آرشیف

2019-7-26

علم عبدالقدیر

اثر مذاکرات بین الافغانی بر امنیت افغانستان

 
عناصر اثر گزار بر ثبات افغانستان.
برای تا مین صلح، استقرار ثبات و آرامش در  افغانستان عناصر ونیرو های داخلی وخارجی زیاد نقش دارند  که هر کدام به نوبۀ خود در بی ثباتی ونا آرامی  افغانستان نیز نقش  دارند هر کشوری که در تحولات مثبت ومنفی افغانستان برازنده تری داشته باشد در آوردن  امنیت وآرامش نیز همان نقش را خواهد داشت.حال که عمران خان دنخست وزیر پاکستان در سفرش به آمریکا از مشارکت احتمالی طالبان در پروسه انتخابات سخن گفته لازم است روی عناصر مؤثر در جنگ وصلح افغانستان بیشتر تمر کز کنیم که مهمترین های آن قرار ذیل است.

  1. عنصر اول مردم افغانستان اند مردمی که جنگ وخشونت  ونفاق جزء طبعیت وتاریخ زندگی شان بوده ، گاهی من حیث مشغلۀ روز ومنبع اقتصاد وادامۀ  حیات وروزی به آن مینگرند.اگر مردم افغانستان بدون گر فتن مزد از دیگران به داشته های خود قنا عت کنند آبادی وآرامی کشور برای شان اولویت داشته باشد نفوذ ونقش بیرونی ها خیلی کم خواهد بود اما تجربه  حکایت از وابستگی تاریخی افغانها به کشور های بیرون دارد.که تشریح انگیزه ها ولایئل آن مقتضی یک مبحث علیحده است.
  2. عنصر دوم همسایه ها ودر رأس  پاکستان است . پاکستان از از بدو تولدش با دشمنی ومخالفت افغانها مواجه بوده واولین جرقه مخالفت درین مسیر  از طرف افغانها زده شده ودر اشتعال این آتش نفاق سران وحکام افغانستان نقش بارز تری داشته اند .رهبران افغانستان روی هر ملحوظ که بوده  تاریخ را جعل وپاکستان را برای مردم افغانستان دشمن معرفی کرده اند در حا لیکه شعار دشمنی با کشوری بنام پاکستان اول از طرف افغانستان سر داده شد  ونماینده افغانستان در ملل متحد  یگانه کسی بود که از شنا سائی کشور جدید بنام پاکستان سر باز زد. لذا میتوان ریشه دشمنی بین افغانستان وپا کستان را از همان نقطه شروع کرد.که بعدا بنام اقوام وقبا ئل وعدم شنا سائی مرز دیورند وجا نب داری از هند در قضا یائی مختلف  بین المللی پرونده دشمنی  بین دو همسایه  را ضخیم تر ساخت.
  3. عنصر سوم کشور های استعماری وتوسعه طلب اند  مانند آمریکا ، انگلیس ، روسیه وچین اند که هر کدام به تناسب منفعت خود در منطقه به امور افغانستان مداخله میکنند ودر راه رسیدن به هدف از کشور های دارائی مشترکات فر هنگی وکلتوری با افغانستان خاصتا کشور های عربی من حیث ابزار استفاده کرده اند.در شرائط فعلی کلید بیرونی حل بحران افغانستان بدست پاکستان همسایه وآمریکا ی جهانخوار یا استعمار گر است.واقعیت خارج از عواطف واحساسات این است که افغانها به تنهای قطعا قادر به مدیریت کشور نیستند که کشور به تنهائی به آنها سپرده شود فقط دو مسیر را می پیماید یا دکتاتوری تبعیض آمیز ویا هم انارشیزم .

افغانها وصداقت در صلح: بسیاری از سیاست مداران افغانستانزیر نام صلح وآشتی بفکر انتقام جوی وسیادت وبر تری بر دیگران اند یعنی سیاه دلی ومنا فقت در سایه صلح با عث شده تا مردم نسب به صلح بی باور باشند.همین اکنون که شخصی بنام زلمی خلیل زادمن حیث نما یندۀ خاص آمریکا در امور صلح افغانستان فعال است هدفی جز رسیدن به اقتدار سیاسی وبر تری جو ئی قومی در افغانستان ندارد.او برای رسیدن به این اقتدار به نیرو وپیاده نظام پر قدرتی نیاز دارد تا بتواند عدۀ را تحقیر وتو هین کند به نظر اونیرو بهتر ومؤثر تر از طالبان نیست .آقای خلیل زاد از زمانحاکمیت طالبان وبعد از نظام پسا طالبانی در افغانستان پیوسته در جهت تقویت واحیا ئی تحریک طالبان کار کرده است ودر ما موریت أخیر خویش فقط در تلاش یا فتن مشرو عیت سیاسی برای طالبان است ودرین راه تا جای مؤفق هم بوده مثلا.
طالبان را که در لست سیا امریکا بنام نیرو ترورستی شناخته میشد برای آمریکا نیروی سیاسی قابل مذاکره معرفی کرده است،، به سران تمام کشور های منطقه فهماند که طالبان ترورست ونا قض حقوق بشر نه بلکه نیرو های حافظ صلح وتا مین کننده امنیت در افغانستان اند .در پی تلاش های اخیرش آنهارا به چین ،روسیه ، قطر ،عمان وتر کیه از بکستان ، تر کمنستان دور داد تا همه با ایشان شنا سائی داشته باشند وهمچنان اکثریت قاطع شخصیت های سیاسی افغانستان را جهت تعظیم ،دست بوسی وقسما دادن بیعت حضور طالبان خواست تا در حضور سران کشور های بزرگ به طالبان احترام کنند تا جا ئیکه بسیاری از مخا لفین طالبان مانند اعطا محمد نور درین اواخر از گرایش وپیوستن به طالبان سخن گفته است.
تا ثیر مذاکرات صلح بر او ضاع امنیتی افغانستان:
با آغاز هر دور از مذاکرات صلح بین الافغانی ونشست غول اقتصادی ونظامی جهان یعنی آمریکابایک نیروی خشن وبد نامطالباندور یک میز مذاکرهمشروعیت سیاسی طالبان افزایش واغتبار بین المللی حکومت کابل کاهش میابد.با شروع هر دور از مذاکرات صلحوزمزمه خروج نیرو های خارجی از افغانستان حملات انتحاری وانفجاری،طالبان در شهر ها و جنگ های تها جمی شان در قراء وقصبات وولسوالی ها دور افتاده افزایش در مقابل مورال وانگیزه جنگ با طالبان در بین نیرو های امنیتی ومردمی کاهش میابد به همین دلیل مخا لفین دولت در میدانهای جنگ پیشروی دارند ودر رسانه های اجتماعی بیشتر از دولت سمپاشی میکنند وجسارت شان هر روز بیشتر از قبل به چشم میخورد.اگر آمریکا از طریق همین نشست ها به دور نمای صلح در افغانستان چشم دوخته باشد فکر نکنم سیاست معقول ومنطقی باشد.
نقش پاکستان در جنگ وصلح افغانستان:*
میزان اثر گزاری پا کستان بالای شخصیت ها وافراد سیاسی افغانستان وشعله ور ساختن ویا خاموش ساختن آتش جنگ در کشور ما بحدی چشمگیر است که کمتر کسی میتواند آنرا انکار کند. از اثر تداوم جنگ ها و بی اعتبار شدن افغانستان در عرصه سیاسی ، نظامی واقتصادی پاکستان به أهداف خود نزدیک شده است. پاکستان  سریع ترین ومؤثر ترین گامهارا در زمان حکومت دکتور اشرف غنی بر داشته است ، مثلا احداث وافزایش  بنادر رسمی در مرز ها، کشیدن سیم خار دار در طول خط دیورند واستحکام مرز ها، ادغام اجنسی های هشت گانه پشتون نشین به دولت پاکستان، الغای قوانین جزائی مناطق مرزی ، مسدود ساختن تردد غیر رسمی بین اتباع افغانستان وپاکستان زیر هر نام هست ،عادی سازی سفر رسمی افغانها به پا کستان از طریق  داشتن  پا سپورت وویزه رسمی ، تغییر نام طالبان از نیرو نظامی تر ورستی به نیروی سیاسی مشروع در سطح جهان. 
پاکستان امریکارا نیز گول زده:به نظر برخی برد وباخت تا هنوز روشن نیست اما واقعیت امر این است که استخبارات پاکستان کارش را کرده با یک تیر دو فاخته را شکار کرده اول اینکه امریکا جهانخوار  را در برابر طالب قرار داده یعنی دو قدرت مساوی در مذا کرات صلح ..انکار غیر رسمی از بر سمیت شنا ختن حکومت با محاسبه آن من حیث جزء از نظام امریکا ، گویا ادارۀ کابل با همه هست وبود ش در راستائی منافع امریکا قربانی داده اند وحالا هم به جمع عساکر امریکا ئی محاسبه میشوندلذا گفته میتوانیم که تا هنوز در میدان سیاست بر نده اصلی طالبان اند حتی در نگاه جها نیان که گویا امریکا بعد از هژده سال جنگ علیه یک گروه ترورستی وضد حقوق بشری با نا دیده گر فتن حکومت کابل ومتحدین اصلی اش سر انجام طالبان وامارت اسلامی را من حیث نیرو سیاسی اثر گزار در منطقه به رسمیت میشناسد وروز ها با ایشان سر گرم بحث ومذاکره است ودر برابر خواستهای متعدد طالبان تا هنوز تمکین میکنند کرده است.
پیامد های سفر عمران خان نخست وزیر پاکستان  به واشنگتن: علاوه بر روابط شخصی عمران خان با طالبان حکومت واستخبارات پا کستان از با نیان وحامیان  اصلی گروه طالبانند اند هدف اصلی پا کستان از تداوم جنگ در افغانستان نیز روشن است.در شرائط فعلی پاکستان به اسا سی ترین اهداف خود که تثبیت خط دیورند وقانونی سازی رفت وآمد بین شهر وندان دو طرف مرز والحاق مناطق قبائل آزاد به حکومت مرکزی پاکستان بود رسیده است .تنها ملا حظۀ جدی ایکه با قیمانده نوع رابطه افغانستان با هند وبلوچ های پا کستان است که باید از عینک پا کستانی ها دیده شود.اگر افغانها بر تقدم دوستی با هند نسبت به پاکستان تر جیح دهند وحرفی نسبت به سر نوشت بلوچها بزبان بیاورند طبعا پیامد دارد که تاریخ شاهد آن بوده ود آینده نیز خواهیم بود..اگر افغانستان در نتیجه مذاکره با پا کستان دوستی بین هند وپا کستان را درجه بندی کند واولویت ها ومشتر کات را محا سبه نماید  پا کستان هم در حد کا هش جنگ با افغانستان همکاری محطا طانه خواهد داشت.وعمران خان بخاطر جلو گیری از فروپاشی اقتصاد پا کستان وتمدید پاپ لین تاپی طالبان را به ختم جنگ تشویق خواهد نمود اینکه طالبان تا چه وقت در میدان جنگ فعال با قی خواهند ماند افغانستان باید آمادگی آنرا داشته باشد.
طالبان چه  میخواهند.؟ طالبان برای فعلا خروج نیرو های امریکا ئی را در اولویت کار خود قرار داده اند.ملا عبدالسلام ضعیف در مصاحبه با خپلواک خبر نگار طلوع نیوز گفت: ما از گذشته آموخته ایم بر سر کلیمه امارت اصرار نخواهیم کرد،منتها ما آزادی بیان را با حفظ ارزش های اسلامی می پذیریم .از بیانه سهیل شاهین وبرخی دیگر از سخنگویان طالبان  نیزپیداست که ایشان اینبار  بیشتر از ظرح نظام سیاسی امارتی بر شکست امریکا تا کید دارند چون آنها با خروج امریکا خودرا فاتح جنگ دانسته  تعییین نوع نظام اولویت دومی آنهاست .اول با  خروج یا اخراج  ابر قدرت امریکا  من حیث نماد افتخار وغرور افغانی مورد احترام باشند.لذا طالبان میخواهند بیشتر از هر چیز افتخار شکست امریکا را داشته باشند..نماسندگان طالبان میگویند ما نظام فعلی را سقوط نمیدهیم سیستم را منحل نمکنیم بعضی قوانین را تغییر میدهیم و وبطور تدریجی وارد نظام سیاسی افغانستان میشویم آنچه در تاریخ ثبت میشود شکست  استعمار امریکا توسط طالبان باشد .شکستی که برای طالبان هم انتقام از دشمن است و هم  افتخار تاریخی بوده ولبخند را بر لبان  کشور های چون روسیه ایران چین وپاکستان وحتی تر کیه وکشور های دیگر ببار می آورد.