نموده ومینمایند. موضوع قابل بحث ناشی ازنتایج انتخابات سال های ۲۰۰۹ ؛ ۲۰۱۴: و۲۰۱۹ به مثابه بدنام ترین روند سیاسی درکشور ما که مردم افغانستان درد ورنج آنرا کشیده اند .نام ازنتخابات شفاف وعادلانه را مورد سوال وپرسش قرارداد ه است. این پرسش عبارت اند ؛ که آیا مردم اینگونه انتخابات را بحیث یک رومند ملی حمایت پشتبانی خواهند نمود ؟ وبه مثابه یک روند سیاسی به نسل های ب تعدی به ارث خواهند گذاشت .؟ برای نهادینه ساختن جرگه ها وانتخاب اعضای لویه جرگه بطور شفاف وعادلانه مبارزه واقدامات قانونی را انجام خواهند داد ؟ پرسش واضح است که هرگیز اشتراک ۱/۵ ملیون نفر حدود سی ملیون جمیعت افغانستان خود نشانه از عدم رضایت مردم از انتخابات پرتقلب وغیر عادلانه است قسمیکه آگاهان امورسیاسی نظریات متعدد درباره انتخابات شفاف وعادلانه ارايه داشتند همه آنرا صف بندی نموده وچنین میخوانیم که « انتخاباتیکه باشرکت گسترده وفعال مردم ب ؛ دون مداخله نهاد های دولتی ؛ صاحبان قدرت وسرمایه سازماندهی گردیده ومردم رای خودرا بدون تر س بطور آزاد ؛مستقیم و سری به کاندید مورد نظرشان استعمال کنند ؛ نظارت وکنترول بیطرفانه ازجانب نهاد نظار ت کننده صورت گرفته وجود کادررهبری وکارمندان آگاه صادق نهاد های انتخاباتی جهت جلوگیری از تقلب ودست برد برنتایج انتخابات ؛ همه وهمه درنتیجه ای رای پاک مردم افرادکه شایستگی رای مردم را داشته باشند بحیث نماینده مردم درپارالمان انتخاب گردند یعنی رای مردم را به مثابه یک امانت ملی محسوب گردد. درآن وقت میتوان گفت که درنیجه کار مشترک وصادقانه کمیسونهای انتخاباتتی وسهمگیری فعال مردم انتخابات شفاف وعادلانه برگذارگردیده است » حکومت که درنتیجه این انتخابات بوجود میاید حکومت قانون؛ قانون مدار وپاسخگو به مردم خواهند بود وآهسته ؛‌ آهسته میتوان بسوی نهادی ساختن پروسه انتخابات گام گذاشت وپروسه عرف وسنن انتصابی بودن اعضای لوبه جرگه بسوی انتخابات شفاف برد . ازجانب هم باید جامعه سنتی ؛ قومی وقبیله وی افغانستان توام با ادامه جنگ طولانی که منتج به فاصله میان اقوا م افغانستان گردید وراه بسوی ملت سازی دشوارتر کردیده است و انتخابات آزاد وعادلانه را مورد پرسش برده است . وابستگی ها به خارج به اساس فرهنگ ها وعقاید مذهبی تنگ تر ساخته است ؛ تشدت وروحیه قوم گراپی تقویت نموده است مشکلات وچالشهای ناشی ازموارد فوق درجامعه سنتی افغانستان وعدم روحیه همگراپی مردم سازی میشود نفوز بیش ازحد عناصر کلیدی « ارباب ؛ ملا امام وقوماندان مسلح » خواهی ونخواهید به منافع خودعمل نموده و مینمایند از همان جاه ازسطح قریه ؛ لسوالی ؛ ولایات تاسطح کشورقدرت مندان ازامکانات خوداستفاده مینمایند . وریس جمهورزیادترین استفاده را درلویه جهت انتخاب وانتصاب ازنماینده گان انجام میدهد .بطور عموم اعضای براساس اصول اموکراتیک انتخاب نگردیده اعمال نفوز ازسطح قریه تا کشوروجود دارد. مشکل دیگرعدم پشتبا نی وحمایت جامعه سنتی وروحانی افغانستان که ازروند انتخابات پشتبانی نکرده حتی اکثرا موارد آنرا غیرشرعی خوانده ساخته وبافته غربی ها میدانند . طوریکه تاریخ سیاسی واجتماعی افغانستان وضاحت میدهد . مردم ما درمسیرتوسعه وانکشاف زیادتر وقت زیرسلطه نظام اجتماعی واقتصادی فیودالی ونیمه فیودالی زنده گی کردند که درساختارسیاسی واجتماعی فرهنگ سران اقوام وقبیله وی زنده گی کرند ودرسرنوشت مردم فیودا لها ؛ سران اقوام وقبایل نقش داشته وهمیشه درسلطه وقدرت خود فکرکرند ند وامرمردم سازی وملت سازی توجه کمترصورت است ا ادامه دارد ……………………