آرشیف

2014-11-10

afrotan

“اردوی اِرضأ کار مِیَلی ” یا ” رضا کارملی ! ” ؟

تامردسحن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد!
 

پیوسته به گذشته بخش چهل وچهارم 
 

 مرد قوی هیکلی که بکس سنگینی را برپشت کرده بود  به حمالی  گفت؛ می‌توانی این بکس  سنگین را تا طبقه هفتم برای من حمل کنی؟ حمال  پرسید؛ در مقابل چه می‌دهی؟ صاحب بکس گفت هیچ چیز ! حمال درحالیکه فکر میکرد هیچ چیز هم شاید نوعی از مزد باشد  بعد از آن که آن بکس را با سختی به طبقه هفتم رساند ، منتظر مزدش بود و گفت؛ حالا همان هیچ چیز را بده! مرد شارلتان قوی هیکل گفت؛ گوشه ای از آن فرش را بالا بزن! چه می‌بینی؟ حمال  گفت؛ هیچ چیز ! مرد  گفت؛ همان را بردار و برو!

 

 
دو سه روزپیش  بود دریکی از  شبکه های  تلویزیونی افغانی که از کابل پخش میگردید چشم ام به یک کنفرانس مطبوعاتی افتاد که جلالتمآب محمد اشرف غنی رئیس دولت وحدت ملی افغانستان پس از انجام مذاکرات با ینس استولتنبرگ Jens Stoltenberg منشی عمومی ناتو NATO که تازه بر کرسی منشی عمومی آن سازمان تکیه زده بود در پاسخ به سوالات خبرنگاران سخن میگفت و قتی خبرنگاری به اسم حامد مایار از شبکه تلویزیونی شمشاد از آقای محمد اشرف غنی رئیس دولت وحدت ملی افغانستان پرسشی مبنی بر اینکه آیا خروج نیروهای ناتودر اواخیر سال جاری از افغانستان مناسب میدانید درحالیکه جنگ ها نسبت به سال گذشته در تمام افغانستان با شدت ادامه دارد ؟ هرچند این پرسش جدید نبود اما پاسخ اش سخت بهت آورو شگفت انگیز بود زیرا پاسخ کسی بوده که قبل از انتصابش بحیث رئیس دولت به اصطلاح  وحدت " مَیلی " نه " مِلی " افغانستان لقب دؤمین متفکر جهان را بر رُخ همه رقبای خود   یَد ک میکشید طبیعی است همه کسانی که درد وطن و اندیشه های انسانی  دارند و برای بازگشت وقارو حرمت  از دست رفته انسان  باشنده این سرزمین می اندیشند از خود می پرسند چگونه است  که شخصیت بزرگ علمی ویکی از بزگترین  مراجع سیاسی  مملکت ما بدیهی ترین پرسشها  و مقولات اجتماعی  را با این ضرب زبانی ها و چشم بندی های معاصر پاسخ میدهند ؟ اما  قبل از طرح هرنوع قضاوت مان در باره این مؤلفه ها  شاید لازم باشد که پاسخ های کاملأ متضاد و پارادُکسیال جلالتمآب محمد اشرف  غنی احمد زی را با یادی از این بیت شاعر پرآوازه شرق حضرت سعدی علیه الرحمه که گفته اند : تامردسحن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد! این بدان معناست که تا مرد سخن نگوید مردمان ندانند كه او عالم است یا جاهل ، ابله است یا عاقل ، چون سخن گفت مقدار عقل و میزان فضل او دانسته شود بیان کنم .

https://www.youtube.com/watch?v=GGmitao23ZU

من این را بصورت مطلق مناسب میدانم که نیروهای ناتو از افغانستان خارج میشوند . زیرا در طول تاریخ افغانستان افغانها یک مرتبه اجماع نمودند که نیروهای بین المللی بیایند و با ما کمک نمایند . اکنون به فضل و مرحمت الهی تمامی نیروهای آرتش ملی افغانستان بصورت رضاکارانه !!  مشغول دفاع از وطن هستند ، آیا کسی را مجبور ساخته ایم ؟ اگر رضاکارانه !!   نه میبود شما اکنون باید در اردو میبودید .!!! با این جوانی که دارید .!! پس مردم افغانستان اراده نموده اند . و من نیز از تمامی نیروهای امنیتی که بصورت رضاکارانه !!   شامل ارتش ملی شده اند ابراز تشکر میکنم . ما شاهد کسانی هستیم که برای چهارمین مرتبه بصورت رضاکارانه !!  در اردوی ملی ثبت نام کرده اند .!! البته این بدان معنا نیست که جهان ما را تنها میگذارند مأموریت ناتو از اول جنوری تغییر می خورد و با ما در بخش تعلیم و تربیه – تمویل و تجهیزات کمک خواهند کرد بلکه این فصل جدید است و بامقتضای این شرائط جدید ما باید خود را عیار کنیم .!!!!البته ناآرامی های کنونی محصول  تغییر محیطی اند که تمامی شرق میانه و کشورهای اسلامی را فراگرفته است یک کشور با کشور دیگری  وابسته گی جغرافیاوی دارد لهذا این نا آرامی ها زود گذر اند و تغییر می یابند و نه باید نگران بود .     ما قویأ عزم کرده ایم که با بکارگیریی یک برنامه همه جانبه نه تنها در کشور ما آمنیت را برقرار کنیم بلکه آنچه که هدف اصلی مان رسیدن به یک اقتصاد مرفه توام با صلح در کشور است بدست آوریم . که این مطالب از اهداف اولیه دولت وحدت ملی است ….
جلالتمآب رئیس غنی ! شما در کنفرانس مطبوعاتی فرمودید که ارتش ملی افغانستان  اعم از اردو و پولیس " مَیلیِ " البته نه  " مِلی "  ما بصورت رضاکارانه !!   ازمادر وطن دفاع میکنند و روی همین دلیل خروج نیروهای ناتو بویژه سربازان امریکائی را بصورت مطلق مناسب میدانید .!! و گفتید که افغانها در در طول تاریخ افغانستان یک مرتبه اجماع نمودند۱ که نیروهای بین المللی بیایند و با ما کمک نمایند . شاید  هیچ کسی که اندکترین درد میهن دوستی را داشته باشد با حضور هزاران سرباز بیگانه برای زمان طویل المده  در سرزمین خود تن به رضایت دهند و در این فرآیند کوچکترین تردیدی نیست ، حضور نظامی سربازان ناتو مسلمأ نتائج منفی و پی آمدهای سخت زیانباری را در پی دارد . « محسوس ترین و درعین حال درد ناک ترین رسوبات این حضور،  دربرگیرنده عناصر و اجزائی است از جنس " تحمیل و تسلط " کاربرد زور ، نفی اراده ملی و حاکمیت عمومی – انتفای اصول و روابط دموکراتیک ، بلی گویان برای مشروعیت حکومت های تحمیلی ، استبدادی ، کودتائی و بی پایگاه  »  چنین است که این حضور با هیچ منطقی توجیه پذیر نیست البته عجیب است آنهای که دخالت کشورهای همسایه را صریحأ و یا با سکوت تائید آمیز و رضایت مندانه تائید میکنند شعار خروج نیروهای بیگانه را سر داده اند و در این راستا تا آنجا به پیش میروند که نهاد های جداگانه ای با تشکیلات و دم ودستگاه طویل و عریضی بنام مخالفت با نیروهای خارجی البته به کمک خارجی های به ظاهر مسلمان اما بدتر از هر اشغالگر دیگری  بوجود می آورند . ۲       
   تراژدیی انتقال امنیت یا تابوت سرنوشت افغانستان برشانه های غنی احمدزی   :
من گاهی به دیگر مناسبت ها نیز بر این گفته و نکته هیگل Georg Wilhelm Friedrich Hegel فیلسوف نامدار غرب  انگشت گذشته ام  که از نظر وی  همه رویداد ها و شخصیت ها ی تاریخ جهان به اصطلاح دو بار به صحنه  می آیند ، هیگل فراموش کرده است اضافه کند که بار اول به صورت تراژدی و بار دوم بصورت کمیدی ، آنچه در اوضاع واحوال آخیر جامعه ما  و  کمیدیی بنام انتخابات افغانستان  روبروهستیم درست کاریکاتور آن گفته هیگل است که درباره حضور و به صحنه آمدن رجال وشخصیت های تاریخ گفته بودند . همین مهره های که بر تخته شطرنج تاریخ افغانستان به شکل تحقیرآمیز اما بر پِله های مندرس پوش  فرهنگ سلطنت  پیچانده و به صحنه آورده شده اند درست آئینه همین کاریکاتور قدرت است . البته پس از آنکه باری اشرف خان غنی دؤمین متفکر جهان و رئیس کنونی دولت مستحجل و مستعجل " وحدت مَیِلی" افغانستان  قدرت اش را در مقابله با دیگرپهلوانان پنبه ای معرکه  آزمودند وحتی  نتوانیست معیار های را که برای انتخاب کپتان تیم  قلعه ء بزرگ را تعیین نموده بودند بدست آورد لهذا بلادرنگ پس از گردش مختصر و کله کشک ها در بازار مکارهء    " سیأ " ست ریاست کمیسیون  انتقال قدرت از جامعه جهانی به آرتش " مَیِلی " افغانستان را عهده دارشد . آن اشرف غنی احمدزی که از لحاظ اخذ رأی انتخابات ریاست جمهوری  در پائین ترین رتبه  قرار گرفته بود با رئیس محمد اشرف غنی ی امروزی چنان فاصیله گرفته است که گوئی این دو یکتن نیستند و شاید در افسانه ها و اساطر داستان ها و حکایات متعلق با همان اشرف غنی خان احمدزی از قبیله  کوچی  شکست خوردهء دومین دورانتخابات ریاست جمهوری را مرور نموده باشیم . اما بعید است که حضرت محمد اشرف غنی دامت برکاته نداند اگر در روشنی ای  روز و از برج های قلعه ارگ تظاهر برقبیله شریف  احـــمــدزي بودن را همچون میوه ممنوعه اعلام کنند اما شب هنگام بویژه  آنگاهی که به خواب عمیق روند طناب های مستحکم غژدی ها ی از زندگی  کوچی ها را لمس نکنند ؛ اکنون از این پاره گندگی های حیات کسی که نه تنها عزم کرده است تا کشتی سرنوشت ملت فقیر و آواره افغان را در تلاطم خونین تاریخ بسوی ساحل نجات رهنمائی کنند  بلکه ما و نسل ما که بدون هیچ نان و نامی می نویسیم و با تناسب معلومات و اطلاعات مان قضاوت میکنیم و بخاطر قضاوت آئنده گان  نیز در هر مقطعی از تاریخ  عرضه میداریم  تا نسل های آئنده ما  در پرتو آن سرنوشت خویش را تعیین کنند  فاصیله میگیریم  . چنانچه برخی از شما عزیزان گرانقدر میدانید و با شناختی که از من و با نوشته های من  دارید  یقین دارم عمیقأ به این حقیقت پی برده اید که خوشبختانه در برابر تمامی انواع ویروسهای از  تبعیض  نژادی ، لسانی ،  قومی ، قبیلوی و مذهبی واکسینه شده ام و بینیش ام مالا مال از عواطف انسانی است که موتور  وجدان ام را به حرکت می آورند و بصورت بالقوه هسته ای از  حرمت به انسان بویژه کسانی که با من یکسان نه می اندیشند تشکیل داده است . لهذا با دریغ و تأسف میتوان گفت که انتخاب جناب اشرف غنی احمدزی بحیث متصدیی کمیسون انتقال قدرت نظامی و امنیتی افغانستان نه میتواند تصادفی باشد و باور کردن این واقیعت بسیار دشوار است که جناب محمد اشرف غنی احمدزی با اظهاراتی کاملأ خلاف واقیعت در باره آرتش ملی که گویا افغانستان دارای یک ارتش " رضاکارملی! " است و آن همه گزارشهای مبنی بر تقاضای مبلغ پنج میلیارد و چند صد میلیون دالر  مصارف و هزینه های سرسام آور ی را که از سوی ستر جنرال بسم الله محمدی نمائنده دولت اسلامی افغانستان در اجلاس آخیر سران کشور های ناتو واقع در انگلستان  ارائیه شد گزارشهای میان تهی دانیست . به هرحال بیائید مسأله را از یک  زاویه و جهت دیگری مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم .!
جناب رئیس غنی احمدزی ! شما در اوضاع و احوالی تصدیی پست  کمیسیون انتقال قدرت را برعهده گرفته بودید  که قبل از آن افغانستان دارای چندین صد پروند طیاره های جنگی مانند میگ  Mig21 ، میگ Mig 23  – حتی هواپیماهای جت جنگی Mig29  و غیره هواپیما ها که با هدف ایجاد برتری هوائی توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده بود که با تأ سف در برنامه های بنام دایاگ Daiag و برنامه DDR یا برنامه خلع سلاح ساختن افغانستان در انبار های جداگانه ذخیره گردید و هیچکسی از سرنوشت آن  چندین صد هواپیماهای جنگی که میراث چندین دهه  ارتش منظم افغانستان بود اطلاعی  حاصیل نکرد . تنها آنگاه که  گزارشهای مبتنی برپرتاب چندین مرتبه سلاح های نیروهای آیساف  به مخالفین مسلح دولت افغانستان منتشر شد روزنامه های معروف بریتانیا  همچون  گاردین The Guardian ، دیلی میل Daly Mail  چاپ انگلیس اسنادی را به نشر رساند که گویا اکثر آن سلاح ها ، مهمات به شمول هواپیماهای جنگی نسل میگ  در اختیار نظامیان پاکستان قرار داده شد و جایی نهایت تعجب است که شخص دانشمندی چون  جناب آقای محمد اشرف غنی احمدزی که مسؤل کمیسیون انتقال قدرت از نیروهای آیساف  به نیروهای افغان بود نه تنها در راستای تقویت آرتش ملی افغانستان  هیچگونه تقاضاو پیشنهادی را ارائیه نکرد بلکه در باره سرنوشت صدها طیاره جنگی – سلاح و مهمات سبک و سنگین از قبیل تانک و نفربر ذخیره شده در زرادخانه های آیساف  هیچگونه گفتگو بعمل نیاؤرد . جای تعجب  آنجا و آنگاه است که در سال ۱۳۹۰ هجری شمسی حین ریاست کمیسیون انتقال قدرت آقای غنی احمدزی طی یک گزارش  رسمی از قول آقای غنی احمدزی رئیس کمیسون ارزیابی نیروهای امنیتی افغانستان گفته شد که قوای افغانستان ۹۰ ٪ آمادگی انتقال قدرت را دارااست . این درحالی است که همین چند ماه قبل آنگاه که مجلس شورای ملی افغانستان وزرای امنیتی را به پارلمان فرا خواندند آقای عمر داؤدزی وزیر داخله دولت افغانستان با صراحت اعلام داشت که در انتقال قدرت به نیروهای افغان عجله و شتاب صورت گرفته است که افغانستان با این زودی برای انتقال قدرت آمادگی نداشت . بدون هرگونه تردید و کبری و صغری گفتن ها  آقای داود زی بصورت شفاف و مستقیم حوزه مأموریت جناب اشرف غنی احمدزی را  که وظیفه خطیر ارزیابی همه جانبه اردوی ملی افغانستان را بر عهده داشت نشانه گرفت . البته باید اذعان داشت که هیچگاه نباید از جامعه جهانی و کشورهای خارجی توقع داشت تا اردوی ملی افغانستان را با سلاح های جدید و مدرن تجهیز نمایند اما چشم پوشی از صد های طیاره جنگی و صد ها چاین تانک زرهی و دیگر سلاح های سبک و سنگین  را به هر دلیلی بی کفایتی شخص جناب محمد اشرف غنی باید دانیست که مسؤلیت ارزیابی همه جانبه کمیسیون انتقال قدرت را بر عهده داشت  به هیچ وجه این نوع چشم پوشی از سوی کسی که داری بلند ترین القاب علمی و تخصصی در حوزه اندیشه و تفکر است هرگز از حافظه تاریخ زدوده نخواهند شد .
                                                  
اما سرنوشت آن همه سلاح های دیپوشده توسط نیروهای خارجی به کجا رسید ؟ دریکی از روزهای خزانی آنگاه که سرتاج عزیز مشاور امنیتی نوازشریف و سرپرست وزارت خارجه پاکستان پرده از یک معامله بزگ فروش  سلاح بر عربستان را برملا ساخت

https://www.youtube.com/watch?v=SRWBBtvULDA#t=126
 

و مقامات امنیتی عربستان نیز با تحویل گرفتن نخستین محموله سلاح خریداری شده از پاکستانرا در جهت تجهیز تروریسته های " داعش " در اختیار تروریستهای سلفی یا همان زنگیان مست وخونین ترین  جنایتکاران تاریخ سپردند و لشکریانی از داعش نیز در یک صبح روشن سوار بر صدها پیکپ کمک داده شده عربستان و اسرائیل بسوی عراق و سوریه حرکت نمودند .

ادامه دارد
۱: شاید هدف اجماع مَیلی نه ملی کنفرانس بن بوده باشد
۲ : اشاره به تشکیلاتی است که از برکت همین نظام مافیائی حاکم برافغانستان بنام جبهه ملی برضد پایگاه های خارجی را ایجاد کرده اند و از آنجائیکه انگیزه این همه تلاشها حصول ثروت و قدرت است و با استدلالهای  کودکانه متوصل میشوند هر چه زور میزنند به جائی نه میرسند …