X

آرشیف

ایلاق یا ییلاق واژه ترکی به معنی تابستانگاه و اقامتگاه بهاری کوچی ها در دره ها، کوه ها، جاهای خوش آب و هوا، جنگلات و چراگاهان است، بهمین قسم قشلاق اصطلاح ترکی به مفهوم محل زندگی زمستانی کوچی ها می باشد. ایلاق و قشلاق دو اصطلاح توام با همدگرتفهیم می شوند. به صورت عموم ایلاق نشینی مرکزگریزی، بدوی گرایی و کوچیگری تعبیر می گردد در حالیکه قشلاق نشینی تعبیر مرکزگرایی و رغبت به شهرنشینی و تمایل به مدنیت را دارد به عبارت دیگرایلاق نشینی جنبه بدوی و قشلاق نشینی جنبه ی مدنی(شهری) دارد. دو اصطلاح ترکی اولس و جرگه در زمینه ایلاق نشینی و کوچیگری تکوین یافته اند.
در خراسان مخصوصا محلات ترک نشین مرکز گریزی(ایلاق نشینی) مروج بوده، دودمان های چنگیزی، تیموری، ترکمان های آق قویونلو(گوسفند سفیدان) و قره قویونلو(گوسفند سیاهان) ، سلجوقی ها و عثمانی ها ازقبایل بدوی کوچیگری به حکومت های مقتدر و امپراطوری ها رسیدند. امیرتیمور آموزش های نظامی را برای جنگجویان خود تمام عمر در خیمه های ایلاقی انجام می داد. شالوده کتاب«نامه های پدری به دخترش» اثر معروف جواهرلعل نهرو عبارت از نامه های است که نهرو از زندان شهر به طفل «ایلاق نشین» خودش(اندیرا) درکوهای الله آباد هندوستان می فرستاد.
بعد از جنگ دوم جهانی مرکزگرایی و مدنیت رونق یافت و مرکزگریزی وبدویت از رونق افتاد.
در کشور عزیز ما دو نوع کوچی وجود دارند: کوچی های اصلی و نیمه کوچی ها.
کوچی های اصلی که از مناطق گرمسیر شمال، جنوب، شرق و غرب به سوی سطوح مرتفع مرکزی از جمله ولایت غور رخت ایلاق می کشند، خیمه های از پلاس بنام غژدی دارند، برای اینها اصلا قشلاق مطرح نیست، بهار و زمستان در ٰغـژدی بسر می برند، در عوض ایلاق اصطلاح ایل بند(در غورسیابند) و کلمه« مینه» (محل زندگی بهاری) را به کار می برند، محل زمستانی خود را « وطن » می گویند. بیشترکوچی های اصلی پشتون و شاید اندکی بلوچ و ترکمن هستند. مجتمع غژدی کوچی ها را خیل می گویند و خیل های این کوچی ها از ده غژدی بیشتر نیستند چون گوسفند زیاد دارند. تا جای که من بیاد دارم کوچی های اصلی درایلبند با مردم محل مناسبات دوستانه و حتی خویشاوندی دارند درقریه ای که من بزرگ شدم دو نفر پسران مامای پدرم بنام های رمضان و محمدسلیم از کوچی ها زن گرفتند.
و اما نیمه کوچی ها: مردم دهات شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکزمملکت را شامل می گردد که پیشه زراعت و مالداری دارند. برای اینها هم قشلاق وهم ایلاق مطرح است. چون تعداد گوسفندان اینها کم است یک خیل از ده تا چهل خیمه را در بر می گیرد که طور دایروی بر پا می شوند و وسط دایره یک خیل را « پیلاو» یعنی پاده خواب گویند. محل ایلاق را در غور« یورت» می نامند و یورت واژه ترکی است.
سیاه موی ای سیاه موی خمــاری ××× مقام و منزلت «یورت» های بهاری
هـزار و هفتصدو هفـت بیت گـفتم ××× بمــــانه در زمــــــانه یاد گـــاری(جلالی)
خانه های ایلاقی دهات سمت غرب غور خیمه های مکعب مستطیل از پلاس و ازسمت شرق آن خرگاه های مخروطی استوانوی ترکی هستند. بیشتر از نود فیصد دردهات ولایت غور با آنکه مردم مالداری دارند از پنجاه سال به اینطرف به ایلاق نمی روند، چون خانه های گلی بیرون از کشتزار می سازند و نام قشلاق هم از میان رفته. از ولایات بدخشان، تخار، سمنگان، فاریاب، بادغیس افرادی را می شناسم که در گذشته زندگی ایلاقی داشته اند.
تا اینجا گفته آمدیم که با پیشرفت جوامع بشری و غلبه مدنیت معاصر، خواسته یا ناخواسته حالت بدوی کوچیگری طور تدریجی از میان می رود و اصطلاحات ایلاق و قشلاق هم اکنون در ادبیات فرسوده شده در حال فراموش شدن هستند.
X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.