آرشیف

أخیراً حضور شماری از علمای پیشتاز دین مقدس اسلام در افغانستان، فتاوای موجود سازمانهای عالمی اسلام در مورد بخش از اجراآت حاکمیت طالب، به نام اسلام، از جمله موقف شان در قبال تعلیم دختران، اجازهٔ کار برای اناث و … و در مورد  بخش از کار های حاکمیت دیفکتوی طالبان و تکرار این اعمال در ګذشته و در چار دههٔ اخیر و تمام دور جهاد!؟ مسلحانه در افغانستان و اجراات مبنب بر ایجاد موانع، ضد تعلیم و تربیهٔ دختران تا صنف ششم، حرکت و … ، مسایل بس مهم أند که هیچ مسلمان باعزت و راستین، انسان آګاه و خردمند را بی تفاوت ګذاشته نمی تواند! 

عدم ګرفتن موقف صریح و روشن در جانب تعلیم و تربیهٔ اولاد وطن و عدم مردود شناختن کار زار عمال ضد تعلیم و تربیهٔ تحمیل شده به هموطن ګناه نابخودنی است و  ( ان شاء الله تعالی) مواخذهٔ دنیا و آخرت دارد! 

درک این مسأله معضل و مشکل تراژیدی جاری افغانستان امروز چیست؟  از چه و از کجا باید ګرد  شده و راه بیرون رفت از بحران و تراژیدی  

امروزما چه و  کلید ګمشدهٔ حل و راه کوتاه با قربانی کم در کجاست؟

بلی در ظاهر امر معضل و مشکل فهم و برداشت از 

دین و ایدیولوژ های مسلط بر افکار و اندیشهای زمامداران داخلی و منطقوی حاکمیت در افغانستان امروز و بخش از عوامل دیګر و در واقعیت امر ناکامی در جهاد با نفس و حرس نفس انسان اماره !بالسوء است

آما به یقین این حالت جوانب مهم دیګر دارد که حل اساسی این قضایا و أمور بدون رفتن به عمق عوامل، در رأس به صورت مرکزی به معضلهٔ جانب پاکستان و نظامیان پاکستان مشکل نه خواهد شد. قوت و جمع و جور شدن، اتحاد و اتفاق خود ما و ایجاد تفاهم وسیع بین الافغانی میتواند شدت اضرار شرارت بیرونی پاکستان را تقلیل و محدود سازد ولی در عالم اسباب منتفی نمی کند! 

، حل این مسایل بدون رفتن به عمق قضایا با ماستمالی ها و یا با رفت و آمد های چند ملا و طالب به افغانستان حل شده  نمی تواند! 

بلی نتیجهٔ چهل سال تربیت پاکستان عمدتاً همین است! این است که ګویا:  دین  اسلام   با دیموکراسی، انتخابات، حاکمیت مردم، دولتداری،  و در موارد مراجعه و استفاده از امکانات مدرن بشری، رسالت مرد و زن، و دها مورد مشابه را که در مطابقت به مدرسین  اکوړه و پاکستان نوع دیګر میبینند و این پروسه از چهل سال قبل و یا قبل از آن به صدها سال قبل آغاز شده! 

بدون اندکترین شک و تردید این افکار، تحت نظر استخبارات نظامی پاکستان به نحوی اشاعه، ترزیق، نتیجه ګیری و استنباط و توسعه یافته، که انسان به چنین جهالت و کور دلی رسانیده! 

بلی، این افکار تحت عوامل متفاوت، در حال حاضر در افغانستان توسط پالیسی میکران اصلی حاکمیت دیفکتوی طالب، و در مخالفت علیه نهضت املنی و دیګر موارد، روی دست ګرفته شده و عملی میشوند! اولین فتوی ضد نهضت امانی از خانهٔ مولانا فضل الرحمن در پاکستان امروز صادر و روی دست ګرفته شده است! این پروسه نه کار یک روزه بوده و نه هم یک روز حل میشود! جمع و جور شدن و افشاء ګری ما زهر این شرارت را کمتر کرده میتواند! 

 بلی راه حل در موارد سخت ساده لوحانه و سرسری نه ممکن است و نه وارد! 

حکام افغانی در موارد و در مواقع مختلف زمانی در موارد زیاد برای بقای قدرت خود  به استعمال هر وسیلهٔ مشروع و نامشروع دست زده أند! 

،  بوده مواردیکه ، زمانی هم این افکار را تمویل قوی مالی و جانی از جانب جهان دیموکراتیک!؟ و آزاد!؟ نیز را نیز با خود داشته و حال قرار اظهارات هیلری کلنتون، وزیر خارجهٔ ایالات متحدهٔ امریکا« درو میکنند ( میکنیم) ، آنچه خود کاشته أند ( کاشته ایم) و  یا آن خرمن را برمیداریم که آنرا خود کاشته و درو کرده ایم». 

توضیحات اینکه این کار در مقطع زمانی معین توسط جهان شد ولی بعد از سقوط کمونیزم، جهان از تمویل چنین خرابکاری ها، دست برداشته، ولی استابلشمنت جنایت کار دو همسایه ای ما چون ایران و قبل از همه پاکستان به چنین جنایات ادامه داد، نیز بدون تردید أست. 

 استابلشمنت پاکستان و منطق سخن بدون تردید میدانست که صدور ترور و دهشت با اوجګیری ۱۸ اوګوست ۲۰۲۱، منجر به سقوط حاکمیت در افغانستان شد. این همه تخریبکاری ها، نتیجهٔ منطقی مجاهدات تخریبکارانهٔ تربیت، تمویل، صدور و استقامت دادن استابلشمنت پاکستان علیه افغانستان و مردم آن بود و هست!

پاکستان مطابق اظهارات چرچل صدر اعظم وقت انګلستان: « ما به یک ټوټه از  سرزمین هند برتانوی ضرورت داریم»، در سال ۱۹۴۷ از سه بر چار حصه در سر زمین و ملک غیر ایجاد شد. بلی سه بر چار قسمت پاکستان امروز هیچ ګاه و در طول تأریخ، در هند برتانوی شامل نبود. توتفقات ګندمک نیز نامشروع اند!  سرمارتیمور دیورند این حقایق را چندین مرتبه در نوشته ها و اظهارات و حتی زندګی نامهٔ خود نوشته است و مستند وجود دارند! 

منظورم همان سر مارتیمور دیورند ایکه توسط افغانها کشته شد و در همان مناطق سرزمین افغانها مدفون ګردیده است! 

افغانستان حتی به اساس توافقات جنجالی یکسالهٔ ۱۹۲۱م کابل صرف بر حسب ضرورت برای سه سال ( تا سال ۱۹۲۴م) واګذاری سرزمین های خود را تا مارګله و أټک به جانب انګلیس ( پاکستان ) امروز مسکوت ګذاشت و این زخم ناسور باز ماند و دانهٔ سرطانی به نام پاکستان در ملک غیر و غیر مشروع و غیر طبعی، باقی ماند. 

جانب حقوقدان حکومت انګلستان بعد از فیصله های ۱۹۴۹ لویه جرګهٔ افغانستان که بعد از بمباردمان قریهٔ افغانستان (مغلکی) توسط طیارات پاکستان صورت ګرفت، به این معضلات از لحاظ حقوقی و مستندات حقوقی نقطهٔ پایان ګذاشت. لویه جرګهٔ ۱۹۴۹م مردم افغانستان این همه حق تلفی ها و توافقات مجهول، باطل و غیر قانونی، به شمول توافقات شخصی به شمول توافقات به نام دیورند لاین را و لو شفاهی بوده و امضاء نه شده، ملغی اعلان کرد و جانب حقوقدان انګلیس در سال ۱۹۵۱م در تحلیل حقوقی خود به درخواست حکومت انګلستان بر ناروا بودن وجود پاکستان در ملک غیر صریح، صحه ګذاشت و پاکستان ایجاد شده در ملک غیر را غیر مشروع و ایجاد شده در ملک غیر و قایمقام و حافظ قانونی منافع انګلستان درین منطقه نمی داند و فرمان شاهی انګلستان را درین خصوص غیر مشروع میداند! ( این سند ۵۰ سال در ارشیف ملی انګستان سری بود ولی حال علنی و قابل دسترس است!)، 

این بخش مهم اعمال علت اعمال دشمنانهٔ استابلشمنت پاکستان و ادامهٔ جزیه ګیری های پاکستان از جهان و افغانستان و تشدید جنګ روسها، چینایی ها از یک طرف و امریکایی ها از جانب دیګر و آغاز جنګ اوکراین و … برنامه های اقتصادی، منطقوی و جهانی چینابی ها و … پاکستان و متحدین ضد  روسی را به اجرای  و تمویل و یا حد اقل سکوت ایشان در ادامهٔ تخریب کاری ها در افغانستان وامیدارد که ابعاد بعضی ازین پروءه های جنایی استابلشمنت پاکستان در موارد و به صورت منطقی چنان از کنترول خارج میشوند که ریش خودش را تیز خواهند سوختاند و میسوزاند! 

پاکستان میداند که چه تعداد از تروریستهاې مختلف النوع را در طول سالهای متمادی مصروف ساخته بود و جنرالان پاکستان درین تجارت به ګوشت و خون افغان جیب پر کردند و دز جهان در بهترین مناطق آن به ملیاردهای پول و اماکن در اختیار و ملکیت خود دارند! (  پارک لین – لندن از ټاپ ترین و قیمت ترین مناطق جهان است که خانوادهٔ نواز شریف درآن چندین بلدنګ و عمارات در ملکیت دارند و رؤسای استخبارات نظامی پاکستان به ملیاردها دالر زمینها و جزایر در جهان در تصرف خود دارند! 

در چنین حالات و اوضاع تمرکز سازمان ملل متحدد و چند بیسواد سیاسی و چند طوطی های به نام تحلیل ګران سیاسی ، نشسته اند تا معضل و مشکل افغانستان به ایجاد حکومت همه شمول، که درآن یتیمان ویسیران ، رشوت خږران و جاسوسان شرق و غرت و حضور چند بی عزت دیګر تأمین شود و حقوق زند و … و تعلیم تثبیت شود و این همه را چنان تقدس دادن که چند ملا و مولوی به سفر به افغانستان و بازدید به تربیت یافته های مدارس اکوړه، آنرا حل خواهد، خیال و برداشت نادرست و غیر واقعی است! پاکستان و ایران نمی ګذارند، افغانستان مستقل، قوی، متمی به پای خود ایجاد شود که درآن حاکمیت ممثل لرادهٔ ملت شود! پاکستان افغانستان بی حاکمیت و مخل برای جزیه ګیری خود از جهان و وسیلهٔ برای ګرفتن ټیکه ای جدید جنګ در تقابل روس ، چین و آمریکا میطلبد و میخواهد! ما زمانیکه پاکستان و زمانیکه روس و امریکا میګوییم، باید درآن مراجع مشخص را تفکیک کرد. در پاکستان نظامیان، حاکمیت هلی ملکی و مردم عادی پاکستان امروز را باید تفکیک کرد. مردم عادی پاکستان  انرړز اکریت مطق اش مطږظلوم و نیز دز عمل برای حکام پاکستان جزیه پرداخته و ميپردازند. و این کاکړ، صدر پاکستان دست پاکستان جدید و مؤقت نظامیان پاکستان، چیزی بیش نیست! 

این اعمال جنایی استاباشمنت پاکستان پاکستان عملاً سبب سقړط نظام و حاکمیتها در اافغانستلن شدع و عامل اصلی ادلمهٔ جنګ و شرارت در افغانستان، منطقه و حتی  به نحوی در جهان است! فاکتور ها و عوامل دیګر نیز وجود دارند! 

بلی 

تراژدی، انزوا و  راه بحران موجود و راه حل و بیرون  رفت ازآن در افغانستان و منطقه وجود دارد و آن به صورت اساسی قطع غدهٔ سرطانی و غیر مشروع به نام پاکستان! دادن حق مردم پشتون، بلوچ، سندهی، سرایکی به تفنګ ای اس ای نګه شده در یک ازدواج غیر شرعی به نام پاکستان!

 راه حل در داهل افغانستان نیزوجود دارد: 

کار دواندار برای معضل ملت و حاکم است که  و آن:

توافق ملی و مساعدت به یک پروسهٔ ایجاد ساختار های که ملت افغان درآن پروسه تصمیم ګیر اصلی شود و حاکمیت مشروع متداول در چوکات حاکمیت قانون ایجاد و به طور دواندار عمل کند! 

فهم درست از دین اسلام، حاکنیت قانون مشروع و از راههای متداول! 

این پروسه و ایجاد آن ممکن و مساعدت جامعهٔ جهانی برای زمینه سازی برای تحقق آن انتخاب بدون الترناتیف عقل سایم و جهان معقول و انسان خیر اندیش، الترناتیف و قایمقام خوب دیګر ندارد و درین مورد نسخه های مشخص دور انتقالی کوتاه مدت و برنامه های مشخص طویل المدت که متکی به تجاب نیګ لشری نیز، اند، شامل میباشد و بر بعض جوانب دقیقاً وجود دارند! 

سوال مرکزی در اعتقاد ۴۰ سالهٔ فکر مسلط و شناخت مشخص بر حاکمیت موجود طالب در افغانستان نیست! اګر این فکر باور دارد که فهم دین از مسایل چنین است که وی عمل میکند، مبارکش و چیزی دیګری کردن برایش ګنه و محاز نیست! اما سؤال مشروعیت باید سؤال مرکزی شود و آن اینکه طالب به کدام حق اعتقاد و تفنګ خود را علیه ملت افغان تحمیل میکند؟ این سؤال راه حل دارد که طالب باید برنامه ها و تحقق افکار خود را در دوکتګوری تقسیم کند! یکی کتګوری که به صورت عمده ملت به آن موافق و دوم که صرف فهم مشخص و محدود طالب به آن باورمند است! طالبان در برای فهم اسلامی که تعلیم برهمه اولاد وطن وجیبه است و تقسیمات ندارد ولی وی درآن تقسیم وارد میکند و یا باور دارد که دخترش باید تا صند شش به مکتب برود، کار خودش، ولی اګر بر ملت و دختر من تطبیق میخواهد، اول باید حاکمیت خود را به صورت متداول مشروع و تنفګ رانباید اعتقاد ( الحق لمن غلب- حق باکسی است که غالب شد، بر حق بداند. غلبه و خواست مرړم مجاهد و مسلمان افغان که دقیقاً تحت نظر علمای اسلام و منافع علیای مردم و کشور، یک شهروند و یک رأی تصمیم بګیرند و حاکمیت مشروع ابجاد شود. بهانه های عمل کرد های نامشروع نظامها و حکومات قبلب، مبرر و مجوز برای عمل کرده های ناروای جدید شده نمی توانند و نیستند! 

لذا ماستمالی ها و رفت و آمدها  چند ملا و عالم از کشور های اسلامی دیګر ، برای حل این معضلات ماتند یک فکتور و عامل فرعی مطرح شده میتوانند، آما راهګشای اصلی این معضلات و حالات، ایحاب کار خانګی بیشتر و عمیقتر، جهانی و قبل از همه خود افغانها را میطلبد و  میخواهد! 

و من الله التوفیق 

دوکتور صلاح الدین سعیدی 

۲/۱۲/۲۰۲۴