آرشیف

2014-12-30

afrotan

آیا انقلاب از نو آغاز میشود ؟ عوامل کودتای مصر را بشناسیم

قسمت سوم:

 

در د ؤمین قسمت این یادداشت خاطر نشان ساختیم که هرگاه از کودتا گران در مصر یا هر کشور دیگری در این کره ء خاکی زمین سخن میگوئیم نباید تنها به یاد جنرالان وخورد ظابطان ملبس به لباس های نظامی و یونیفورم های ابلهی افتاد که می خواهند غریزه های از شهرت و قدرت خویش را با آب کثیفی از کودتا شستشو نما یند بلکه باید حوزه هویت کودتا گران را وسیعتر ساخت و دستهای آلوده کودتا گران را در مراکز و جا های دیگری نیز دید و به سراغ آنها رفت . چنانچه در قسمت اول این یادداشت در حواشی کودتای نظامیان در مصر دربرابر دولت منتخب مردم مصر نیز متذکرشده ایم و به یک اتحاد معجون گونه ای اشاره نمودیم که فقط اسم و جایی فرعون خالی است اکنون با گذشت تقریبأ سه هفته ای که ازعمر این نوزاد کریه الجثه سپری میشود و ماه عسل این کودتا گران روبه اختتام است آثار و عوارض جانبی کودتای نظامی در مصرنیز به مثابه جراثیم مهلکی از خشونت آرام ، آرام بر بدن استبداد زده ملت سر افراز مصرظاهر میگردند . ومیبینیم که آش کودتای آخیر را تنها یک یا دو آشپز نیست که می پزد. از آنکه زیر دیگ کودتا را آتش میزند تا آنکه نخودی در آش می اندازد هر کدام سهمی در کودتا دارند . تنها جنرال عبدالفتاح السیسی نیست که کودتا چی هست بلکه در وضعیت پیچیده کنونی مصر و مؤقیعت حساس این کشور در خاور میانه فرد ، فردی از غارتگران ور شکسته تاریخ مصر یک کودتا چی است ، سود جویان چپاؤلگر ، بقایای رژیم های دیکتاتور گذشته که ابزار اقتصادی و فرهنگی حتی مذهبی را در اختیار دارند و با سر انگشتی و اشاره قواعد بازی را تغییر میدهند ، قیمت ها را کمرشکن میکنند ، پمپ های بنزین را می بندند ، بدون تردید که ضلع مهمی از کودتا به حساب می آیند لهذا به برکت وجود این حضرات است که کودتای خزنده در کشور باستانی مصر عملی میشود و بعد با یک طرح ضربتی سقوط دولت منتخب مردم مصر برهبریی محمد مرسی اعلام میگردد .
شگفت اینجا ست که در جامعه سنتی مصر همینها بزرگترین پایگاه ضد انقلاب ۲۵ جنوری ۲۰۱۱ را نیز تشکیل میدهند این به اصطلاح آرتشی از معتادان « سیأ» سی است که به مثابه شبکه های معلوم الحال ارتباطی میان تمامی هسته های دیکتا توران تاریخ مصر شناخته میشوند و کار تا به آنجا جدی شده که میبینیم این شکمبارگان تاریخ و پادو های وابسته به مافیائی بین المللی بروز روشن از دیکتاتورهای جبار و فراعنه صفت مصر به دفاع بر میخیزند که بنابر تحلیل روزنامه واشنگتن پوست که درباره وضعیت کنونی مصر نوشت « فضای کنونی مصر آشنا و به دوران حسنی مبارک می ماند » این همان معادله قدرت رژیم های دیکتاتوریی قبل از انقلاب ۲۵ جنوری است که تمامی وابسته گان محافظه کار با رژیم های گذشته البته در جامه ء انقلابیون و تحؤل طلبانی که با موضعگیری های چپ تر و مترقی تر در صحنه حاضر میشوند .البته در جمع این کودتا گران نباید از نیروهای متحجرمذهبی در کسوت حزب سلفی بنام نورکه فرمان سقوط دموکراسی درمصر و دولت برخاسته از آن برهبریی محمد مرسی را ازهمان آغاز کار دولت منتخب جدید با راه اندازیی عملیات ماجرا جویانه درصحرای سینا با بزرگترین چالش ها روبروساخت غافل شد و باید گفت که باتوجه به ارتباط تشکیلاتی برخی از سران این گروه با اخوان المسلمین مصرکه ریشه در تاریخ نهضت بزرگ اخوان المسلمین مصر دارد بیشترین بار فکریی مشروعیت کودتا گران نیزبدوش ایندسته ای از کودتا گران مذهبی افتیده است . زیرا این جماعت نه تنها پول های بی حساب نفتی کشور عربستان را که درحساب های شخصی خویش ذخیره میکنند در اختیار دارند و آنرا در اقصای عالم از افغانستان تا مراکش در راه آدم کُشی به مصرف میرسانند ، بلکه در کنار اُسقف مذهبی قبطیان – شیخ الازهر و آقای محمد البرادعی برندهء جائزه صلح نوبل با مشروعیت بخشیدن به این کودتای نظامی بزرگترین پایگاه تبلیغاتی و سمپاتی علیه دولت نو پای محمد مرسی به شمار می آیند . گفتیم مصر باستانی در نتیجه کودتا ی آخیر آرام ، آرام به شرائط قبل از انقلابی که در سرتاسر خاورمیانه بهار عربی نامیده شد بازمیگردد باید گفت که انتصاب کمال الجنزوری بحیث مشاور عالی رژیم کودتائی نگرانی های مشابه دوران قبل از بهار عربی را به وجود آورد که در آن زمان نیز اعلام خبر انتخاب الجنزوری به سمت نخست‌وزیری مصر اعتراض بسیاری از ائتلاف‌ها و تشکل‌های مصری از جمله جنبش ششم آپریل که از مهمترین احزاب حاضر در میدان التحریر بشمار می‌آمد ، حزب الثوره، ائتلاف التیار و بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و انقلابی مصر را درپی داشت، زیرا الجنزوری را از مهره های رژیم گذشته می‌دانستند.

نقش "ولایت فقیه مطلقه !" درتحولات مصریاچالش دو گفتمان سیاسی در تاریخ معاصر
یکی از مغالطه های تاریخی و فلسفی ی که در حوزه شناخت هویت بحرانهای معاصر سیاسی و اجتماعی وجود دارد و دامنگیرتمامی جنبش ها و حرکت های اجتماعی و سیاسی در جوامع بشر بویژه در کشور های جهان سوم وکشورهای اسلامی شده این است که بیشتر بجائی شاخص ها ی فکری و عقیدتی به نقش چهره و شخصیت های تاریخی ترکیز میگردد لهذا طبیعی است که به شعار ها ی آتشین و بدون پشتوانه فکری ارجحیت داده شود ودر راستای جستجوی حق نیز بجای مؤلفه چگونه اندیشیدن برظواهرفزیکی و بیولوژیکی شخصیت ها ی حقیقی و حقوقی تکیه صورت گیرد . زیرا آنگاه که درمقطع خاص تاریخی و جغرافیاوی ملت ها سایه شوم این گفتمان معیوب ، بدنه محکم و تنومند نهضت های تحول طلب و عدالت خواهانه را نشانه گیرند و در مسیر تاریخ ملتها به فرهنگ حاکم مبدل شود تمامی پارامتر ها ی شناخت به شمول بیماریی های مزمن یک ملت باید در پرتو " خِرد جمعی و اجتهادی " تشخیص و معاینه گردد که برای ؤرود به بحث چگونگی تکامل جوامع بشر ناگزیر باید ایمان و اندیشه ء بالقوه ای که موتوراصلی و هسته مرکزی تمامی جنبش ها ی سیاسی به حساب می آید بحیث ملاک اصلی قضاوت ما وهمه پژوهشگران قرار گیرد این ملاک چیزدیگری نیست جز باور به کرامت و حرمت انسان که درگذرگاه تاریخ به حیث جانشین خدا در زمین حرکت میکند وبه قله های بزرگی ازتکامل نائل می آید، و بدون شک که شرط التزام همه حرکت ها و نهضت های خورد و بزرگ اجتماعی و سیاسی نه بر آنچه که شعار میدهند و بیان میکنند بلکه بر این اصل باید استوار باشد که مؤلفه حرمت به انسان یا جایگاه جانشینی خدا در زمین تا چه اندازه به وجدان عمومی دریک تشکیلات سیاسی و اجتماعی مبدل گشته است؟ اکنون که به دیگر عوامل کودتای مصراشاره میکنیم بد نیست به سیاست های دو گانه واستراتیژیی نظام ولایت فقیه مطلقه ایران در برابرحوادث مصرنیزاشاره ای داشته باشیم .چنانچه ما دردو قسمت نخست به مسأله مشروعیت این کودتا اشاره ای کردیم و اجلاسی را که برای صدورچنین فتوای در یکی از قصرهای مجلل وزارت دفاع مصربرگزار گردیده بود به نام « تنها اسم وجایگاه فرعون خالی بود » مسمی ساخته بودیم هدف از این هویت بخشی نه به دلیل اینکه گویا عده ای از سهم در قدرت دولتی باز مانده بودند و ناگهان غریزه قدرت خواهی شان به جوش آمد و همگام با کودتاگران شدند وفتوای شرعی علیه نظام مشروع درمصررا صادرکردند!! هرگزنه ،بلکه به جز« فرعون» که اسم و جایگاهش خالی بود نظام سرمایه داری جهانی و رژیم های سکولار مذهبی در منطقه مانند عربستان ، کویت و امارات با همه اذ ناب و مهره های شان بصورت مستقیم پیاده کننده گان این کودتا ی زرد بودند و یاهم بصورت غیر مستقیم مشوق و طراح این کودتا محسوب میشوند تا آنجا که با مهره های ملبس با سکولاریزم مذهبی یا همان گروه های سلفی وارد میدان شدند. البته ارتباط میان شوالیه های مذهبی سلفی و حاملان گفتمان متحجرانه امام زمانی موهوم توسط محمد البرادعی برنده۱ «جائزه نوبل درتنظیم کودتا ها !!» ارتباط تنگاتنگ برقرارمیگردید .بنأ نباید ازتماس تلفنی آخیرعلی اکبرصالحی وزیر امورخارجه ایران که زمانی مسؤلیت نیروهای آتومی در ایران را برعهده داشت و با بر گزیدن محمد البرادعی بحیث معاون امور بین المللی دولت کودتائی در مصراکثر مقامات دیپلوماتیک ایران مغائر با عرف دیپلوماتیک نتوانیستند رضایت شانرا از این کودتا پنهان کنند و علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه رژیم ولایت فقیه طی یک تماس تلفنی با مرد شماره دوی کودتای نظامی در مصر انجام این کودتای نظامی را احترام به اراده ملت مسلمان مصر دانیستند . اما داستان ارتباط آقای صالحی با محمد البرادعی را نباید یک ارتباط ساده و معمولی تلقی کرد که گویا یک مقام دیپلماتیک ایرانی با مرد شماره ۲ رژیم کودتائی در مصر غرض حصول اطمینان امنیتی تماس تلفنی برقرار نموده است بلکه ریشه این تماس را باید در دو گفتمان جداگانه جستجونمود ، گفتمان سکولارمذهبی مبتنی بر دکتورین موهوم امام زمان (عج) که رژیم ولایت فقیه از جنس مطلقه آنرا نمائنده گی میکند و قرئت انسان مدار اجتهادی و عقلانی دینی که حزب آزادی و عدالت مصربرهبریی دکتور محمد مرسی که ریشه در نهضت آزادی بخش و ضد استبدادیی اخوان المسلمین مصر دارد و در نتیجه برگزاریی یک انتخابات آزاد و دموکراتیک از سوی ملت مصر به قدرت رسیده بود و با یک کودتای سکولار نظامی مذهبی ساقط شد ..

ادامه دارد

۱ : گفته میشود محمد البرادعی که چندین سال ریاست آژانس بین المللی آتومی را بر عهده داشت از مقامات رژیم ولایت فقیه در ایران پول های زیادی دریافت میکرد .