آرشیف

2024-4-13

دوکتور صلاح الدین سعیدی

آنطرف خط دیورند با ما نمی خواهند! 

 

اول خو ما همان میشنویم که پاکستان و استابلشمنا پاکستان شنیدن آنرا میخواهند. 

دوم : بحث ما الحاق نیست و بلوچها در طول تأریخ مستقل ولی در عمل متحد افغانستان بودند. میدانم که بلوچها و افغانها مطالبات متقابل ارضی نیز دارند و مناطق بلوچهای افغانستان امروز متنازع فیها نیز هست. هست مواردیکه در لندن و … با نواسهٔ خان بلوچ و با پسر مری زبزنجو و … نشستهای رهبران این داعیه با افغانها وجود داشت و داشتیم و همین مسایل مطرح شد و هست. أما ایشان طی اعلامیه های رسمی و در نشست های مستقیم ګفتند که این همه را در نشست های متقابل و داد و ګرفت های تأریخی و مستند حل میکنیم و با افغانها کدام مطالبات جدی ارضی نداریم. بګذار  در چوکات و شرایط قبول شدهٔ منطقوی، تأریخی و جهانی حل شود و در مورد قاعده و شکل نظام در همان وقت بعد از ختم تسلط پنجاب برین مناطق حل ګردد و حل میشود. حال ما را ای اس ای نباید مصروف این نه سازد که کی با کی زندګی کردن میخواهد و یا نمی خواهد؟ 

این سؤال سؤال همان وقت است! 

اما اکر اوکراین که از لحاظ تأریخی به صورت مستقل وجود نداشت و یا جز خاک روسیه بوده و یا تا آمو و أباسین و …که جز خاک یک دیګر بوده، حال مستقل ولی آزاد از تسلط پنجاب میخواهند و یا از بقیه افغانستان به صورت تصمیم مردم خود میخواهند، حق شان است، ولې بعد از ختم تسلط پنجاب و ختم دیکتاتوری شان بر این سرزمین. در طول تأریخ افغانها از حق تعین سرنوشت این مردم یاد کرده و دا پشتونستان زمونږ به معنای متاع دکان بقالی، در پشت کردن و آوردن به کابل هم  نیست! 

عدهٔ از ما با کسانی ازین مناطق مواجه و در تماسید که میګویند، به افغانستان یکجا نمی خواهند، امامیلیونها کسانی أند و با تعداد زیادی با کسانی در تماسیم  که اطلاق پاکستانی بودن را بر خود رکیکترین دشنام میداند. 

خان شهید ، خان عبدالصمد خان در زندان و محاکمه میګفت: «من را جاسوس افغانستان میګویند و زندانی کرده أند. من جاسوس افغانستان نیستم. من افغانم! »

با منظور أحمد پشتین و دهها رهبر پشتون و بلوچ و حتی سندهی ها نشست شده وایشان از ایجاد افغانستان تأریخی و کامل مطالبات و خواسته های شنیده ایم! اما این بحث کی با کی یکجا میخواهد و یا نمی خواهد، بحث همان وقت است و نه باید پنجاب ما را مصروف آن امروز سازد. 

اګر اوګراین نمی خواهد جز روس باشد، باشد، اما راکتهای دور برد در زیر زنخ روسها در اوکراین نصب کردن نیز مجاز نباشد. 

اګر پشتونها و بلوچها و … به افغانستان امروز تشکیل حاکمیت واحد نمی خواهند و کنفدرالی و یا فدرالی و یا مستقل و یا مانند اتحادیهٔ اروپا نزدیک بودن میخواهند که حق هر کس است. سؤال همان وقت و من شخصاً طرفدار یک رابطهٔ باز و غېر متمرکزم، ولې چرا باید به این ترکیب طبعي و تأریخی متجانس حال با این ګونه موانع ایجاد شده توسط دشمن تأریخی مانند پنجاب و دستیاران بیرونی شان برای تحقق اهداف استراتیژیک شان، ساده لوحانه،  مصروف ساخته شد؟ 

آب من، برق، ګاز و جنګل و معدن و سرک و مواصلات من به آسیای میانه در صورت اینکه ایشان  مستقل بودن میخواهند، در همان وقت و بعد از ختم تسلط پنجاب و در چوکات قواعد و قوانین بین المللی و نرخهای جهانی تبادل و تعامل خواهد شد و ما درین مشکل نداریم. 

راه ایشان از سرزمین ما به آسیای میانه میګذرد و ما چاه بهار و ریل و مواصلات الترناتیف دارېم و ایشان ندارند. 

اینجا آن تصور نا جایز ګذشته و تصور نادرست ګذشته دیګر در جهان نباید حاکم باشد و قابل قبول نیست که تا دیروز  و امروز پنجاب از آب، معدن و ثروت این منطقه استفاده میکرد و برق تولید شده از آب رایګان افغان و ګاز استخراج شده ازین مناطق بیش از ۶۰ فیصد، به پنجاب برده شود و  بعد به شکل و متاع جدید، واپس براین مناطق، دوچند و سه چند فروخته شود. 

در آن صورت، ما منابع و امکانات خود را در توافق به ستندر های جهانی در معامله میګذاریم. 

در آن صورت ګاز روس ها بر اوکراین به قیمت جهانی به فروش میرسد که برای اوکراین کمر شکن است. 

دیګر اتحاد و اتفاق و مشترکات به اساس ګل روی زیبای کسی نیست. تمام این روابط و علایق بر اساس منافع و مصالح متقابل و تجربه شده توسط سایر تجارب بشری صورت ګرفته میتواند و ما هم باید امور را در صورت جدایی با چنین قواعد جهانی، خارج از تسلط پنجاب تنظیم کنیم و این ممکن است. 

ګاز و ارزش تولید شده در مزار شریف و کمپنی مفاد کننده در بدخشان و ارزش تولید شده در أټک باید با فیصد حد اقل در خود محل توذیع و به مصرف برسد و بقیه در سطح کل کشور برای سیستم دفاعی و سایر مشترکات  ملی به مصرف برسد. 

سؤال اولی و امروز این است که باید حال مانع این شد که بر ارزشها و ثروتهای این مردم و ملت ما،  خانوادهٔ زرداری، نواز شریف، و جنرالان پاکستانی سینه ودتسلط نداشته و این غاصبان و جنرالانن پاکستاني و دزدات چپاولګر بهترین ملکیتها و تجارت را در جهان و لندن داشته باشند. 

خانوادهٔ نواز شریف عمارات متعدد ملیاردی را در یکی از قیمتی ترین نقاط لندن در داخل لندن در پارک لین دارند و جزایر زیبای در جهان خریده أند! 

لذا سؤال اینکه آن پشتونها با این پشتونها زندګی مشترک میخواهند و یا نمی خواهند، سؤال امروز نیست و قرن امروز و حل امروز دولتداری به اساس شهروندی و ګذشته های مشترک تأریخی و سیاسی و جغرافیایی طبعی است. از صدها مستندات، یک مستند همین مراجعهٔ مکرر بارهای استعمار وقت، به شمول سر مارتیکور  دیورند، جهت تعین سرنوشت این مناطق به جانب حکام افغان در طول تأریخ است. این مراجعات به ذات خود ثابت میسازد که این مناطق متعلق به افغانستان واحد، مستقل، کامل همین از آمو تا أباسین، أټک و مارګله است و مراجعات شان ذوقی و تصادفی هم نیست. در فلکور آمده: 

تر مارګلې به در سره یېم

په هندوستان دې خدای مل شه مسافره. 

افغانستان کامل تا مارګله است و به یاد همنسلان ما، تا چند دهء ګذشته بیرق ملي افغانستان حتی بعد از ایجاد پاکستان نامشروع امروز، بر دهنهٔ مارګله به احتراز بود. 

ما آماده ای این هستیم این همه را در محکمهٔ  جهانی که به این مناسبت دایر شود، این تأکیدات را ثابت نیز کنیم. 

حساب سرحدات ما با کشورهای آسیای میانه، روسها، ایرانی ها جدا و تاحدی مشخص و رسماً نهایی شده ( حساب پنجده باز است)، ولې با پاکستان امروز سرحد مشخص نه شده بود و نه شده است. 

نشانی شده های روی نقشهٔ سرمارتیمور دیورند، وزیر خارجهء هند برتانوي، اولاً مانند سرزمین های به اکراه به نحوی اجاره داده شده توسط شخص، جانشین غیر مشروع امیر شیرعلی خان متوفی ( پسر امیر متوفی یعقوب خان اسیر هشت سالهٔ زندان پدر و أیوب خان فاتح جنګ ضد انګلیس میوند بود و نه عبدالرحمن خان که پسر افضل خان، برادرزادهٔ شیرعلیخان متوفی، باشد)، یعنی امیر عبدالرحمن بود که حد اقل در سه مورد اختلاف داشت و در ۱۸۹۳-۱۸۹۷ در روی زمین هر ګز نشانی شده نتوانست و توافق ایکه در همچو بحث اساسی نافذ شده نتواند، منجر به فسخ و لو توافق شفاهی میګردد. 

ديبلومات افغان، آقای جمیلی همین حالا زنده در آمریکا سکونت دارد و خود شاهد است که نقشهٔ را در وزارت خارجهٔ افغانستان دیده است که به قلم سرخ توسط امیر عبدالرحمن خانه نشانی شده که امیر ګفته که این همان نقشه نیست که سرمارتیمور دیورند به وی نشان داده بود و انګلیس ها قبولذکردند که آنرا اصلاح میکنند ولی تل آخر سلطنت امیر عبدالرحمن نه کردند! 

لذا این همه مسایل رادر محکمه ای جهانی مطرح کردن میخواهیم و بار دیګر، طرح اینکه مردم به اصطلاح آنطرف خط دیورند با افغانستان زندګی مشترک میخواهند و یا نمی خواهند، بحث امروز ما نیست و نباید به آن به جار و جنجال های مطروحهٔ استابلشمنت پاکستان امروز با خدعه متمرکز شد! 

تفاصیل مستند، قانونی و حقوقی که مطالب و حق ما را تا مارګه و أټک ثابت میسازد، زیاد أند و ما حق داریم افغانستان مکمل و تأریخی را به صورت طبعی مطابق تمام نورمهای جهانی ایجاد کنیم درین مورد از لحاظ تأریخی و حقوقی و طبعی، هیچ مشکل پوشیده و غیر مستند وجود ندارد و نیست! 

 

داکتر صلاح الدین سعیدی 

۱۳/۴/۲۰۲۴ 

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸