آرشیف

2022-1-12

علم عبدالقدیر

آینده روابط پاکستان با طالبان افغان

 

درین نوشته طوری فشرده به آینده روابط پاکستان وطالبان اشاره میشود که آیا دوام خواهد کرد ویا در مسیر این راه دشوارنشیب وفراز های زیادی این رابطه را سست وضعیف خواهد کرد.رابطه ای  پاکستان در دوام تاریخ با حکومتها، گروه ها وحتی افراد مهم وسر شناس  افغان تحت حمایتش همیشه گنگ ومبهم بوده تحولات اخیرنشان میدهد که پاکستان  در دوران حمایتش از گروه طالبان منافع وآینده خودرا در افغانستان برای شان تعریف وتفهیم نکرده است چنانچه رهبران جهادی یا سلف طالبان نیز کمک های پاکستان را زیرحکم مفاهم آیات قرآن وفر هنگ مهاجر وانصار به تفسیر نشسته بودند در حالیکه حالا عصر منافع اقتصادی وسیاسی است در تعامل بین کشور ها وملت ها  خواستهای مادی بر ارزش های اخلاقی واعتقادی چربی میکند، این واقعیت را در چگونگی رابطه بین کشور های اسلامی  میتوان مشاهده کرد، همه مسلمان اند اما بخاطر منافع اقتصادی یا اثبات ملکیت رسمی وشخصی حدود وثغوری دارند که حقی را ثابت ویا سلب میکند و هیچ ارزش اعتقادی واخلاقی با عث بر داشتن مرز های مادی نشده ونمیشود.با آنکه بسیاری ها طالبان را گروه تحت حمایت وهدایت پاکستان می پندارند اما بسیاری از اعضا وبدنه طالبان پاکستان را دشمن وبد تر از یهود معرفی میکنند که این طرز دید آینده مبهم را در نوع رابطه طالبان با پاکستان پیش روی ما میگذارد.

آیابین طالبان وپا کستان تفاهم وتعهد از قبل وجود دارد؟ هر کشوری که از یک گروه حمایت میکند باید به دیدگاه سیاسی واقتصادی آن آشنا باشد ومنافع خودرا در آینده پیروزی این گروه درک کند .پاکستان از گروه های ضد حکومت های افغانستان بنام مجاهد وطالب حمایت کرده اما با ایشان در مورد آینده نوع رابط وشرائط این این رابطه هیچ بحث وتوافق صورت نگرفته ،در زمان مجاهدین آقای حکمتیار از بر داشتن مرز ها وساختن کانفدراسیون با پاکستان صحبت کرده بود معلوم نبود این دیدگاه وسلیقه شخصی آقای حکمتیار بود ویا اینکه با مقا مات پاکستان رسما به چنین توافق رسیده بود اما در دوران طالبان جنگ تقریبا دو سره بود با نیش های پیشرو افغانستان زده میشد وگاهی گروهی بنام تحریک طالبان پاکستان  حملات در خاک پاکستان نیز انجام میداد یعنی پاکستان هم گاهی دچار جنگ بود.اینکه حکومت پاکستان از طالبان افغان بخاطر زدن طالبان پاکستان وحل منازعات مرزی ومناسبات اقتصادی کدام تعهد وتوافق گرفته باشد روشن نیست اما برخی مقامات پاکستانی از نحوه بر خورد طالبان در بر داشتن سیم های خار در خط مرزی ویا هم عدم جلو گیری از عملیات طالبان پاکستان نا راض به نظر میرسند چنانچه یکی از مقا مات پاکستان در مورد تحولات اخیر چنین اظهار نظر کرده است..

به نقل از تسنیم.

یک مقام پاکستانی اظهارداشت که اقدام طالبان افغانستان علیه «تحریک طالبان پاکستان» آزمونی برای اطمینان دیگر کشورها به مسئولین کنونی کابل محسوب می‌شود

اگر طالبان افغانستان به نگرانی‌های پاکستان رسیدگی نکند برای آن‌ها زیان‌آور خواهد بود، جامعه جهانی به‌ویژه غرب از خود خواهد پرسید که طالبان حتی نمی‌توانند پاکستان را راضی کنند، پس چگونه به نگرانی‌های کشورهای دیگر درباره تروریسم رسیدگی می‌کنند.؟اگر پاکستان با طالبان در افتد گزینه آن چه خواهد بود؟

پاکستان در روز های نخست بخاطر برسمیت شناخته شدن طالبان خیلی تلاش کرد وحتی نشست کشور های همسایه را ساز ماندهی کرد تا راه را برای برسمیت شنا ختن طالبان هموار سازد.اما حالا از نگرانی خود صحبت میکند واینکه اگر پاکستان راضی نباشد کشور های غربی بطور قطع از شنا سائی طالبان خود داری خواهند کرد.به صراحت معلوم میشود که پاکستان در کنار سائر خواست های سیاسی واقتصادی  از طالبان امارت اسلامی افغانستان دو خواست اساسی دارد اول احترام گذا شتن به مسائل مرزی ویا برسمیت شناختن خط دیورند من حیث مرز رسمی بین دو کشور ا ودوم جلکوگیری از فعالیت طالبان پاکستانی در خاک أفغانستان است ویا هم دستگیری وتسلیمی سران طالبان پاکستان  به آنکشور که برای طالبان أفغان بار سنگین بحساب میاید. اگر قبلا تفاهم وتوافق رسمی درین مورد صورت نگرفته باشد پذیرش چنین شرائط بر دوش طالبان أفغان سنگینی خواهد کرد.

آیا امارت طالبان بخواست های پا کستان تمگین خواهد کرد؟ آیا رهبری طالبان بطور صریح ویا تلویحی مرز دیورند را برسمیت خواهند شناخت؟ این مسئله برای رهبران پشتون تبار أفغانستان یک تابو است وشکستن این تابو از دشوار ترینها بحساب میاید اما نا دیده گرفتن  حمایت بیدریغ پاکستان در مسائل نظامی، سیاسی، اقتصادی واجتماعی کار ساده ای نیست تقر بیا میتوان گفت طالبان در بین یک دو راهه قرار میگیرند که حرکت نا سنجیده ایشان را به سرحدی سقوط تا بیراهه می برد.

به همین تر تیب قطع رابطه با طالبان پاکستان ویا دست بر داشتن از حمایت شان برای طالبان أفغان هم از رهگذر فر هنگی واخلاق اجتماعی وهم از رهگذر أصول دینی واعتقادی خیلی دشوار است.چون طالبان پاکستان در تمام نبرد ها دو شا دوش طالبان أفغان استاد بود ند ،علاوه از پناه دادن طالبان در مناطق خویش در جنگ های رویا روی با امریکا وحکومت کابل وانجام عملیات استشهادی شریک بوده اند ورابطه خودرا با طالبان أفغان با رنگ خون نوشته اند ، پاک کردن خطوط این صفحه تاریخ وتعد اسلامی برای طالبان أفغان خیلی دشوار است.

 

در بین طالبان تعداد محدود به مسائل سیاسی در گیر وآشنا اند آنها هم در حد تصمیم گیری نیستند بعد از ملا هبت الله ملا برادر آخند شخصی شماره دوم ویا سوم بحساب میرود اما پولیس پاکستان آنرا سالها در سلول های زندان شکنجه کرد وبعد بدون توضیح وتشریح دلائل زندانی شدن آنرا آزاد ساخت ومن حیث عالی ترین شخصیت تصمیم گیرنده در مذاکرات دوحه معرفی کرد وحالا به آن احترام میگذارد.این مسائل نشان میدهد که رهبران طالبان در حد مسائل بزرگ آنهم در تعامل به پاکستان خیلی قابل محا سبه نیستند شاید پاکستان یکطرفه کار کند واگر طالبلان بخواستهای پاکستان تمگین نکنند بار دیگر أفغانستان بسوی آشوب ودر گیری تا سر حدی تقسیم شدن به چند قسمت خوذد وکلان به پیش برود.از آنجا ئیکه أفغانستان را مهد عقیده واندیشه دینی ساخته اند بدیل ورقیب طالب گروه های سکولار وتکنوکرات نخواهد بود باید گروه مجهز با اندیشه دینی شدیدتر وقوی تر از طالبان وارد صحنه شود که احتمالا داعش  به  اشاره و حمایت پاکستان  چنین بیرق را بر دوش خواهد کشید ودوباره أفغانستان را میدان جنگ ودر گیری خواهد ساخت.داعش که برای ایران نیز تهدید جدی بحساب میرود.

والله اعلم بالصواب.