X

آرشیف

در خزان آمدی و یار بهارم کردی

Ahmad Mahmood Imperator

در خزان آمدی و یار بهارم کردی
قد بر افراشتی و آیینه دارم کردی
گل فردوس برین را زدی بر جیب خیال
عطر گیسو بفشاندی و شکارم کردی
چون عروسان ختن دیدمت ای سرو چمن
به جنونم زدی بی صبر و قرارم کردی
نشئه ام ساختی و مستی دوچندانم شد
ز خمار نگه ات باز خمارم کردی
منی بی طاقت نادیده ای سرآسیمه
به نظر بازی خود سحر هزارم کردی
آتش عشق چنان کرد مرا نا آرام
پنجه ای شوق گشودی به کنارم کردی
جام لب بر لبِ می تشنه ای من بنهادی
ز هرچه اندوه ای فلک بود فرارم کردی
دکمه ای چاک یخن را به رخم بکشادی
بیخود از خوردن همروت و انارم کردی
در سرایی دل دیوانه‌ی از خود بیزار
دست و پا بستی و در بین شرارم کردی
تا دلم خواست که بوسم کف پاهای تو را
ساق سیمین خودت حلقه ای دارم کردی
بردی در قلزم سرچشمه ای دریا وجود
هرچه در ساغر آن‌ بود نثارم کردی
تا شدیم محو ازان رغبت هنگامه پذیر
سایه ای پیکر نیلوفری بارم کردی
تو به محمود ببخشیدی همه عالم
همرهی تار محبت تو حصارم کردی
————————-
بامداد دوشنبه ۱۰ میزان ۱۴۰۲ خورشیدی
که برابر میشود به October 2, 2023
سرودم
#احمد_محمود_امپراطور
#امپراطور

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.