آرشیف
آواز خـــوانــــي و مـــوسيـقــــي
محمد سعید شایان
بسم الله الرحمن الرحيم
آوازخواني عبارت ازخوش صوتي وترنم درشعر متن ويا غيره گفته ها كه متفاوت ازلحجه سخن گفتن باشد كه گاهي با موسيقي ويا گاهي هم بدون آن ميباشد است. موسيقي يا به اصطلاح خارجي هاموزيك: صوت وياصدايي كه ازيك آله موسيقي بيرون ميشود به آن موسيقي ميگويند كه امروزه توانسته پيروان زيادي را دردامان خود جاي دهد تا جاي كه بعضي ها هم عاشق آن شده اند. عشق كه انسانهاي ناآگاه را به راه هاي بطلان كشانيده است.
درزمان فعلي موسيقي همه را مغلوب ساخته شايد كمتر كسي راسراغ داشته باشيم كه علاقه به موسيقي نداشته باشد بعضي ها كمتر و بعضي ها قسمي كه قبلا گفتيم به حد افراط رسيدند كه اين معضله براي بعضي ها هم توانسته كاري بكند ازآن جمله كشتن خواننده ها ويا به گفته مردم امروزه هنرمندان موسيقي كه آنهاراشهيدان راه موسيقي ميگويند وزماني كه به زيارت قبور شان ميروند آرمونيه وطبله مينوازندكه باشدروح شان شاد گردد.
بايد اينراهم فراموش نكنيم كه آوازخواني وموسيقي درزمان فعلي ازهرچيزي ديگري تبليغات بيشتري دارد كه خود شاهد برنامه ها وجلسات بزرگي پيرامون آوازخواني وموسيقي هستيم كه به هرنحوي موسيقي رابدون درنظرداشت اصول اسلامي آنراستايش ميكنند مانند غذاي روح وديگرمزخرفات .
چون به عنوان يك مسلمان همه حق داريم بعضي واقعيتهاي راكه نمي فهميم قبول كنيم كه يكي ازآن واقعيت ها همين اضرارموسيقي درين دنياوآخرت ميباشدكه خواسته ويا ناخواسته براي پذيرش آن بايد آمادگي داشته باشيم .
1- حدا الابل[1]. نوعی از آواز است که اعراب از آن استفاده میکردند تا راه بر آنها کوتاه معلوم شود و خود را با نشاط نگهدارند و شتران را با خواندن آن به شور و وجد در بیاورند تا به سفر خود سرعت ببخشند.[2]
اللهم لو لا انت ما اهتدینا
و لا تصدقنا و لا صلینا
فاغفر فداء لک ما اقتفینا
و ثبت الأقدام ان لاقینا[3]
ترجمه : بار الها اگر هدایت تو نمیبود ما گمراه بودیم و زکات نمیدادیم و نماز نمیخواندیم، ما را بیامرز، آنچه داریمدر راهت تصدقت باد، دو پای ما را در میان کارزار استوار بگردان.
2- الرجز[4] : سرودن شعر در جنگ به خاطر تشویق جنگجویان و رزمندگان برای نفوذ در صفوف دشمن را گویند.
به عنوان مثال : قول عبدالله بن رواحهt است که در غزوظ موته این چنین رجز خوانی کرد :
اقسمت بالله لتنزلنه
طائعه او لتکرهنه
ان اجلب الناس و شدوا الرنه
مالی اراک تکرهین الجنه[5]
ترجمه : من، به نام خدا سوگند خوردهام که در صف دشمن رخته میکنیم چه به طبع و خواهش نفس و چه به زور، جز این نیست که یا غالب میشویم و یا شهید گشته به بهشت میرویم.
دشمن بانگ زده و کمر تباهی برای ما بسته چرا نفس میترسد تا شهید شود و در بهشت برود؟
3- سرودی که مردم به خاطر کاهش خستگی و متاعب شغل و کار، زمزمه میکنند و جسم و جان خود را با آن راحت میبخشند مانند این قول مهاجرین و انصار که در هنگام حفر خندق میسرودند :
نحن الذین بایعوا محمدا
علی الجهاد ما بقینا ابدا
ترجمه : ما کسانی میباشیم که با محمد r بیعت کردیم تا زندهایم به جهاد خود در راه خدا ادامه بدهیم.
پیامبر اکرم r در حالی که خود در کندن خندق با نفس نفیسشان شرکت داشتند این چنین پاسخ دادند.
اللهم لا عیش الا عیش الاخره
فاکرم الانصار و المهاجره[6]
ترجمه : خدایا زندگی سعادتمند همانا زندگی آخرت است بس، پس الهی انصار و مهاجرین را مورد لطف و عزت خود قرار بده.
4- سرودن و ترنم مادر به خاطر خواباندن فرزند مانند :
بنیتی ریحانه اشمها
فدیت بنتی و فدتنی امها[7]
ترجمه : دخترکم گلی است که میبویم، من به خاطر دخترم قربانی میدهم همان طوری که مادرم برای من قربانی داد.
5- سرودن زنان در عروسیها و مراسم ختنه، آمدن مسافر و در اعیاد مانند :
اتیناکم اتینا
کم فحیو نانحییکم
و لو لا الذهب الاحمر
ما حلت بودایکم
و لو لا الحبه السمراء
لم تسمن عذاریکم[8]
ترجمه : ما آمدیم ما آمدیم؛ ما را خوش آمدید، بگویید ما هم مقابلة به مثل میکنیم و اگر آبادی در محیط شما نمیبود این جا پیش شما کسی نمیآمد. اگر حبة سمرا[9] نباشد دختران شما چاق و فربه نمیشوند.
آواز وقتی حرام میباشد که از حدود شرایط ذکر شده بیرون گردد. امروزه بنابر دلایل ذیل ساز آواز حرام تلقی میگردد.
1- آواز همراه با ساز و موسیقی میباشد.
2- مشتمل بر اقوال مغایر و مخالف شرع میباشند.
3- باعث باز داشتن از ادای فرایض و واجبات و تکلیف شرعی میباشد.
4- سراینده، زن میباشد که آواز وی را نامحرم میشنوند.
5- سراینده بسیار میسراید تا معروف و مشهور گردد.
6- بر سرودن مزد میگیرند.
7- به لحن و لهجة مردم فاسق و فاجر میسرایند.
زیرا این نوع سرایندگی به فحش و ناسزا منجر میگردد و از نظر شریعت حرام است.
خداوند متعال تا روز قیامت به شیطان فرصت دادند و به او فرمودند : تو و پیروانت هر چه میخواهید بکنید جزای اعمال شما دوزخ است.
«و استفزز من استطعت منهم بصوتک و اجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فی الاموال و الاولاد وعدهم و ما یعد هم الشیطان الا غرورا ان عبادی لیس لک علیهم سلطان و کفی بربک وکیلاً».
ترجمه : سبک پندار و بلغزان به آوازت هر که را میتوانی و بخوان کسانی را که مطیع و فرمانبردار تواند و از انجام اوامر و نواهی الهی سرباز میزنند و شریک بگردان ایشان را در مال و ثروت و دارایی که از راه حرام کسب میکنند تا در راه نامشروع بیرون از احکام الهی انفاق نمایند. و شریک بگردان ایشان را در فرزندان که با مادران خود زنا کنند و امر شیطان را به جا آورند و ایشان را به شیوه کفر تربیت نمایند.
و در جایی دیگر خداوند میفرمایند :
«و عدهم و ما یعدهم الشیطان الا غرورا»
زیرا فریب شیطان هیچ چیزی را از سر آنها رد و دفع نمیکند. اما ابلیس بندگان مخلص را نمیتواند به بیراهه بکشاند؛ زیرا کسی که به ریسمان الهی چنگ بزند خداوند او را حفظ میکند و پیروزی نصیب میفرماید و شرارت شیاطین انسی و جنی را از سر او دور میکند و در صدر این شیطان، ابلیس لعین قرار دارد.[10]
آیه دوم از سورة لقمان آیه 6 خداوند متعال میفرماید :
«و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین».[11]
ترجمه : و از مردم کسی هست که میستاند سخنی را که برای بازی است تا گمراه کند مردم را از راه خدا بدون علم و به تمسخر گیرد راه خدا را این گروه را است عذاب خوار کننده.
لهو حدیثی که انسان را به خود راغب میگرداند تا آن را بگیرد و مالش را در راه آن انفاق نماید و مستحق عذاب الهی پنداشته شود، عذاب رسوا کننده، آن از آواز میباشد! از عبدالله بن مسعود روایت شده و بدون تردید ایشان یکی از عالمترین صحابه بودند چنانکه خودش بر منبر کوفه خود را این گونه معرفی کرد و قولش را همه تأیید کردند :
قسم به خدایی که جز او خدای دیگری نیست هیچ سورهای از قرآن نازل نگشت مگر این که من دانستم که در کجا نازل شده است. و هیچ آیهای از کتاب الله فرو فرستاده نشد مگر این که دانستم که در حق چه کسی نازل شده است. و نه کسی را سراغ دارم که از من داناتر به کتاب الله باشد. و اگر چنانچه شتری میتوانست به محل اقامت عالمی سفر کند امکان نداشت که من آنجا سفر نکرده باشم.[12]
از عبدالله بن مسعود t دربارة لهو حدیث پرسیده شد و ایشان در پاسخ فرمودند :
لهو حدیث، قسم به خداوند متعال آواز خوانی است و سه مرتبه پاسخ را تکرار کردند.[13]
ابن عباس t صحابی جلیل القدر و علم امت اسلام و مترجم قرآن مجید و شیخ مفسران بوده و پیامبر اکرم r دربارهاش این گونه دعا فرمودهاند (اللهم علمه تأویل القرآن)[14]
معنی : بار الها به ابن عباس t تاویل قرآن را بیاموز.
وی لهو حدیث را این طور معنی کرده است : آواز و نظایر آن.[15]
عبدالله بن عمر t فقیه مردم مدینه و مفتی آن زمان گفته است : [16]
لهو حدیث در قرآن به معنای ساز و آواز است.[17]
جابر ابن عبدالله t بعد از ابن عمر فقیه و مفتی مردم مدینه به حساب میآید، ایشان دربارة لهو الحدیث از دیدگاه قرآن کریم میفرمایند : آواز خوانی و گوش دادن به آن است.[18]
این چهار فقیه بزرگ و سرشناس صحابه به صراحت فرمودهاند که : لهو حدیث عبارت از آواز خوانی است و قول صحابه در تفسیر، سند و دلیل میباشد؛ زیرا صحابه کرام t به علم تفسیر از دیگران. عالمترند و ایشان نزول قرآن کریم را به چشم خود مشاهده و لمس کردهاند و آن اوضاع و احوال را بهتر میدانند که، این آیات به آن اختصاص یافته است و از جانب دیگر آنها از قرآن فهم کامل و علم صحیح دارند خصوصاً علما و مشایخ آنها در این راه پیش قدماند، هم چنان وقتی اقوال تابعین بر تفسیر آیتی اجماع کنند، حجت و برهان میباشد.
[1]– حداالابل : به سرود و آواز ساربان هنگام راندن شتران گفته میشود در فارسی به حدا، وحدی نیز گفته میشود.
[2]– لسان العرب 14-168 قول عامر بن اکوعt است که در غزوه خیبر در وقت راندن شتران میسرود.
[3]– روایت مسلم 12-166 و بخاری 10، 53، 7، 463.
[4]– الرجز : به شعری گفته میشود که هنگام جنگ در مقام مفاخرت و خود ستایی بخوانند.
[5]– سیره ابن هشام ج 2 ص 379.
[6]– روایت بخاری 6، 46 و مسلم 12، 172.
[7]– اغانی ترقیص الاطفال عند العرب 96.
[8]– روایت از امام احمد 3، 391 و ابن ماجه 1، 612 و حاکم 2، 183.
[9]– حبه سمرا : بوتهای است دانهدار که شبیه کنجد میباشد، دانه را از بوتهاش بیرون کرده بوسیله آسیاب آرد مینمایند و بعد از آن در آب جوش مقداری از آن را میریزند و به زنان حامله میخورانند.
ناگفته نبايد گذاشت كه اين نوع آوازها هم بايد بارعايت اصول آنها باشد نه سخنان غيراسلامي وگفته هاي ناپسندويا هم به شكل دايمي كه هميشه بخوانند.
[10]– تفسیر طبری 9، 119-122.
[11]– تفسیر دری کابلی در این ارتباط مینویسد : این ذکر و یاد همان اشقیایی است که از جهالت و ناعاقبت اندیشی قرآن کریم را ترک داده و در رقص و آواز، لهو و لعب و یادگیر خرافات مستغرقاند و میخواهند که دیگران را هم در این مشاغل بیهوده آلوده نموده و از دین و یاد خدا منحرف سازند و بر سخنان دین تمسخر و ریشخندی مینمایند.
حضرت حسن راجع به لهو الحدیث میفرماید : «کل ما شغلک عن عبادة الله و ذکره من السمر و الاضاحیک و الخرافات و الفساد و نحوها» (تفسیر روح المعانی) لهو الحدیث آن است که تو را از عبادت و یاد خدا باز دارد از قبیل شب نشینی ها، سخنان ریشخند و تمسخر، مشاغل و اهیه و ساز و آواز و غیره. نضر بن حارث که از رؤسای کفار بود به غرض تجارت به فارس میرفت و از آن جا قصص و تواریخ شاهان عجم را خریده همراه خود میآورد و به قریش میگفت : محمدr به شما قصه عاد و ثمود میگوید، بیایید من قصههای رستم و اسنفدیار و شاهان ایرانی را برای شما بیان کنم. نام برده یک کنیز آواز خوان نیز خریده بود و هر کس که در صدد بر میآمد که مسلمان شود، کنیز را پیش وی میبرد تا او را به آواز خوانی خود مشغول سازد، بعد از آن میگفت ببین این آواز بهتر است و یا دعوت محمد که میگوید : نماز بخوانید و روزه بگیرید و زحمت بکشید. بنابراین آیات مذکور نازل شد.[12]– روایت امام بخاری 47،9 و مسلم 7،16.
[13]– روایت ابن ابو شیبة 309،6 و ابن جریر 61،11 و حاکم 411،2 حاکم حدیث را صحت دانسته و ذهبی با این صحت موافق است و بیهقی 223،10 و ابن جوزی 231.
[14]– روایت بخاری 55،1.
[15]– روایت ابن ابو شیبیة 309،6 امام بخاری در ادب 357،1 و ابن جریر 61،11 و 62،9 بیهقی 221،10 و 333 و ابن جوزی 231.
[16]– سیر اعلام النبلاء 203،3.
[17]– تفسیر قرطبی 52،14.
[18]– روایت ابن جریر 62،11.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور