آرشیف

ضمیر یا وجدان یا روح منور که عقل منکشف٬ حالت توسعه یافته از توازن و یا حفظ توازن است٬ که غایت مطلوب اهداف را٬ محصول می شود.

افراط شتاب بی دقت٬ که نتیجه چون تفریط دارد٬ یعنی مجموعه اعمال افراط نتیجه نقض دارد – پس نتیجه افراط٬ در نتیجه عمل تفریط می شود.

دقت از جوهره عقل که در وجود٬ حق در برابر باطل غالب شده و وجدان پدیدار گریده است٬ می باشد. ماهیت ایمان وجدان استکه انسان بی ضمیر یا بی وجدان٬ در فرار از باطن یا روح با ظواهر که شامل ریا و مکر می باشد٬ سیر اهداف فردی و خصوصی می کند. بطور مثال:‌ رهبران هفت و هشت تنظیم که پسا ۱۹۹۲ در افغانستان غارت فردی از منافع عمومی کردند. مسبب هر جامعه ایده حال یا مطلوب یعنی تفکر و حکمت حکومت می کند٬ همانا تحقیق و پژوهش دانشگاهی حقوق و علوم سیاسی که اصول حاکم قوانین می شود. در واقع قانون که بالای دولت و ملت حاکم می شود٬ محصول افکار عمومی که مرحله درون سازی را٬ طی کرده است٬ می باشد.

نوت: در نظم٬ یک لباس عبارت از حضور عقل که غالب گرمی و سردی یعنی شهود و حرص تا وصل این غالب در نارعشق که ماهیت هر لذت حقیقی را٬ وجود انسانی بنیادست…

یک رنگی انسان!

در یخی و گرمی، یک لباسش داری

از شربت فنا، بر شکر قند دهی

مورخ را چو دیدی، در صبغه عشقش

بی زمان فوق زمان، اول و آخر داری

مکان بی مکانش، منزل و جایگاهش

در غلامی رویش، بر بهشت ناز و داری

اکثری سوی عبرتگاه، خوردند و مردند

روضه روشن دل، کیمیا به جان داری

من و ارداه ام، رو سیاه شرمنده ام

عقل کُل پُر مدبر، مدیر اعلی داری

مرغ دلم در قفس، دنیا چون جرس

سنگ لحد خرمان، بر قصرش خنده داری

فقیری رمیده، در دنیا دل نبسته

هر جهت رو آری، ماموریت ازل داری

محمدآصف فقیری