X

آرشیف

درمانده‌ام امروز، که حیران شده‌باشد ؟

درمانده‌ام امروز، که حیران شده‌ باشد ؟
جمعی به کجا باز پریشان شده‌باشد !

تلخ‌ست وجودم؛ نکند باز دران ملک
در دلهره‌ی سرو، زمستان شده‌باشد

امروز، فضای سحری، نیست سبکدل
در خانه‌ی خُرشید، چه ویران شده‌باشد ؟

پیشانیی مهتاب شکسته‌ست، نگویید:
خسته، جگر صبح نگاهان شده‌باشد

خون می رود از مدرسه و مسجد و قرآن
همسایه، کجا باز، «مسلمان» شده‌باشد

باید ببـرد زاغ ،ازین بحر، نهنگی
تا ماهیتِ فاجعه عریان شده‌باشد

داغ‌ست دلم یکسره این هفته و ترسم
شهرِ دگر عاطفه، داغان شده‌باشد

یک شیهه نمی‌آید و مُردم که چه نکبت
چاهِ چهـلِ شیـرسوران شده‌باشد

(پایان)

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.